🌸 دانلود فیلم My Life Without Me 2003 (زندکی من بدون من)

زندکی من بدون من 2003 (به انگلیسی: My Life Without Me) یک فیلم درام و محصول 2003 کشور کانادا, اسپانیا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم زندکی من بدون من 2003 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که زن جوانی بیماری مهلک سرطان خود را پنهان می کند تا با شور و اشتیاقی که تا کنون نزیسته, باقیمانده عمرش را سپری کند..

این فیلم به کارگردانی Isabel Coixet, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم زندکی من بدون من 2003 یا دانلود دوبله فارسی فیلم My Life Without Me 2003 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Sarah Polley, Amanda Plummer, Scott Speedman, Mark Ruffalo, Leonor Watling, Debbie Harry, Maria de Medeiros, Julian Richings, Jessica Amlee, Kenya Jo Kennedy, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود زندکی من بدون من 2003 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Sarah Polley, Amanda Plummer, Scott Speedman, Mark Ruffalo, Leonor Watling, Debbie Harry, Maria de Medeiros, Julian Richings, Jessica Amlee, Kenya Jo Kennedy, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی زندکی من بدون من 2003 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم زندکی من بدون من 2003 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود My Life Without Me 2003 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم زندکی من بدون من 2003 R بوده و قبل از دانلود فیلم زندکی من بدون من 2003 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر R سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای درام, عاشقانه, بوده و محصول کشور کانادا, اسپانیا, هست. زبان اصلی فیلم زندکی من بدون من 2003 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم زندکی من بدون من 2003 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم My Life Without Me 2003 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم زندکی من بدون من 2003 7.4/10 از 10 می باشد.

زن جوانی بیماری مهلک سرطان خود را پنهان می کند تا با شور و اشتیاقی که تا کنون نزیسته, باقیمانده عمرش را سپری کند.
ان (سارا پلی) یک مادر 23 ساله سختکوشی است که دو دختر و شوهری (اسکات اسپیدمن) بیکار دارد و مادری که زندگی خود را شکست خورده می‌بیند، و پدر زندانی که ده سال است او را ندیده‌است. او شب‌ها به عنوان نظافت چی در یک دانشگاه کار می‌کند. او هیچ انگیزه‌ای ندارد. بعد از بررسی‌های پزشکی و تشخیص سرطان آندومتر زندگی اش به طور چشمگیری تغییر میکند.او تنها دو ماه زنده می‌ماند. ان تصمیم می‌گیرد به هیچ کس درباره وضعش چیزی نگوید، و به دیگران می‌گوید که کم خونی دارد. ان قبل از مرگ لیستی از کارهای که باید انجام دهد تهیه می‌کند…
آن 23 ساله با زندگی مشترکی به همراه دو فرزند و همسرش در یک تریلر در باغ مادرش زندگی می کند. زندگی وی وقتی که پزشک به او می گوید سرطان رحم دارد و تنها دو ماه برای زندگی است ، زندگی او به طرز چشمگیری رخ می دهد. او لیستی از کارهایی را که باید قبل از مرگ انجام دهد ، گردآوری می کند
"آن" به همراه دو پسر و همسر خود زندگی ساده ای در تریلر حیاط مادرش دارند.اما وقتی پزشکش به او می گوید مبتلا به سرطان است و تنها دو ماه وقت دارد زندگی اش کاملا تغییر می کند.او لیستی از کارهایی که قبل از مرگ می خواهد انجام دهد آماده می کند و...

جهت دانلود فیلم My Life Without Me 2003 (زندکی من بدون من) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

یک فرد مسن 24 ساله (پولی) آخرین روزهای زندگی خود را سپری می کند. زندگی در یک تریلر در چمن مادرش با همسر و دو بچه کوچکش که اخیراً مورد استفاده قرار گرفته است، انتخاب های کمی برای کسی که در کفش پولی باشد وجود دارد. او قرار نیست دنیا را دور بزند یا چتربازی کند و همکارانش. به این ترتیب، او آخرین روزهای خود را پشت سر می گذارد که برای هر یک از دختران جشن تولد 10 سال آینده برنامه ریزی نوار کاست دارد و حضور معمولی خود را به غیر از واقعیت داشتن یک عاشقانه غیرمجاز با پرینت روفالو مشکل سازتر تجربه می کند. صدای تفکرات پولی چه زمانی که او در حال خرید از یک خواربارفروشی است یا در حال آویزان کردن لباس‌ها، ملاحظات لذت‌بخشی از انعکاس است که اغلب ما هنوز به آن فکر نمی‌کنیم، آنقدر مهم است. متعاقباً کلینکس. در اینجا شخصیت های کاملاً طولانی با داستان های پشت سر و ظاهر هر یک از ما وجود دارد. من مخصوصاً همسایه آن، متخصص، و مشخصاً روفولو را گرامی می‌داشتم که صدای جدی او شما را به سمت افراد معمولی که او تصویر می‌کند می‌برد. مثل اینکه ملودی «خدا فقط می‌داند» توسط Beachboy، دو یا سه اجرای خوانده شده در اینجا پرکننده‌های باورنکردنی هستند. پولی با تلفظ تاثیرگذار کانادایی خود از بانوی جوانی که در هفده سالگی باردار شد و واقعاً زندگی آینده‌داری در پیش داشت، نمایشگاهی خارق‌العاده ارائه می‌کند، با این حال ستایشی که او به دیگران می‌دهد فوق‌العاده بی‌خود است. فیلم شایسته ای است همه ما قرار است گرد و غبار را گاز بگیریم، پس این یک کمدی رمانتیک نیست.

بیش از چهار سال پس از اثر فوق‌العاده‌اش «A Los que Aman» (1998) (qv)، ایزابل کروکست با زندکی من بدون من شخصی و تأثیرگذار که در زمان حال اتفاق می‌افتد، بازگشته است. به طور کنجکاوی، این یک فیلم اسپانیایی است که در عین حال به زبان انگلیسی صحبت شده و در کانادا ضبط شده است. پیش از این فیلم‌های او نیز به زبان‌های کاتالونیایی، اسپانیایی و شگفت‌آور فرانسوی ساخته شده‌اند. با کمک خواهران و برادران آلمودوار به عنوان سازنده، خانم کویکت در ساختن و هماهنگی یک داستان قانع کننده پیروز شد.

با این حال، لازم است بفهمیم که آیا یک فرد مسن 23 ساله با دو خانم جوان اگر به او اطلاع داده شود که او فقط چند ماه دیگر زنده است، چنین پاسخ می دهد. من انصافاً آن را زیر سوال می‌برم، اما بدیهی است که مواردی از افراد غیرمعمول از نظر ذهنی تأثیرگذار در اطراف وجود دارد. ترجمه ها بسیار عالی هستند، از دو بانوی جوان شروع می شود، تا نیمه بهتر او، عزیزش، و واضح است که او. مطمئناً، تا به حال، این فیلمی است که من بهترین بازی لئونور واتلینگ (Hable con Ella، qv) را در نقش خود دیده‌ام.

بازی بسیار عالی توسط دبورا هری در نقش مادر آن: خوب اعدام کنترل شده زنی با سن متوسط که نزدیک به شک سنگین و حتی تمسخر است. ماریا د مادیروس (ایربگ، 1997) (qv) به عنوان همدم استایلیست آن بسیار عالی است. اما به چیزی نزدیک به چیزی که باید به عنوان یک اثر هنری اصیل در نظر گرفته شود، نمی رود.

در اینجا داستانی است که واقعی است. سبکی که سبک هالیوودی ندارد. بدون جذابیت این تصویر پیروزی محصول فیلم کاناداست. داستانی بسیار ساده، بسیار ابتدایی و در عین حال بسیار وحشتناک. به گونه ای اجرا می شود که به طور مشابه ساده و واقعی باشد.

این داستان زندگی ساده و غیر مادی است که به روشی ابتدایی و بی اهمیت به نتیجه می رسد، و اینکه چگونه فردی که زندگی اوست سعی می کند به سادگی آن را کوچک کند. من موافقم که آن کودکانه رفتار می کند. با این حال من می پذیرم که او این کار را به شیوه ای انجام می دهد که تجسم خیرخواهی است، در صورتی که خوب به نظر برسد. او تصمیم می‌گیرد آخرین دقایق خود را واقعاً تجربه کند و به اطرافیانش اجازه دهد که واقعاً آن‌ها را زندگی کنند، بدون اینکه نزدیک شدن به مرگ او ظاهر شود.

اگر در هر نقطه‌ای در کنار کسی نشسته‌اید. از رشد بدخیم می گذرد، و در حالی که آنها مرده اند، دست آنها را می گیرید، آنگاه برای وزن وحشتناک دانستن ارزش قائل می شوید. می‌دانید که چگونه نقطه‌ای به مفهومی مرگ، به اندازه‌ای قابل توجه و غلیظ است که بتوانید آن را بچشید. آن تصمیم می گیرد به این موضوع پشت کند و سعی کند افرادی را که به طور کلی برای او حیاتی هستند، از جمله خودش، برآورده کند.

زندکی من بدون من با حقیقت آشکار ظاهر می شود، و همه کارها را انجام می دهد. موافق باشید یا نه. ، این داستان را بازگو می کند که چگونه یک روح انسانی تصمیم می گیرد خود را با وزنه ای که اکثریت ما را شکست می دهد سازگار کند.

براوو، ایزابل. شما احتمالاً بهترین فیلم مینیمال کانادایی را در مدت زمان زیادی ساخته اید. کار شما شکننده است، اما پس از آن بسیار قوی است. براوو.

من درگیر نیاز به پرداختن به این عوامانه "پر از گذشت و در عین حال پر از زندگی" بدون هیچ نتیجه ای هستم. زندکی من بدون من واقعاً از روی پوست من جاری شد و به آرامی هر چیزی را که ممکن بود در برابر آن جمع آوری کنم از بین برد. سارا پولی (آن)، یا ایزابل کوکست (رئیس اسپانیایی)، احتمالاً هر دو در نمایش، به معنای واقعی مرا به لرزه درآورد. من خودم را به عنوان یک مرد در حال عبور یا بیماری که با آن مواجه نشده‌ام، به‌طور قابل‌توجهی به عنوان یک متخصص بالینی آینده نگر نمی‌دانم. به هر حال، چنین عفونت تکان دهنده ای برای چنین تجسمی از جوانی، تعالی و زایمان است. اما چنین صراحت و وضوحی نشان می دهد که چه چیزی در قدم زدن در این جهان مهم است. من آنجا بودم. من تمام مدت با آن قهرمان و با روش غیرعادی او برای خداحافظی با این دنیا در آنجا بودم. علاوه بر این، من به سرعت و به طرز مضری برای آن با لی، معشوقه‌اش، که به طرز عالی توسط Imprint Ruffalo به تصویر کشیده شده بود، رفتم. من نیز از استراتژی مختصری که کویکست تصمیم گرفت صفحه نمایش را با این تعداد زیاد صداهای واضح و بدون یک ضربه قلم موی تکراری بپوشاند، شوکه شدم. به عنوان مثال، تجربیات کوتاهی را که آن با پزشک متخصص زنان داشته است، در نظر بگیرید: هر ماهیچه‌ای را که درست در مقابل او تکان می‌خورد و خوشحال می‌شدم وقتی چشمانش را بلند کرد تا با آن ملاقات کند، در اوج کوچکی از جمله «بیا الان زندگی کنیم و بعدا گرد و غبار را گاز بگیریم.» " عنوان کمال باعث تاسفم شد. سپس من با آن منفجر شدم که هرگز اجازه نداد کوچکترین نگاهی به سقوط او داشته باشد. بعد از زنده بودنم و داشتن زندکی من بدون من خاطره انگیز خوشحال شدم.

فقط شب قبل زندکی من بدون من را به طرز جالبی تماشا کردم. من دائماً از اسلش های بازیگری سارا پولی و ایمپرنت روفالو شگفت زده می شوم. او در این فیلم، مانند یکی از فیلم‌های متفاوتش، «شیرین از این پس»، وظیفه‌ی پر دردسری را بر عهده دارد که فردی را به تصویر می‌کشد که انتخاب سختی دارد. نه واقعاً او تصمیم ایده آل را بر اساس اصول جامعه دنبال می کند، اما این تصمیم اوست که باید بگیرد. او نقش یک مادر، همسر و دختری دلسوز را بازی می‌کند که در 24 سالگی، ناگوارترین اخبار را در مورد سلامتی خود دریافت می‌کند. با توجه به تصمیم خود برای ساکت ماندن در این مورد، او با تحمل این ضربه وحشتناک بدون کمک خانواده یا همراهان مواجه می شود. با این اطلاعات و فشار دور نگه داشتن آنها به سختی می توان مشکل زندگی روزمره خود را درک کرد. با این حال، با انجام این کار، او می‌تواند ملاقاتی داشته باشد که معتقد است به خاطر موقعیتش در طول زندگی روزمره، داشتن بچه‌هایی بسیار جوان و دلبستگی به پدرشان، از دست داده است. نیمه بهتر او در مورد بردن خانواده به یک گشت و گذار در کنار اقیانوس صحبت می کند زیرا آنها هرگز زیاد بیرون نمی روند (احتمالاً به دلایل مالی). او به او می گوید "تو هرگز شکایت نمی کنی"، سپس گردن او را می بوسد. این دقایق ظریفی از این دست در میان یک زن و شوهر و بعداً با معشوقه اش است که حس اشتیاق را به فیلم منتقل می کند. زندکی من بدون من وجود کسانی را به تصویر می کشد که در هیاهوی زندگی گم می شوند، آنها ثروتمند یا لذت بخش نیستند، صرفاً افرادی فداکار هستند که برای دستمزد زندگی مبارزه می کنند و کارت هایی را که مدیریت کرده اند مدیریت می کنند.

مطمئنم اکثریت قریب به اتفاقی که تا اینجا پیش رفته اند، خلاصه زندکی من بدون من را مطالعه کرده اند. ایده مهم دیگر من این بود که بسیار بدبخت یا دلسرد کننده بود، بنابراین او به سراغ یک فیلم دیگر در مجتمع رفت... متوجه شدم که این سرعت من خواهد بود، همانطور که خودم را قلبی می بینم. این فیلمی است برای افراد احساساتی علیرغم بیماری لاعلاج.

اسپویل در پیش است. این یک فیلم کوچک، بی عیب و نقص و ساخته شده است. بیماری پایانی با نسبتی از اعتماد. آنها می گویند اکثر سرگرمی ها در 40 سالگی بیکار می شوند و در اینجا ما دبورا هری را با لذت در حدود 50/55 در زندکی من بدون من داریم. همسری که اسکات اسپیدمن بازی می‌کند یک غذا است و Imprint Ruffalo نمایش خوبی از خود نشان می‌دهد، به نظر می‌رسد وینسنت دوازاریو از Regulation & Request؟ من نمی‌توانستم چیزی بیشتر از دیدن تعداد بیشتری از لئونور واتلینگ بعد از ارائه و حضور او در زندکی من بدون من بخواهم.

پیش‌بینی می‌کردم که این باید تا حدودی یک تراژدی ثابت باشد تا آن چیزی که در آن باشد. واقعا بود به هر حال آخرین قطعات فیلم بسیار تماسی هستند و در صورت عدم وجود اشک در چشم شما باید پشیمان باشید.

اگر فیلم Creed دانمارکی "ایتالیایی برای مبتدیان" را دیدید، به نظرم می رسد که موافق باشید که این یکی از شادترین پایان ها را بر اساس دیدگاه قلبی هر فیلمی در طول 5 سال گذشته داشته است. MLWY دارای یک تکمیل قابل مقایسه است به استثنای اینکه شما یک حس هیولایی از پیشگویی عمیق در روح خود خواهید داشت (در مورد اندازه توپ گلف). صاحبان فیلم بسیار تشویق می‌شوند که با روشن شدن تیتراژ چند لحظه چراغ‌ها را روشن کنند.

در بالاترین سطح این فیلم، یک موسیقی متن دوست‌داشتنی است. برای سال در Main 10 من خواهد بود.

این نمایشی درباره مرگ است که در حدود سال 2000 در منطقه مرکزی پایین در انگلیسی کلمبیا اتفاق می افتد. این داستان آخرین دوران طولانی زندگی یک زن جوان را دنبال می کند که اخیراً به او اطلاع داده شده که سرطان جدی دارد.

آن (سارا پولی) 23 ساله است و به یاد ماندنی ترین فرزند جوان خود را در 17 سالگی داشت. فرزند دوم او در 19 سالگی. او با Wear (اسکات اسپیدمن) ازدواج کرده است، بچه اصلی که هر لحظه با او دراز کشیده است. آنها در یک خانه تولیدی در پشت خانه مادرش (دبورا هری) زندگی می کنند. پدر او (آلفرد مولینا) برای مدتی طولانی به دلیل یک عمل خلاف فاش نشده در زندان بوده است. آن به عنوان یک نظافتچی شب در یک کالج محله فعالیت می کند. Wear بیکار شده است اما در حال یافتن خط جدیدی از کار برای معرفی استخرها است. با وجود شرایط دشوار، به نظر می رسد که آنها ازدواج مناسبی دارند.

آن فکر می کند یک بار دیگر باردار است، اما متوجه می شود که بیماری تخمدانی دارد که متاستاز داده است. او در همانجا تصمیم می گیرد که به کسی نگوید، بلکه تمام کارهایی را که فکر می کند باید در چند ماه بیش از حد خود انجام دهد، خلاصه می کند. این لیست از کارهایی که باید انجام شود شامل ساختن نوارهایی برای دخترانش می شود تا در زمان بزرگ شدن بازی کنند، همسر دیگری را برای Wear و مادر را برای دختران کوچکش تشخیص می دهد و با کسی غیر از نیمه بهترش روبرو می شود. این آخرین اهداف در نهایت شامل لی (Imprint Ruffalo) و مراقب پزشکی آن (لئونور واتلینگ) می‌شود.

زندکی من بدون من شخصیتی جدا شده دارد. سارا پولی در فیلم My Life Without Meی با محتوای ضعیف و تغییر نامطلوب، یک فرد قوی را اعدام می کند. پولی با وجود این واقعیت که داستان بیشتر از هر چیز دیگری درام است معتبر است. در هر صورت، زمانی که تماشاگر بفهمد قهرمان شانس ارزشمند خداحافظی را از همه افراد زندگی اش سلب می کند، خود ویران می شود، زیرا او باید آنها را که برای مدت طولانی در یک کلینیک پزشکی نشسته اند نجات دهد.

در ابتدای فیلم آنه می‌گوید: «تو هرگز خودت را به عنوان یکی از آن افرادی ندیدی که دوست دارند در ماه نگاه کنند یا ساعت‌ها به امواج یا غروب خورشید نگاه کنند.» تناقض این است که این من را کاملاً خلاصه می‌کند. این دقیقاً همان کسی است که من هستم... اگر شما هم شبیه من هستید، مطمئنم که در زندکی من بدون من نیز شرکت خواهید کرد. زندکی من بدون من بیشتر به زندگی توجه می کند... نه به آنچه که ممکن است باشد یا باید باشد، با این حال آن چیزی که هست... توانایی سازگاری با رها کردن همه چیز و فکر کردن بیشتر به آنهایی که رها می کنید از خودت آنه می‌تواند کاری را انجام دهد که اکثریت ما حتی نمی‌توانیم آن را درک کنیم. تصدیق می‌کنیم که تمام چیزی که در آن وجود دارد، همین است، همه چیز را شگفت‌انگیز کنید و به چیزهای اساسی اهمیت دهید. زندکی من بدون من درباره جسارت نیست. تا اقصی نقاط کره زمین، انجام هر کار جنون آمیزی در زیر نور خورشید، گمراه کردن خود به فکر کردن به زمان طولانی دیگر زندگی واقعاً تأثیر دارد و نادیده گرفتن هزینه های نزدیک به خانه که بر کل خانواده شما خواهد داشت ... ترک آنهاست. با ایده آل ترین خاطرات و نجات آنها از غم و اندوه زمانی که اوضاع برای شما مساعد است. فیلم برای انتقال ایده‌اش به چیزهای ساده‌ای مانند روابط معمولی بین شخصیت‌ها بستگی دارد، و این سادگی است که با آن می‌توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم و پیشرفتی که او با آن اتفاقات را مدیریت می‌کند که ریسمان قلب را پاره می‌کند. قطعاً او ممکن است یک فرد کاملاً فداکار نباشد، اما ما دقیقاً می‌بینیم که چرا او انتخاب‌هایی را که انجام می‌دهد دنبال می‌کند و هیچ یک از ما انگیزه‌های او را زیر سؤال نمی‌بریم.

عنوان «وجود من بدون من» به‌طور بی‌نقصی را به تصویر می‌کشد. این فیلم... تجسم تمام چیزهایی که در هر مقطعی می‌شناختی، هرکسی را که در هر لحظه می‌پرستید، بدون تو به هستی خود ادامه می‌دهد و تمام تلاشت را می‌کند تا بهترین خاطرات از تو را برای آنها به یادگار بگذاری و با مرگت سازگار شوی.