بیخوابی 2002 (به انگلیسی: Insomnia) یک فیلم جنایی و محصول 2002 کشور آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم بیخوابی 2002 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که یک افسر پلیس کهنه کار به اسم «ویل دورمر» (آل پاچینو)، که بطور تصادفی به همکارش شلیک کرده و باعث مرگ او شده است، برای تحقیق درباره قتل یک دختر نوجوان، به شهر کوچکی در آلاسکا فرستاده می شود. وی در زمانی به آلاسکا می رسد که 6 ماه از سال، ۲۴ ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیکه از بی خوابی عذاب می کشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود که فرد مظنون (رابین ویلیامز) بعد از کشته شدن همکارش برای او ترتیب می دهد..
این فیلم به کارگردانی Christopher Nolan, ساخته شده است. برای دانلود مستقیم بیخوابی 2002 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Insomnia 2002 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم نامه این فیلم را Al Pacino, Robin Williams, Hilary Swank, Maura Tierney, Martin Donovan, Nicky Katt, Paul Dooley, Larry Holden, Jonathan Jackson, Katharine Isabelle, نوشته اند. همچنین اگر قصد دانلود بیخوابی 2002 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.
بازیگران Al Pacino, Robin Williams, Hilary Swank, Maura Tierney, Martin Donovan, Nicky Katt, Paul Dooley, Larry Holden, Jonathan Jackson, Katharine Isabelle, در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی بیخوابی 2002 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم بیخوابی 2002 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Insomnia 2002 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.
رده سنی فیلم بیخوابی 2002 R بوده و قبل از دانلود فیلم بیخوابی 2002 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر R سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای جنایی, هیجان انگیز, بوده و محصول کشور آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم بیخوابی 2002 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم بیخوابی 2002 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Insomnia 2002 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم بیخوابی 2002 7.2/10 از 10 می باشد.
یک افسر پلیس کهنه کار به اسم «ویل دورمر» (آل پاچینو)، که بطور تصادفی به همکارش شلیک کرده و باعث مرگ او شده است، برای تحقیق درباره قتل یک دختر نوجوان، به شهر کوچکی در آلاسکا فرستاده می شود. وی در زمانی به آلاسکا می رسد که 6 ماه از سال، ۲۴ ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیکه از بی خوابی عذاب می کشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود که فرد مظنون (رابین ویلیامز) بعد از کشته شدن همکارش برای او ترتیب می دهد.دو کاراگاه جنایی در لس آنجلس به شمال شهر فرستاده شده تا قتل مرموز نوجوانی را بررسی کنند.
یک افسر پلیس کهنه کار به اسم ویل دورمر ( با بازی آل پاچینو ) ، برای تحقیق درباره قتل یک دختر نوجوان، به شهر کوچکی در آلاسکا فرستاده می شود.وی در زمانی به آلاسکا می رسد که 6 ماه از سال روز است و 24 ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیکه از بی خوابی عذاب می کشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود که فرد مظنون ( با بازی رابین ویلیامز ) بعداز کشته شدن همکارش ترتیب می دهد . ( او همکارش را - با بازی مارتین دونوان - در زمانیکه با هم قاتل را در مه تعقیب می کنند تصادفی هدف میگیرد زیرا در مه او را با قاتل اشتباه گرفته است ) . بازی موش و گربه فینیچ خسته کننده بوده و تنها دلیل بر قاتل بودنش، این است که او نزد دورمر اعتراف کرده ولی سپس سعی می کند تا در سراسر باقی فیلم او را متقاعد کند که آن جنایت صرفا یک حادثه بوده، مانند شلیکی که دورمر به همکارش کرده است ...
دختری جوان در شهر کوچک آلاسکا کشته میشود و یک کارآگاه از شهری دیگر برای بررسی این قتل به آلاسکا میآید. کارآگاه ویل دورمر با بازی پاچینو زمانی که سعی دارد که مظنون را دستگیر کند به صورت تصادفی به همکارش شلیک میکند. او به جای این که این اتفاق را تایید کند، عذری میتراشد و میگوید جای دیگری بوده است. اما طفره رفتن از تایید این قتل عذاب وجدان و احساس گناه او را برای کشته شدن همکارش بیشتر میکند. او حالا نه تنها باید معمای قتل را حل کند بلکه باید با عذاب وجدانش کنار بیاید و با تهدیدات کسی که ناظر قتل بوده است هم مقابله کند. الی بر با بازی هیلاری سوانک هم کارآگاه محلی است که تحقیق برای پیدا کردن قاتل همکارشان را پی گرفته است. کسی که ویل دومر باید از چنگ او هم خلاصی یابد.
دو کارآگاه قتل لس آنجلس به شهری در شمال که در آن خورشید غروب نمی کند برای تحقیق در مورد قتل روشمند یک نوجوان محلی اعزام می شوند.
بی خوابی فیلمی روانشناسانه معمایی مهیج به کارگردانی کریستوفر نولان که در اصل بازسازی فیلمی نروژی محصول سال ۱۹۹۷ به همین نام است. آل پاچینو، رابین ویلیامز و هیلاری سوانک در فیلم Insomnia به ایفای نقش پرداختهاند. یک افسر پلیس كهنه كار به اسم «ویل دورمر» (آل پاچینو)، که بطور تصادفی به همکارش شلیک کرده و باعث مرگ او شده است، برای تحقیق درباره قتل یك نوجوان، به شهر كوچكی در آلاسكا فرستاده می شود. وی در زمانی به آلاسكا می رسد كه 6 ماه از سال، ۲۴ ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیكه از بی خوابی عذاب می كشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود كه فرد مظنون (رابین ویلیامز) بعد از كشته شدن همكارش برای او ترتیب می دهد.
در نایتموت ، آلاسکا ، کی کانل هفده ساله مقتول پیدا شده است. به عنوان یک لطف به رئیس پلیس محلی Nightmute ، دو کارآگاه پلیس قتل سرقت لس آنجلس ، ویل دورمر و هاپ اکهارت ، برای کمک به تحقیقات فراخوانده می شوند. دورمر و اكارت هرچند در دنیای پلیس مشهور هستند ، در لس آنجلس با مشكلات حرفه ای روبرو هستند. در شبگرد ، دورمر به دلیل ترکیبی از آفتاب بی وقفه نیمه شب و از رازی که به همراه دارد ، یک مورد اصلی بی خوابی دارد. این بی خوابی باعث اوهام می شود. چیزی که او رویای آن نیست این است که قاتل با او تماس گرفته و همه چیز را در مورد قتل و اینکه او از همه آنچه با دورمر در جریان است آگاه است. آنها یک رابطه همزیستی را در حفظ اسرار به نفع هر فرد آغاز می کنند
دو کارآگاه به شهری در شمال اعزام شدند که برای تحقیق در مورد قتل یک نوجوان محلی غروب نمی کند.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
** اسپویل های کوچک قابل تصوری در پیش است **
این به یاد ماندنی ترین فیلم کریستوفر نولان من بود، دقیقاً نمی دانستم چه چیزی را باید با "بی خوابی" انتظار داشته باشم. «یادگاری» کافی به نظر میرسید، اما در کل زیباییشناسانهتر از آن به نظر میرسید که در کنار رفیق تماشاگرم، مثلاً مادرم، بازی کنم. "بی خوابی" دوباره، دو نفر از سرگرمیکنندهها را در کنار مادر و من هر دو دوست داریم - - آل پاچینو و رابین ویلیامز - - پس مطمئناً چیزی بود که میتوانستیم آن را قبول کنیم. br/> کریستوفر نولان به نظر من یک کهنه کار باتجربه در درگیر کردن جلوه های بصری به منظور پیشبرد خط داستانی است، چیزی که قبلاً به ندرت در حین تماشای فیلم تجربه کرده ام. این چیزی است که باید برای آن شکرگزار بود. آل پاچینو بهطور باورنکردنی نقش یک محقق لسآنجلس را بازی میکرد که دچار کمبود شدید خواب و همچنین چیزی بود که قلبش را بیش از حد سنگین میکرد. این یک چیز مفید دیگر است. رابین ویلیامز به عنوان یک مرد واقعا بدخواه و دیوانه (و همچنین به طرز ترسناکی باهوش) بسیار دلپذیر است، چیزی که من عادت ندارم او را چه در فیلم Insomnia ها و چه در مصاحبه ها به تصویر بکشم. این یک چیز مفید دیگر است. هیلاری استایلش کاری را که باید انجام دهد به خوبی انجام میدهد، یعنی در حالی که تواناییهای تحلیلگر خود را بالا میبرد، بر سر محقق دورمر غوغا میکند. این یک چیز مفید دیگر است. در واقع، شکایت اصلی من قبلاً توسط مفسر دیگری مطرح شده است، که به این صورت است که شما واقعاً نمیدانید به چه دلیل ویل دورمر اینقدر نگران است که IA تا نزدیک به دورترین نقطه از گردنش نفس بکشد. محدودیت فیلم (در آن صحنه پر زرق و برق با ریچل مرسیفول، با بازی مائورا "بازیگر خوب لعنتی" تیرنی). و مطمئناً عمل اصلی در بازی ذهنی در مقابل فعالیت غیرقابل تغییر آدرنالین ایجاد شده است. اگر فردی هستید که دوست دارید سواریهای هیجانانگیز با تنگی نفس در راهروهای کمنفس دنبال کنید و افراد بیشتری را در مسیر خود متوقف کنید تا در یک مسابقه تنیس، این واقعاً برای شما مناسب نیست. در هر صورت، شما احساس از دست دادن یک تجربه عالی از تماشای فیلم را خواهید داشت، زیرا فیلم به دلایل علمی اضافی ساخته می شود و همه افراد در فیلم Insomnia نهایت تلاش خود را می کنند، که دیگر به ندرت با فیلم های سینمایی اتفاق می افتد.
به طور خلاصه: فیلم فوق العاده، طاق نماهای ذهنی افسانه ای، نقش آفرینی دوست داشتنی، سرعت بسیار کند برای افراد خاص، افشاگری از نقطه بی بازگشت گذشته است (هرچند در جذب آهسته، اما به اندازه کافی خوب!)، دیوانه وار نیاز به در آینده نزدیک دوباره آن را ببینید
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
آل پاچینو برای همیشه شناخته شده است و به خاطر شخصیت های پر هیاهو، زرق و برق، خشن و فوق العاده اش شناخته شده است. او نامهای اسکار را برای کارهای عظیم و پیش روی شما جمعآوری کرده است، مانند در دیک تریسی و پدر و مادر پشتیبان، که در نهایت برای عطر یک خانم برنده شد، که در آن نمایشگاه عظیم و وحشی او به معنای واقعی یک فیلم به طور کلی عادی را نشان میدهد. به همین دلیل است که دیدن او در نقش شخصیت اصلی، محقق جنایی، ویل دورمر، در فیلم Insomnia اختلال خواب در نقش مردی چنان گمشده و شکسته است که می توانید ناامیدی، شکست و خستگی را در همه جا ببینید. این گونه ای از شخصیت های فریاد، پرانرژی و پرانرژی او در کارتون نیست. این نمایشگاهی از ظرافت و ژرفاست زیرا او به تدریج با مسئولیت و عدم استراحت مانع می شود. به بیان ساده، این ممکن است بهترین اجرای پاچینو در دوران حرفه ای خود باشد.
L. محققین A. ویل دورمر و همدست هاپ اکهارت (مارتین دونووان) در شهر کوچک نایتموت آلاسکا (بهطور مجلل با شلیک گلوله) به پلیس محله در قتل یک جوان کمک میکنند. این شهر در یک شب 6 ماهه ثابت قرار دارد، خورشید هرگز غروب نمی کند و نور همه را درگیر می کند و بر بی قراری دورمر می افزاید. الی بور (هیلاری استایلیش، در یک کار سطحی)، یک پلیس جوان، به عنوان دستیار آنها را پر می کند و در معاینه کمک می کند. دورمر و اکهارت در حال مبارزه هستند. اکهارت مصالحه کرد تا اطلاعاتی در مورد اشتباه دورمر به LAPD بدهد. دورمر در جریان تعقیب و گریز برای جلاد، ناخواسته به همدست خود شلیک می کند. جلاد این را می بیند و از آن برای وادار کردن او برای کمک به فرار از دستگیری پلیس استفاده می کند.
در نیمه راه، قاتل کشف می شود و رابین ویلیامز نقش او را بازی می کند. یک بار دیگر، در اینجا یک سرگرمی است که به خاطر کار مشتاقانه و بدون محدودیت خود در مجموعه ای از فیلم های تقلید آمیز و خانوادگی شناخته شده است. تحت دوره نولان، ویلیامز یک اجرای وحشتناک و باحال انجام میدهد، کارش را کمرنگ میکند و با کیفیتی غیرمادی و عجیب در فرد نفوذ میکند. با توجه به این که دو سرگرمی اصلی چنین کارهای باکیفیتی را انجام می دهند، بدبختی است که کار هیلاری سوانکس به طور کامل بررسی نشده است. شغل او اساساً در معرض خطر است هنگامی که محتوا آن را خواستار یا مشکوک می کند. این خیلی زیاد نیست که یک شخصیت با ترکیب ناکافی باشد، بلکه صرفاً این است که یک سرگرم کننده خارق العاده شایسته یک نقش باورنکردنی است.
کریستوفر نولان کارگردان، یکی دیگر از خنک کننده های ستون فقرات را با محرومیت از خواب هماهنگ کرده است. بدیهی است که به طور قابل توجهی سنتی تر از Keepsake است، با این حال این طبیعی است و واقعا نمی توان در برابر یک بازی ذهنی درجه یک مانند این نگه داشت. او نمایشگاه های فوق العاده ای از بازیگران خود به دست می آورد، به ویژه پاچینو با تضعیف شخصیتش روی صفحه نمایش شگفت انگیز. فیلمی بسیار سریع و غوطه ور، با نسبت کاملی از فعالیت و یک رقص ذهنی جذاب و روشن بین دو شخصیت اصلی. نولان تخصصي را كه در كلاس پيش بيني بريده بود را با كارهاي با كيفيت تر پر مي كند.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
«بی خوابی» آن فیلمی نیست که امیدوارید در این فصل ببینید. این نوعی استودیوهای فیلم کسل کننده است که معمولاً چیزی را برای تخلیه پاییز کنار می گذارند. منطق این است که الف) جمعیت در آن فصل مطالب جدی تر و کسل کننده تری را پیش بینی می کنند و ب) موقعیت بهتری برای بررسی اسکار دارند. با این حال، در اواخر بهار امسال اتفاقی افتاده است. ما به هر حال به این احتمال بازگشته ایم که اواسط سال زمان مناسبی برای فعالیت ساده نیست. این دوره، سطح فصل صنعت فیلم است. در صورتی که یک فیلم عالی باشد، با توجه به اینکه در این فصل دیده می شود، بدیهی ترین فرصت را دارد. اخیراً اوضاع به این شکل نبوده است. ورود پرمخاطب تحویل «بی خوابی» ممکن است نشانهای از این باشد که استودیوهای مهم فیلم بالاخره موفق شدهاند.
در تابستان امسال، با فرض اینکه برنامههای زمانی ثابت بماند، سواری هیجانانگیز Cold Conflict «مجموع از همه ترس ها» و «K-19: The Widowmaker». ما فیلم اصلی و مهم استودیویی را در مدتی بعد خواهیم داشت، «جاده ای به سوی هلاکت». آیا بالاخره روزهایی که طرفداران واقعی فیلم باید بهار و تابستان را با اعتماد به تماشای هر چیز مهربانی بگذرانند و با آنچه که به زباله اضافه می شود، جبران کنند گذشته است؟ من امیدوار هستم.
به هر حال، من «بی خوابی» را دوست داشتم. تا این لحظه بهترین فیلم سال است. بیخوابی یک اتفاق جالب از یک سرمایه گذاری است که راضی کننده و بسیار فراتر از ظرفیت واقعی خود است. گاهی تلاش هماهنگ با توانایی خارقالعاده واقعاً چیزی عالی میسازد.
کریستوفر نولان کارگردان، که همین چند وقت پیش خاطرهانگیزترین فیلم خود، «دنبال کردن» را در یک برنامه مالی دقیق که با همراهانش در شمال فیلمبرداری شده بود، ارائه کرد. یک دوره طولانی پایان هفته در آن مرحله فقط یک چاپ از فیلم ساخته شد. بدون دانستن این موضوع، به اندازه کافی خوش شانس بودم که آن را در سال 1998 در مرکز اجرا در سنت نیک مونیکا به نمایش گذاشتم. فقط دو نفر دیگر در تئاتر بودند. شب قبل که آن را دیدم، نولان بعد از نمایش یک جلسه پرسش و پاسخ برگزار کرد. الان دارم به خودم لگد میزنم که به اون سمت نرفتم اگر با اقبال خوب می دانستم چه اتفاقی ممکن است فورا رخ دهد. در سال 2000، در جشن فیلم تورنتو، "یادگار" آمد و همه چیز تغییر کرد. چندین سازنده کوشش به نام کلونی و سودربرگ به سرعت متوجه شدند که نولان دارای پتانسیل بزرگی است و از او برای هماهنگی "بی خوابی" استفاده کردند، تغییری که آنها در سال 1997 سواری هیجانی نروژی با نامی معادل آن داشتند.
من "بی خوابی" را دیدم. "در روز یادبود یکشنبه. تئاتر مملو از جمعیت بود.
بنابراین در حال حاضر این نولان است که سه برنده جایزه موسسه را در یک دستگاه خنک کننده ستون فقرات هماهنگ کرده است که در نهایت از یک آخر هفته روز خاطره بهره برداری کردند که با تغییر برنامه کاملاً باز مانده بود. اگر بیخوابی آنقدر عالی نبود، تصمیم برای ارائه آن در چنین دوره ای هرگز نمی توانست گرفته شود. قبول دارم که استودیو آن را بررسی کرد و گفت: "این عالی است، افراد این را گرامی خواهند داشت." در حال حاضر، چه زمانی میتوانیم باز کنیم؟
علیرغم ستارههای بزرگ و احتمالاً برنامه هزینههای کلان، «بیخوابی» بهطور حیرتانگیزی فشرده است. یک نیروی سرکوب شده و هدایت شده بی عیب و نقص در سراسر وجود دارد. به طور مفصل، این چند عکس از "Memento" حذف شده است. این دو فیلم تقریباً شبیه هم هستند.
هر یک از سرگرمکنندههای خارقالعاده، پاچینو، ویلیامز، و شیک، خود را بهعنوان تکههایی از پازل نولان میشناسند و به طرز بیعیب و نقصی خود را به هم میچسبانند. آنها از انواع شغل هایی هستند که سرگرمی ها برای آن زندگی می کنند.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
دو فیلم گذشته کریستوفر نولان، «دنبال کردن» و «یادگاری» که پرطرفدار است، توجه قابل توجهی را برای او به همراه داشته است. به نظر می رسد که او به عنوان یکی از آن روسای غیرمعمولی انتخاب شده است که می توانند فیلم های استانداردی را با احساس و جذابیت ظریف/«زیرزمینی» به نمایش بگذارند، همه اینها تنها پس از دو فیلم متحرک. جدیدترین او، بازسازی سواری هیجان انگیز ناآشنا "بی خوابی" در سال 1997، شامل هیچ ترفند ماندگاری نمی شود، که به طرز عجیبی فیلم را خراب می کند، اما شامل نمایشگاه های درخشان و صحنه/فیلمبرداری برای سخت تر کردن آن می شود.
بهترین چیز در مورد فیلم، نمایشگاه های بازیگری باورنکردنی از سرنخ های بزرگ است. رابین ویلیامز نشان میدهد که میتواند به اندازه یک اسطوره خانواده، یک آنتاگونیست ناراحتکننده را متقاعد کند. آل پاچینو ریزش ناآرام و تحریکآمیز شخصیت خود را به طرز شگفتانگیزی ارائه میدهد، با این حال در هر صورت فقط خود معمولی اوست (که هنوز هم عالی است، اما سخت است که او را به عنوان «پلیس بزرگ محبوب» ببینیم که محتوا شخصیت او را توصیف میکند). هیلاری فنسی با تصویری از پلیس بسیار پرانرژی الی که از اشتباهات فروتن خسته شده بود، یک اعدام عالی دیگر را به تصویر میکشد تا در موردی شگفتانگیز متوجه شود که آل پاچینو مورد پرستش او احتمالاً مردی نخواهد بود که او معتقد بود. این سه شخصیت در میان یکدیگر علم فوقالعادهای دارند، اتفاقاً علم بسیار بیشتری نسبت به پاچینو با همدست شخصیتش هاپ اکهارت (مارتین دونووان) دارد. نگاه مناسب، فیلمبرداری فوق العاده را نشان می دهد. بیخوابی در شمال یخ زده و کلمبیا انگلیسی فیلمبرداری شده است و صحنه ها حس و حال خاص و در عین حال رها شده ای دارند که در جای دیگری نمی توان یافت. به همین ترتیب با توجه به این واقعیت که حتی در غروبی که خورشید در هر دقیقه از روز بیرون میآید، نولان میفهمد که چگونه به صحنههای مهم تیرگی آشکاری بدهد که تن تصویر را منعکس میکند، جذاب است. نور بی وقفه روز علاوه بر این، کیفیت ترسناکی را به صحنه هایی می بخشد که پاچینو در اواخر عصر در اطراف شهر قدم می زند. بدون هیچ کس دیگری در اطراف، و در عین حال روشنایی روز، به نظر می رسد که دنیا به پایان رسیده است (که در جامعه فروتنی مانند آن در فیلم Insomnia، وقتی یک قتل پرمخاطب اتفاق می افتد، احتمالاً چنین شده است).
با نمایشگاهها و فیلمبرداری فوقالعاده، اصلیترین چیزی که بهطور حاشیهای «بیخوابی» را درگیر میکند، نداشتن ترفند است. «یادگاری» پیشرو در نظر گرفته میشد، زیرا از پایان به ابتدا برعکس شد، که باعث شد جمعیت با شخصیت اصلی گیجاش ارتباط برقرار کنند (وقتی متوجه شدید که چه اتفاقی دارد میافتد، فیلم اساساً با این وجود فوقالعاده نبود، زیرا ممکن بود موضوع اصلی باشد. که در آن شما به اندازه سرب آن متحیر بودید). "دنبال کردن" سود مقایسه ای را برای ترفند تغییر غیر سفارشی دیگر به دست آورد. علیرغم اینکه قطعات «بی خوابی» از پیچش بصری و صوتی بهره می برند، این قسمت ها نادر هستند. در حالی که هیچ چیز بدی در مورد فیلم وجود ندارد، فقدان یک ترفند معمولی "پیشگام" (با جدیت تمام) باعث میشود که فیلم تا حدودی جذابتر شود، به خصوص به عنوان یک تغییر. این هنوز یک فیلم فوق العاده قوی است که ارزش دیدن را دارد، با این حال فقط یک ثانیه میخکوب کننده واقعی دارد و هیچ چرخش شگفت انگیز واقعی ندارد. این بدون شک یکی از برجسته ترین فیلم های سال 2002 است، اما نمی تواند با دیگر چیلرهای ستون فقرات نمونه یا حتی تاریخ خود نولان در تضاد باشد.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
احتیاط: حاوی اسپویلر است. نگرانم که با دو فرض به تماشای بررسی پنهانی محرومیت از خواب نولان در UNC شارلوت آمدم: الف) که نمی تواند به شکل نروژی که من در تلویزیون بریتانیا دیده بودم، نزدیک باشد، و ب) به این دلیل که نولان به نوعی دشمن هالیوود، رئیس «ماوریک» است، من واقعاً از این که چقدر عالی بود شوکه شدم. اتفاقاً (الف) معتبر بود و (ب) نبود. خوب، بنابراین داستان در شمال منجمد اتفاق می افتد تا بتوانیم "خورشید ساعت 12 بعد از ظهر" را تصور کنیم، بنابراین می توانیم به شخصیت اصلی اختلال خواب بدهیم - با این حال هیچ نوری وجود نداشت! فیلمبرداری کسل کننده بود! بنابراین، در سبک پیشرفته هالیوود، در صورتی که فیلمی در مورد یک جلاد مزمن (یا هر موضوع "تاریک") دارید، باید آن را کم رنگ کنید. این مایه شرمساری بود، به ویژه با در نظر گرفتن روشی که نوع نروژی واقعاً از فیلمبرداری بسیار درخشان به خوبی استفاده می کرد - همانطور که یک کارشناس بیان کرد، فیلم نوآر بود که در آن نور قدرت عاطفی داشت. یک مشکل دیگر در مورد نوع نولان: تیراندازی عظیم فیلم گاوچران آمریکایی در پایان. چه خبر؟ آیا نمیتوانید بدون پیوستن دور اصلی بازی «بیایید همدیگر را با سلاحهای خود لودر بزرگ» به پایان برسانید، یک سواری هیجان انگیز داشته باشید؟ فوق العاده ناامید کننده به همین ترتیب، به این دلیل که همه سلاح گرم داشتند، هیچ مولفهای از فشار از طریقی که قهرمان تصادفاً با یکی از آنها شلیک کرد، وجود نداشت. در شکل اول، قهرمان (پلیس سوئدی است) تنها کسی است که اسلحه را منتقل می کند (پلیس نروژ اسلحه گرم را منتقل نمی کند) که به ما این باد را می دهد که اگر با اقبال خوبی او را نیاورده بود. اسلحه، همدستش زنده می ماند. موضوع دیگر: زمزمه شخصیت ها، به ویژه آل پاچینو. فکر می کنم می توانستم نروژی را بهتر درک کنم! موضوع دیگر: آیا کریستوفر نولان واقعاً نیاز داشت که از قهرمان چنین قهرمانی بینقص بسازد؟ البته او یک مظنون را مشخص کرد که هویت او مسلط است. البته او همدست خود را در مه تیراندازی می کند. به هر حال، او هنوز به وضوح «آدم خوب» است و والتر فینچ «آدم بد» است. فینچ پرونده ویژه ای را در خانه دوست پسر تشکیل می دهد، و تحلیلگر باید جسورانه تلاش کند تا آن را به دست آورد - - اصلاً شبیه اولین بازخوانی نیست، جایی که بازپرس جنایی خودش اسلحه را ایجاد می کند. فرض کنید همه ما باید بپذیریم که مسئولیت و اختلال خواب هرگز بر توضیح یا اخلاق ما تأثیر نمی گذارد (که من معتقد بودم در هر صورت نشانه فیلم بود). علاوه بر این، آخرین مسئله: روشی که تحلیلگر زن بسته بندی کارتریج 9 میلی متری را پیدا می کند و پس از آن برای مدت طولانی آن را در نظر می گیرد. این دقیقاً یک موضوع سبک نیست، بلکه زمان زیادی را به فیلم اضافه می کند و هر چیز بی تکلفی را در مورد فیلم، در مورد او، در مورد اخلاق محو می کند - به سادگی بیهوده، واقعاً ادامه می دهد. چیز خوبی در مورد بیخوابی وجود دارد؟ دلیلش خوب بود فکر داستان عالی محتوا نیز وحشتناک نبود، به جز اجزایی که قبلاً به آنها اشاره کردم. من مخصوصاً این شوخی را دوست داشتم که در آن فینچ میگوید سعی کرده پلیس شود، اما او را نمیگیرند و بازپرس پاسخ میدهد: "باید تلاش میکردم، شرط میبندم که تو را میبردند." در کل، تقریباً کامل تئاتر، فقط من و همراهم به آن یکی قهقهه زدیم. علاوه بر این، یک چیز پایانی... وقتی اقتباس نروژی A Sleing Disorder را تماشا کردم، ترسیدم. زمانی که اجرای نولان را تماشا کردم، وحشت کردم، اما برای توضیح دیگری. در هر نقطهای که اتفاق بدی رخ میدهد، شبیه به تیراندازی تحلیلگر به همدستش، یا مشت زدن فینچ به خانم جوان، تئاتر اطراف من با قهقهه منفجر میشود. علاوه بر این، این امر باعث وحشت من شد که در آن ساکن باشم، جایی که افراد آن نوع وحشیگری (و عذاب) را روی صفحه نمایش می بینند و پوزخند می زنند.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
پس از دیدن محرومیت از خواب، یکی از آن احساسات برزخ را داشتم و به این فکر می کردم که چقدر بیخوابی را دوست دارم. پس از دیدن Keepsake، به این نتیجه رسیدم که هر چیزی را که کریستوفر نولان بسازد، خواهم دید، زیرا یکی از باشکوه ترین فیلم های زمان من بود. با این حال، اختلال خواب، هر چند در چند منظر قابل مقایسه باشد، فیلمی کاملاً غیرمنتظره است.
در ابتدا، ویژگی های مثبت بیخوابی را ذکر می کنم. بازی توسط سرنخ های اساسی عالی است. رابین ویلیامز، همانطور که من می بینم، ویژگی فیلم بود، به عنوان یک قاتل بسیار حیله گر، که ویژگی های معمولی در مورد او دارد... این او را بسیار سرد کرد، به این باور که ممکن است شما همچین شخصی را در همان نزدیکی متوجه شوید. برای شما، فردی خوش اخلاق، هرچند به طرز عجیبی خصوصی به طور همزمان. او واقعاً سخت کار کرد و همانطور که من آن را می دیدم به زمان بیشتری برای نمایشگر نیاز داشت. هیلاری شیک بهطور تکاندهندهای عالی و دوستداشتنی بود، و پاچینو، که در بیشتر موارد مانند خودش نمایشگاه فوقالعادهای برگزار میکند، این بار در مقایسه با متوسط بهتر بود. فیلم منظره ای باشکوه دارد که به قطع ارتباط وحشتناک فیلم می افزاید. علاوه بر این، یک زن و شوهر پیامهایی را ذخیره کردهاند،
(***اسپویلر در پیش است) مانند زمانی که متوجه شدیم کمبود خواب او به دلیل روشنایی مداوم روز در شمال منجمد نیست، بلکه به دلیل او آگاهانه...فکر میکردم شگفتانگیزترین جنبه فیلم زمانی بود که هیلاری فانسی از پاچینو استناد میکرد که دو نوع پلیس وجود دارد که نمیتوانند آرام بگیرند، یکی که تلاش میکند رازی را حل و فصل کند، و دیگری آنهایی که دارای آگاهی قابل سرزنش هستند. زمانی که سرور چراغ اتاق پاچینو را روشن میکند، بسیار عالی بود، و صفحه نمایش تقریباً از نور غرق میشود، که به او آشکاری در حمایت از محرومیت از استراحتش میدهد. (پایان اسپویل***).
بیخوابی زمانی که ویلیامز روی پرده است، در بهترین حالت خود قرار دارد و با پاچینو در پوششی که زندگی هر دوی آنها را نجات خواهد داد، همدل می شود. با این حال، اگر با کمی شانس، صحنههای بیشتری از شکنجه ویلیامز پاچینو را درج میکردند، بهتر بود.
خوب، در حال حاضر برای نگاتیو. این فیلم، هر چند به طور کلی توجه شما را حفظ میکند و در مواقعی واقعاً جذاب است، هیجانانگیز نیست. این مقدار بیشتری از بررسی ذهن قهرمان داستان ماست، با این حال ما نگاهی به درون و بیرون نداریم، ما عمدتاً از دیدگاه فردی سوم می بینیم و خودمان استنباط می کنیم. بحث در مورد اینکه آیا او عمداً همدست خود را کشته است دیوانه کننده است، نمی توان از نگاه منطقی به این موضوع غافل شد، با این حال این تنها چیزی است که من می گویم. با این حال، به ندرت حل میشود، و بدبخت بود و پاچینو مانند این پلیس بد رفتار نمیکند که از ما انتظار میرود او را بهعنوان زمان حال ببینیم و فقط باید آن را تصدیق کنیم.
فیلم علاوه بر این، کمی در بخشهایی به تصویر کشیده میشود. نه این که برای من تفاوتی ایجاد کند، با این حال فیلم به ندرت هیچ فعالیتی و تنشی ندارد، اصلا شبیه آنچه در فیلم Insomniaهای مخفیانه پیشنهاد شده بود، وجود دارد، با این حال فلاشبکهای وحشتناک دورهای وجود دارد که پس از دیدن آنها آزاردهنده میشوند. صدمین بار بسته شدن بسیار غافلگیر کننده بود، یک ناامیدی قابل توجه. علاوه بر این، در اینجا یکی از بزرگ است... هیچ شخصیتی وجود ندارد که به هیچ وجه به دنبال آن باشید. در واقع، حتی بهترین تماشاگران هم با کشیدن استایلیش مشکل خواهند داشت تا این قضیه را حل و فصل کند، با این حال او مطمئناً در صفحه نمایش جذاب بود، من تقریباً به منبع فیلم (ویلیامز) برای موفقیت نیاز داشتم، فقط او بسیار جذاب بود. شخصی که چنین نقشه ای مبتکرانه داشت. فیلم فقط وزنی را که باید منتقل نمیکند، برای شخصیتهای ما به جوهره و مشخصات نیاز دارد... ما به ندرت با تشدید آنها همدردی میکنیم، به سادگی آن را در فیلم Insomnia میبینیم یا میبینیم.
در کل، فیلم وحشتناکی نیست، مطمئناً ارزش یک بار دیدن را دارد، اما آن چیزی نبود که از یک مقالهنویس/رئیس بهویژه توانا پیشبینی میکردم. درگیرکننده است، در بخشهای خاصی بسیار درگیرکننده است، با این حال انحراف در فیلم Insomnia اتفاق نمیافتد... نه یک راز است، نه تنش، نه همه چیز مساوی است که یک فرد مطالعه میکند، به سادگی نشان می دهد که چه اتفاقی می افتد و چگونه دو درایو اصلی برای تعیین آن کار می کنند، با این حال، یک شرایط جذاب در آن است. وقتی روی دیویدی میرود، برای یک بررسی انفرادی عالی است. بیخوابی ممکن است یک 10 باشد، اما من باید برای بازی، منظره و طرح ویلیام به آن نمره 7 بدهم. به طرز غم انگیزی نتیجه را از دست می دهد.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
علیرغم این واقعیت که سواریهای هیجانانگیز اغلب بهطور غیرقابل انکاری عمیقتر از دیگران روی من تأثیر میگذارند، به این نتیجه رسیدم که اصلاً غیرممکن است که بتوانم بیخوابی را از دست بدهم. "یادگاری"، همانطور که می بینم، بهترین فیلمی بود که سال گذشته دیدم، و در واقع از این که در سینماها آن را از دست داده بودم، ناراحتم. بنابراین عصر قبل، من رفتم.
دوازده ساعت بعد از این واقعیت، من هنوز استراحت نکرده ام. به نظر من بیخوابی نفس گیر بود. بیخوابی از تیتراژ ابتدایی (پس از تقریباً بیست دقیقه نقد و بررسی و پلاگین) تا پایان فیلم، به طرز فوقالعادهای تصور و اجرا شد. اول از همه فکر کردم که خیلی نزدیک است. دقیقاً در دو ساعت، نولان فهمید که ما بینهایت نمیتوانیم با آن مقابله کنیم. تغییر مؤلفه دیگری بود که مرا غافلگیر کرد. عکس های اینترکات غالباً ترسناک بودند و خلق و خوی تغییر می کرد. درست زمانی که شروع به آرام شدن می کردم (تا حد زیادی به دلیل دمای هوای خواب زمستانی سینما و نه فیلم)، از تصویری که به من یادآوری کرد بیخوابی چقدر مهم، ظریف و شگفت انگیز است، شوکه می شدم.
بازیگری هم فوق العاده بود!!!! فکر نمیکنم در هیچ مقطعی آنقدر از پاچینو قدردانی کرده باشم (به استثنای فیلمهای «پدرخوانده» و «پدرخوانده دوم»)، اما رابین ویلیامز کسی بود که واقعاً دهان من را باز گذاشت. یکی از نظرسنجیهایی که خواندم او را متهم کرد (یا ستایش کرد) که از زمان ورود «سکوت برهها» که آنتونی هاپکینز، از جمله آنتونی هاپکینز را بازتاب نمیداد، سرگرمکننده اصلی بود. من نمی توانم کمک کنم اما موافقم. او در نتیجه ظرافت ها قابل دوام است: یک نگاه، یک علامت، یک خنده مضطرب. با فرض اینکه او به طور کلی در نقش انتقامجویانی بازی میکرد، او نمیتوانست این کار را انجام دهد. وارونگی من را تکان داد و در طول شب بیدار نگه داشت. دید پرانرژی خانم سوانک علاوه بر این برای من کارساز بود، و فکر میکنم با فرض اینکه به او فرصت بیشتری برای پرورش شخصیتش داده شده بود، مورد تحسین قرار میگرفت.
من فکر میکنم نکته اصلی در مورد بازیگری این است که هیچ یک از این شخصیت ها متفکر نیستند. اینها زندگی پست و افسانه، قهرمان یا دردسرساز نیستند، صرف نظر از اینکه ما تا چه حد برای آنها تلاش خواهیم کرد. بسیار شبیه مه تاریکی که همه چیز را در فیلم Insomnia می پوشاند، اینها افراد کم نوری هستند که در شرایطی به دام افتاده اند که در آن ... با این حال، چه دارند؟ سازمان؟ تعهد؟ تصمیم؟ راه حل شما برای این سوال واکنش شما را به فیلم نشان می دهد. گفتگوهای زیادی، سختگیرانه و تمثیلی، درباره «حقیقت» در مقابل حقیقت و تاریک/سفید در مقابل تاریک اتفاق می افتد. از بسیاری جهات، این هسته اصلی فیلم بود، همان طور که در «یادگار» بود. جالبترین بخش درباره «یادگاری» که من معتقد بودم شیوهای بود که نولان تمایل ما به شناور شدن به سمت شخصیتهای خاص را به دلیل نمایشهای هنری و پیشفرضها کنترل میکرد. من فکر میکردم که معادل آن در مورد «بیخوابی» مسلماً واضح است، به استثنای این زمان که ما در یک وضعیت بینالمللی رها شدهایم، در مقابل اذعان به اینکه تمام مدت خارج از پایگاه بودهایم. وحشتناک ترین قطعه "بی خوابی" این است که اذعان می کنید که نمی توانید جبران کنید، نمی توانید آن را درست کنید. هر چه ممکن است و چه کسی را انتخاب می کنید، شما به نوعی از پایه خارج هستید.
به علاوه از دیدن مضامینی که نولان از آنها استفاده می کند قدردانی می کنم: صحنه هایی با شخصیت هایی که به طور کامل در آینه ها جستجو می کنند، مناطق غیرمحتمل برای دنبال کردن صحنه ها، کسل کننده در مقابل فیلمبرداری سبک، ترکیبی از حد معمول و حد، و احساس طبیعی زمان. موافقم که اینها به روشی کمتر منحصربفردتر و در دسترس تر استفاده می شوند، با این حال سایر اظهارات مشتری که خواندم مرا متقاعد می کند که فکر کنم شاید وضعیت "یادگاری" در حال حاضر زمانی که افراد آن را می دیدند بر دیدگاه ها و پاسخ های آنها تأثیر می گذاشت. بنابراین شاید بهترین راهنمایی که می توانم انجام دهم این باشد که بیخوابی را با دیدی پذیرا ببینم. با این حال، آیا این به طور کلی درست نیست؟
با وجود این، درک این نکته مهم است که بیخوابی برای همه اهداف و مقاصد چیز دیگری را با «غرامت مضاعف»، «لمس شیطان» و آلفرد هیچکاک به اشتراک میگذارد. نسبت به میانگین «هیجانانگیز» امروزی. تعداد بدن به طرز چشمگیری کمتر است و در صورتی که با درخواست وحشیگری ظالمانه، پاسخ های قاطع و احساس نتیجه گیری به دلیل کلاس فیلم وارد سالن شوید، برآورده نمی شوید. شاید پیام نولان به این احتمال مربوط باشد که او قرار است فیلمی را که باید بسازد بسازد، داستانی را که باید بگوید را بازگو کند و موقعیت/قدرت ما را با هر ظرفیتی که می تواند خراب کند. من، در هر صورت، فکر می کنم این یک چیز خارق العاده است!
حکم: 9/10 (اما چرا باید قضاوت کنم؟)
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
جهان برای ویل دورمر تاریک است، با این حال او در روشن ترین مکان روی این سیاره برای فصل است. ویل در Nightmute، کشور طلایی است، جایی که در اواخر بهار خورشید هرگز غروب نمیکند، زیرا راههای طولانی به سمت شمال است. چه چیزی باعث میشود ویل دچار اختلال خواب شود، یا این صدای درونی است که در ویل است که او را بیدار نگه میدارد؟
INSOMNIA تغییر نمونهای است که در سال 1997 توسط اریک اسکیولدبیرگ و با حضور استلان هماهنگ شد. اسکارسگارد. اساساً طرح داستان برای این دو فیلم متفاوت نیست. برای این نوع، قتل یک دختر دبیرستانی در شهر کوانت نایتموت، سرنشینان را حیرت زده و فلج کرده است. ویل دورمر (آل پاچینو) و هاپ اکهارت (مارتین دونووان) تحلیلگران لس آنجلسی نیز به بررسی این قتل می پردازند. ویل با Nightmute پلیسی به دلیل آشنایی با رئیس چارلز نایبک (پل دولی) و به عنوان یک موضوع احترام و انگیزه توسط یکی از بازرسان جنایی، الی بور (هیلاری فانسی) بسیار مشهور است. در حالی که ویل در Nightmute است، با مسائلی در داخل با شرایط تعهدات درونی در لس آنجلس سر و کار دارد، جایی که همدستش هاپ می تواند علیه او تأیید کند. با این حال، دشواری واقعی زمانی شروع میشود که یک نویسنده محقق مخفی، والتر فینچ (رابین ویلیامز) شروع به بازیهای ذهنی با ویل میکند که به محرومیت از خواب و از دست دادن سلامت عقل او میافزاید.
بیخوابی بسیار باشکوه و تا حدودی است. اصلاح ترجیح داده شده نسبت به سال 97 منحصر به فرد. من دیویدی Measure هدیه تولدم را یک ماه قبل تماشا کردم و کاملاً انتظار تغییر را داشتم. با این فرم مشتاق بودم که در مورد این دو فیلم فکر کنم/تضاد داشته باشم. چیزی که مرا وادار به مشارکت بیشتر در این نوع کرد، بازیگری، فیلمبرداری و کارگردانی است.
اول، بازی بازیگران قابل توجه است. پاچینو بهترین نمایشگاه بازیگری خود را از زمان THE INSIDER برگزار می کند. او تشدید و دیوانگی را نشان می دهد که ویل بدبخت با رفتار و مبادله اش پیش می برد. یکی از صحنههای خارقالعاده این است که ویل تک تک صداها را در هنگام حضور در ستاد پلیس میبیند. ویل در اصل همان وینسنت هانا اثر پاچینو از شدت نمونه مایکل مان است. فردی که میداند چه کاری انجام میدهد، اما در مورد انجام کار درست بحث میکند.
ویلیامز از زمانی که حاکم ماهیگیر چهره دیگری به ترس نشان میدهد، بهترین کار بازیگری خود را انجام میدهد. شخصیت ویلیامز فینچ مانند بسیاری از تبهکاران فعلی به وضوح، ناراحت کننده و فراتر از پوچ نیست (دنزل واشنگتن در آماده کردن روز فوراً صدایش را می زند). نه، فینچ ساکت، جمعی، زیرک و بسیار خطرناک است و او را به یکی از ترسناک ترین شرور تاریخ سینما تبدیل می کند (در کنار آنتونی هاپکینز Peacefully OF THE Sheep فوراً به شدت ضربه می زند).
سوانک یک فیلم می سازد. نمایش برجسته ای که نقش یک تحلیلگر زن بهتر از حد انتظار را بازی می کند که نشان می دهد تمام مغزش است و ظاهری ندارد (علی رغم این واقعیت که در بیخوابی جذاب به نظر می رسد). شیک نمایشی ارائه می دهد که در بیشتر نمایش های پلیسی که در آن خانم معمولاً نقش همسر را بازی می کند، یا بازپرس پلیسی که به طور لحظه ای دیده می شود، کمتر دیده می شود.
فیلمبرداری توسط Wally Pfister خیره کننده است. نمایش تپههای پوشیده از برف و یخچالهای طبیعی انگلیسی کلمبیا با نورپردازی که باعث میشود همیشه نور خورشید به نظر برسد، یک پیروزی هنرمند عکاس است. Pfister با تنظیم نور برای ذهنیت صحنه به طور موثر عمل می کند.
آخرین تحسین باید به رئیس کریستوفر نولان باشد. رئیسی که سالهای گذشته با توکن شوک مثال زدنی به هومر زد، یک گرند اسلم دیگر را با محرومیت از خواب زد. من عاشق روشی هستم که نولان اساساً به نسخه اول 97 اختصاص داشت و صحنه های بیشتری از فعالیت و پیشرفت شخصیت را با اقتباس خود اضافه کرد. علاوه بر این، آنچه که من بیش از همه دوست داشتم، ابزاری است که به وسیله آن شهر شگفتانگیزی مانند Nightmute میتواند با قتل یک دختر جوان چنین ترسی داشته باشد.
همه و همه محرومیت از خواب فیلمی است که باید به یاد آورد. فوریه آینده به احتمال زیاد کسی برای بیخوابی شایستگی اسکار را دارد، پاچینو به خاطر بازی قابل توجهش در بیخوابی است. علاوه بر این، ویلیامز به خاطر شغلش شایستگی جایزه اسکار سرگرمیکننده را دارد. سلام، به احتمال زیاد هاپکینز و کالتیویت اسکار را برای گوسفند دریافت کردند، پاچینو و ویلیامز نیز شایسته اسکار هستند.
می دانم، ممکن است نه ماه زودتر از برنامه تعیین شود تا بفهمیم چه کسی باید اسکار بگیری یا نه همچنین، مطمئن هستم که در سپتامبر یا دسامبر زمانی که یک فیلم دیگر با بازی یا هماهنگی فوق العاده ببینم، سعی خواهم کرد به آنچه گفته شد برگردم. در هر صورت، اختلال خواب فیلمی است که اساساً باید برای انتخاب های خاصی یادآوری شود. این یک فیلم ترسناک و در عین حال عالی است!!! ***** (از پنج)
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
فراتر از یک شک، محرومیت از خواب فیلم بسیار شایسته ای است. داستانی مناسب و سرعت دلپذیری دارد. بدیهی است که آل پاچینو یکی از بهترین سرگرمی های تاریخ است و می توان به طور مداوم برای ارائه جذاب به او وابسته بود. رابین ویلیامز که کاملاً پاچینوی معکوس خود را حفظ می کند، به همان اندازه راضی کننده است. من پیوسته رابین ویلیامز را به عنوان شوخیباز ترجیح میدهم و شغلهای بعدیاش در فیلم Insomniaهای سینمایی، برای مثال، شکار مهربانی، رویاهایی که ممکن است بیایند و مرد دویستین ساله نیز به سرعت او را به عنوان یک سرگرمکننده با استعداد هیجانانگیز معرفی میکنند. چیزی که بیخوابی را به یک لذت تبدیل کرد، علم فوق العاده بین والتر فینچ ویلیامز و ویل دورمر پاچینو بود. این دو شخصیت در کارشان کاملاً قابل قبول هستند و به خوبی همدیگر را بازی می کنند.
نمایشگاه های مختلف از قابل قبول تا بسیار عالی را شامل می شود. هیلاری استایلش در نقش الی بور، تحسینکننده شخصیت پاچینو، ارائه محترمانه ای ارائه کرد و جاناتان جکسون در نقش رندی استتز، اجرای تکان دهندهای خوب و البته کم آهنگ ارائه کرد.
طرح اصلی جذاب و جذاب است و با طرح فرعی "آیا ویل دورمر شریک زندگی خود را به قتل رساند" کمک می کند.
هیچ فیلمی عالی نیست و اختلال خواب ناقص است. یکی استفاده از «دوربین متحرک چرخان» است که در فیلم Insomniaهای کنونی برجستگی پیدا میکند. من در واقع فکر می کنم که از این برای تلاش برای عدم نیاز به پرداخت پول به افراد برای تنظیم صحنه های فعالیت استفاده می شود. دوربین دقیقاً به جایی که فعالیت در حال وقوع است میرسد و پس از آن به شدت به اطراف حرکت میکند در حالی که شخصیتهای روی صفحه خرخر میکنند و به اطراف میپرند. فوق العاده تحریک کننده در صورت نیاز به نبرد یا تعقیب پا، اگر مشکل زیادی نیست، اجازه دهید ببینیم چه اتفاقی میافتد. خوشبختانه، یک اختلال خواب از این روش استفاده می کند، اما در دسترس است. به همین ترتیب، فیلم انرژی زیادی صرف می کند تا ما را متقاعد کند که دورمر چقدر خسته است. نشان می دهد که او در رختخواب کوبیده می شود، خیال پردازی می کند و عرق می کند، اما واقعاً قانع کننده نیست. او ظاهراً شش روز متوالی هوشیار بوده است، اما تأثیر واقعی اصلی بر فعالیت های او این است که همیشه خسته به نظر می رسد.** احتیاط: اسپویل(های) کوچکی در راه است **
متأسفانه ، تنها وحشتناک ترین چیز در مورد بیخوابی به نتیجه رسیدن است. گویی سازندگان تصمیم گرفتند بدون لحظه ای وقت بگذارند تا کارمندان آهنگسازی را اخراج کنند و از مدرسه هالیوود اشمالتزی و پایان های عجیب و غریب به خدمت بگیرند. الی باید با شرور (که نمیداند دردسرساز است) ملاقات کند تا چند نامه از خانم جوان درگذشته دریافت کند. همه چیز اوکی به نظر می رسد. در هر صورت، وقتی او می رسد، بدکار او را روی طاق خود می بندد و او را به اتاق پشتی می کشاند. جایی که او را ترک می کند. تنها. همچنین، به خوبی ایمن نشده است.
این بهبود کامل طرح متزلزل و بیهوده است. قهرمان (پاچینو) تا کنون الهام زیادی برای بازگشت به لژ قاتل دارد و این پیچ هرگز واقعاً داستان را تسهیل نمی کند. شرور یک فیلم کامل را صرف کنترل حیلهگرانه پلیس و طرح شک و تردید در مورد شخص دیگری کرده است. پلیس کاملاً آن را دریافت کرده است و از فردی که معتقد است مسئول است به دقت در زندان محافظت می شود. بدکار آزاد است، پس چگونه می تواند پاسخ دهد؟ او پس از اینکه یک بخش پلیس میداند که برای دیدن او رفته است، به سراغ او میرود. دلیل این رفتار نادرست چیست؟ او لباس دختر مرده را در خانه اش دید. با این وجود، توضیح اصلی که او این لباس را دید به این دلیل بود که بدکار کابینت را مستقیماً جلوی او باز کرد و سپس در حالی که در اتاق پر پیچ و خم میشد آن را باز گذاشت.
من فیلم را دوست دارم، بنابراین من آن را دوست نداشتم. تلاش خاصی نکنید تا آن قطعه آخر واقعاً افتضاح به نظر برسد، هر چند که هست. به هر حال، بیخوابی نمی تواند با روش ناتوان و وحشتناکی که محققان بیخوابی تمام داستان های فرعی و مسائل پیرامون شخصیت آل پاچینو را حل می کنند، سنجیده شود. آنها تمام یک فیلم را صرف ایجاد علاقه در اطراف ویل دورمر می کنند. پروندههای قبلیاش، نگرانیهایش با شرکتهای داخلی و اینکه آیا او همدستش را کشته است. سپس، در آن نقطه، از هماکنون فیلم، آن انبوه مسائل را به سودمندترین شیوه ممکن کنار میگذارند. من نمی توانم شروع کنم به شما بگویم که بسته شدن بیخوابی چقدر پایین است. تقریباً یک فیلم کاملاً موافق را خراب می کند.
در کل، من بدبخت نیستم که انرژی و پول نقد برای دیدن بیخوابی صرف کردم، با این حال من عملاً از دست تهیه کنندگان به دلیل بی توجهی آنها عصبانی هستم. برای تماشاگر در وضوح فیلم.
6/10 به دلیل متزلزل ترین پنج دقیقه اخیر فیلم. 8/10 اگر تکمیل شما را آزار ندهد.
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
پاچینو برای مدتی غایب بوده است و آخرین بار در فیلم Insomniaی فراموش نشدنی و در عین حال جذاب به نام «یکشنبه تصادفی» پیدا شده است. من خوشحالم که گزارش دهم او دوباره به مالتی پلکس در شغل تا حدی قابل تشخیص تحلیل گر بازگشته است، زیرا به طور گسترده در فیلم Insomnia های Heat، Ocean of Love و Serprico بازی کرده است. مانند آن فیلمها، او فوقالعاده است و میداند چگونه یک اجرای منحصربهفرد دیگر بسازد که آن را از هم جدا کند. انتظار داشتم ترتیب فوقالعادهای در بیخوابی وجود داشته باشد، با این امکان که ببینم کریس نولان چگونه میتواند این پیشرفت را برای فیلم باشکوه «Memento» و فیلم قابل توجه مشابه «Following» مدیریت کند. بیخوابی با استانداردهای مشابهی که آخرین فیلم او انجام میداد بازی نمیکند، اما در واقع با توجه به انتقال یک داستان جدید و تند که به شیوهای واقعی و قوی روایت میشود، غالب است.
ویل دورمر (پاچینو) در کنار همدستش. ، از یک جامعه بی ادعا در کشور گلد فرستاده می شود تا قتل شدید یک بانوی جوان نوجوان در همان نزدیکی را کشف کند. تقریباً به همان سرعتی که او پیشرفت را برای موقعیت نشان میدهد، وقتی دورمر به طور ناخواسته به همدست خود شلیک میکند، در حالی که یک مظنون را در یک هوای مه آلود تعقیب میکند، اوضاع برای دورمر بدتر میشود. او مرگ را به مظنونی که آنها دنبال میکردند میچسباند تا فقط او را که در دام اجباری درهمپیچیده است، ردیابی کنند. این به سختی شروع به افشای طرح داستان می کند، بنابراین در حالت ایده آل شما نشانه ای مناسب از جدی شدن این داستان دارید. بیشتر فیلمها برای فریب دادن شما از آن استفاده میکنند، بهجای موسیقیهای موسیقی متن غوغای ناگهانی که از آن استفاده میکنند.
کریس نولان قطعاً رئیس «جدید» فوقالعادهای است که باید حرفهاش را دنبال کرد. من پیش بینی می کنم که او چگونه به عنوان یک تهیه کننده سینما پیشرفت می کند و تصمیمات آینده او چه خواهد بود. روایت او با استفاده زیرکانه اش از داستان های تکان دهنده تاکنون موثر بوده است، اما با بیخوابی نشان می دهد که او می تواند یک داستان "مستقیم" را روایت کند، علیرغم اینکه همه چیز در کل فیلم با توجه ما مطابقت دارد. با این اوصاف، اگر به نحوی توانستید از من درخواست کنید که کدام یک از فیلم های او را بیشتر دوست دارم، باید به یاد ماندنی ترین عنصر او را "دنبال کردن" بگویم. چیزی که برای من با آن فیلم مفید است این است که تماشای چیزی که بسیار بررسی شده با چنین برنامه مالی کمی بسیار تکان دهنده است و نشان می دهد که یک فرد با استعداد می تواند با هر چیزی تقریباً از هر چیزی چیزی شگفت انگیز بسازد.
همانطور که قبلا اشاره کردم، پاچینو می گوید! او برای همیشه یک سرگرم کننده خارق العاده بوده است و برای همه چیزهایی که به یاد دارم هرگز در شغلی تزلزل نکرده است. واقعاً عالی است که او میتواند چیزهای جدید و جدیدی را برای ایفای نقش یک تحلیلگر دیگر به ارمغان بیاورد، و همزمان من دوست دارم باور کنم که او تکهای از خودش را وارد کار میکند، تقریباً مثل اینکه ما داریم سن تحلیلگران قبلیاش را روی صفحه تماشا میکنیم. خب این یک تمایل گیج کننده است، بنابراین بهتر است به سادگی بگویم خیره شده ام و ادامه دهم. شخصیت رابین ویلیامز یکی از شخصیتهایی است که من واقعاً نمیخواهم با توجه به این واقعیت که چنین شگفتیهای بیشماری به او مرتبط است، از مرزها عبور کنم، بنابراین با خیال راحت بفهمید که چه میخواهید. چیزی که من در مورد ویلیامز خواهم گفت این است که او در حال بازی کردن است، چیزی برخلاف هر یک از کارهایش بازی می کند، آرام و بی سر و صدا و در کل آرام است. با توجه به دیگر برنده جایزه اسکار، هیلاری استایلش، او نقش خود را کاملاً به عهده میگیرد و از چشمانش و بیان اغراقآمیز برای انتقال تفکراتش استفاده میکند. او نقش پلیس شیرخواری را بازی میکند که انرژی خود را صرف انجام حداقل کارهای بیهوده میکند، هر چند خیالپردازی در مورد گرفتن ماهی بزرگ.
محیط آلاسکا به این کتری قابلمه تمایز تمیز و مرتبی نسبت به بیشتر سواریهای هیجانانگیز میدهد. طرز فکر و نقابی که شب کسل کننده به داستان می آورد. در اینجا همه چیز دائماً در نور کامل است، که بدون شک تعداد کافی به داستان کمک می کند، در بیشتر مواقع باعث می شود دوباره به خودم فکر کنم احساس می کنم که از آنها به من می گویند یا به من نشان می دهند که در هر صورت باید چیزی را از دست بدهم. به دلیل این احساس، من با شخصیتهای اصلی و این طرح ارتباط برقرار میکنم، با آسیبپذیریام فقط این بررسی را بهتر میکند.
یکی از دلسردی من نسبت به بیخوابی باید تمام شدن آن باشد، که من آن را خراب نمیکنم. شما، با این حال خواهید گفت که وقتی فهمیدم از هم اکنون چه چیزی در نظر گرفته شده است، زمزمه کردم. من آن را به خاطر ضروری بودن فیلم برای فیلم تصدیق میکنم، با این حال در واقع آرزو میکنم که در برابر همه چیز چیز دیگری ارائه میداد. اشتباه نکنید، بسته شدن با داستان مطابقت دارد و رفتار دلپذیری را ارائه می دهد، اما به طور کلی ممکن است چیزی بیشتر از این باشد. من به سادگی آنقدر چیزهای دیگر را در بیخوابی دوست داشتم که اگر عالی ترین توصیه ام را به آن بدهم، احمقانه نیست. من عاشق فیلم های تحلیلی هستم و وقتی خوب ساخته شوند، آنها را بسیار بیشتر دوست دارم. بنابراین، با این حال، من بیخوابی را بیشتر از "هفت" دوست ندارم، مطمئناً ارزش آن را دارد که یک بار دیگر آن را ببینم، زیرا می دانم که حتی این آخرین تماشای من نخواهد بود.
این بود یک شب فوق العاده در فیلم Insomnia های سینمایی برای من. یک داستان بازپرس جنایی، سرگرمیهای خارقالعاده، روسای خارقالعاده، محتوای خارقالعاده، و یک محیط جدید جذاب، هر یک از مولفههایی که انتظار داشتم واقعاً «بیخوابی» را کشف کنند، در جایی که باید باشند، درست هستند. برو ببین من واسه خودت چی میگم
جهت دانلود فیلم Insomnia 2002 (بیخوابی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
پاچینو برای مدتی غایب بوده است و آخرین بار در فیلم Insomniaی فراموش نشدنی و در عین حال جذاب به نام «یکشنبه تصادفی» پیدا شده است. من خوشحالم که اعلام کنم که او در شغل نسبتاً طبیعی تحلیلگر به مالتی پلکس بازگشته است، زیرا به طور کلی در فیلم Insomnia های Heat، Ocean of Love و Serprico بازی کرده است. مانند آن فیلمها، او باورنکردنی است و میداند چگونه یک اجرای منحصربهفرد دیگر بسازد که آن را از هم جدا کند. انتظار داشتم یک چیدمان خارقالعاده در بیخوابی صورت بگیرد، با این امکان که ببینم کریس نولان چگونه میتواند این پیشرفت را برای فیلم باشکوه «Memento» و فیلم قابل توجه مشابه «Following» مدیریت کند. بیخوابی با دستورالعملهای مشابهی که آخرین فیلم او انجام داد عمل نمیکند، اما در واقع با توجه به انتقال یک داستان جدید تند و تیز که به شیوهای کاملاً واقعی به زندگی روایت میشود، غالب است.
ویل دورمر (پاچینو)، در کنار همدست او، از جامعهای فروتن در شمال منجمد فرستاده میشود تا در مورد قتل بیرحمانه یک بانوی جوان محله تحقیق کند. تقریباً به همان سرعتی که او پیشرفت را برای موقعیت نشان میدهد، وقتی دورمر به طور ناخواسته به همدست خود شلیک میکند، در حالی که یک مظنون را در یک هوای مه آلود تعقیب میکند، اوضاع برای دورمر بدتر میشود. او مرگ را به مظنونی که آنها به دنبالش بودند میخکوب می کند تا فقط او را که در یک تله درهم تنیده شده بود، ردیابی کنند. این به ندرت شروع به افشای طرح داستان می کند، بنابراین در حالت ایده آل، شما نشانه ای مناسب از اینکه این داستان دقیقاً تا چه حد افراطی است در حس شخص محوری به جای موسیقی متن آهنگ پرهیاهو غیرمنتظره ای که اکثر فیلم ها برای فریب شما استفاده می کنند، دارید.
کریس نولان مطمئناً رئیس «جدید» فوقالعادهای است که حرفهاش باید دنبال شود. من پیش بینی می کنم که او چگونه به عنوان یک تهیه کننده پیشرفت می کند و تصمیمات آینده او چه خواهد بود. روایت او تاکنون با استفاده زیرکانهاش از حسابهای متحرک مثمر ثمر بوده است، اما با بیخوابی نشان میدهد که او میتواند یک داستان «مستقیم» را بدون توجه به توجه ما در کل فیلم تعریف کند. با این اوصاف، اگر به نحوی از من درخواست کردید که کدامیک از فیلمهای او را واقعاً بیشتر دوست دارم، باید خاطرهانگیزترین عنصر او را «دنبال کردن» بگویم. چیزی که برای من با آن فیلم مفید است این است که تماشای چیزی بسیار بررسی شده با چنین برنامه خرج کردنی بسیار تکان دهنده است و نشان می دهد که یک فرد با استعداد می تواند با هر چیزی تقریباً از هر چیزی چیزی شگفت انگیز بسازد.
همانطور که قبلا اشاره کردم، پاچینو می گوید! او برای همیشه یک سرگرم کننده خارق العاده بوده است و برای همه چیزهایی که به خاطر می آورم هرگز در شغلی دست نیافتاده است. واقعاً عالی است که او میتواند چیز جدید و جدیدی را برای ایفای نقش یک بازپرس جنایی دیگر به ارمغان بیاورد، و همزمان من دوست دارم باور کنم که او تکهای از خودش را وارد کار میکند، تقریباً مثل ما که داریم بازرسان جنایی قبلیاش را روی صفحه تماشا میکنیم. خب این یک تمایل درهم و برهم است، بنابراین بهتر است به سادگی بگویم خیره شده ام و ادامه دهم. شخصیت رابین ویلیامز یکی از شخصیتهایی است که من واقعاً نمیخواهم با توجه به این واقعیت که چنین شوکهای بیشماری به او مرتبط است، از مرزها عبور کنم، بنابراین با خیال راحت بفهمید که چه میخواهید. چیزی که من در مورد ویلیامز خواهم گفت این است که او در حال بازی کردن است، چیزی برخلاف هر یک از کارهایش بازی می کند، آرام و ساکت و به طور کلی بی سر و صدا. با احترام به دیگر بازیگر برنده اسکار، هیلاری شیک، او نقش خود را کاملاً به عهده می گیرد و از چشمان خود و بیان اغراق آمیز برای انتقال ملاحظات خود استفاده می کند. او نقش پلیس ضعیفی را بازی میکند که انرژی خود را صرف انجام کارهای بیهوده میکند و در عین حال در مورد گرفتن ماهی بزرگ فانتزی میکند.
محیط آلاسکا به این کتری قابلمه تمایز تمیز و مرتبی نسبت به اکثر دستگاههای خنککننده ستون فقرات میدهد. خلق و خوی و نقابی که شب کسل کننده به داستان می آورد. در اینجا همه چیز دائماً در نور کامل است، که مطمئناً به اندازه کافی داستان را هدایت می کند، در بیشتر مواقع باعث می شود که دوباره به خودم فکر کنم احساس می کنم از آنها به من می گویند یا به من نشان می دهند که در هر صورت باید چیزی را از دست بدهم. با توجه به آن احساسی که من با شخصیت های اصلی و این طرح ارتباط برقرار می کنم، با آسیب پذیری ام این نظرسنجی را بهتر می کند.
یکی از نارضایتی من از بیخوابی باید در حال تمام شدن باشد، که من آن را برای شما خراب نمی کنم. ، با این حال خواهم گفت که وقتی فهمیدم از هم اکنون برنامه ریزی شده است چه اتفاقی بیفتد باعث زمزمه کردن من شد. من به دلیل ضروری بودن آن برای فیلم اذعان میکنم، اما در واقع آرزو میکنم که همه چیز چیز دیگری را ارائه میداد. اشتباه متوجه نشوید که بسته شدن با داستان مطابقت دارد و رفتار دلپذیری را ارائه می دهد، اما به طور کلی ممکن است چیزی بیشتر از این باشد. من به سادگی آنقدر چیزهای دیگر را در بیخوابی می پرستم که عالی ترین توصیه ام را به آن بدهم دیوانه کننده نیست. من عاشق تصاویر متحرک تحلیلگر هستم، و وقتی خوب ساخته شوند، آنها را خیلی بیشتر دوست دارم. بنابراین، با این حال، من بیخوابی را بیشتر از "هفت" دوست ندارم، مطمئناً ارزش این را دارد که یک بار دیگر آن را ببینم، زیرا می دانم که حتی این آخرین تماشای من نخواهد بود.
این بود یک شب فوق العاده در فیلم Insomnia های سینمایی برای من. یک داستان محقق، سرگرمیکنندگان خارقالعاده، روسای خارقالعاده، محتوای خارقالعاده، و یک محیط جدید جذاب، هر یک از مولفههایی که انتظار داشتم واقعاً «بیخوابی» را کشف کنم، در جایی که باید باشند، درست هستند. برو ببین من واسه خودت چی میگم