🌸 دانلود فیلم Snow White and the Huntsman 2012 (سفیدبرفی و شکارچی)

سفیدبرفی و شکارچی 2012 (به انگلیسی: Snow White and the Huntsman) یک فیلم ماجراجویانه و محصول 2012 کشور آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم سفیدبرفی و شکارچی 2012 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد. از این رو ملکه یک شکارچی ماهر را برای کشتن او می فرستد. شکارچی که در میابد نمی تواند این دختر بی گناه را به قتل برساند، تصمیم می گیرد به او در شکست دادن ملکه ی شرور کمک کند….

این فیلم به کارگردانی Rupert Sanders, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم سفیدبرفی و شکارچی 2012 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Snow White and the Huntsman 2012 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Kristen Stewart, Chris Hemsworth, Charlize Theron, Sam Claflin, Ian McShane, Ray Winstone, Nick Frost, Noah Huntley, Toby Jones, Eddie Marsan, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود سفیدبرفی و شکارچی 2012 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Kristen Stewart, Chris Hemsworth, Charlize Theron, Sam Claflin, Ian McShane, Ray Winstone, Nick Frost, Noah Huntley, Toby Jones, Eddie Marsan, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی سفیدبرفی و شکارچی 2012 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم سفیدبرفی و شکارچی 2012 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Snow White and the Huntsman 2012 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

این فیلم در ژانرهای ماجراجویانه, فانتزی, درام, بوده و محصول کشور آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم سفیدبرفی و شکارچی 2012 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم سفیدبرفی و شکارچی 2012 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Snow White and the Huntsman 2012 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم سفیدبرفی و شکارچی 2012 6.1/10 از 10 می باشد.

در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد. از این رو ملکه یک شکارچی ماهر را برای کشتن او می فرستد. شکارچی که در میابد نمی تواند این دختر بی گناه را به قتل برساند، تصمیم می گیرد به او در شکست دادن ملکه ی شرور کمک کند…
سفیدبرفی و شکارچی داستان جدیدی از سفید برفی را روایت می کند، در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد؛. اما چیزی که ملکه به هیچ عنوان تصور نمی کرد این است که سفید برفی تهدیدی جدی برای حکومتش به حساب بیاید، در این بین سفید برفی توسط یک شکارچی ماهر که توسط ملکه اجیر شده هنر جنگیدن را می آموزد اما …
در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد. از این رو ملکه فردی ماهر را برای کشتن او می فرستد و…
در چرخشی به افسانه، شکارچی دستور داد که سفید برفی را به جنگل ببرد تا کشته شود و در تلاش برای غلبه بر ملکه شیطان، محافظ و مربی او شود.

جهت دانلود فیلم Snow White and the Huntsman 2012 (سفیدبرفی و شکارچی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

این ترجمه شگفت‌انگیز واقع‌گرایانه از داستان نمونه سفید برفی باید یکی از بدیهی‌ترین فیلم‌های رؤیایی باشد که در یک دهه گذشته پیدا کرده‌ام. داستانی که می‌توانید آن را بی‌وقفه بنامید که به اساسی‌ترین مؤلفه‌های آن کاهش یافته است. یک شاهزاده خانم، یک قهرمان سرسخت، هفت آدم کوچکتر CGI و یک جادوگر بدخواه. این اساساً سفیدبرفی و شکارچی برای همه مقاصد و هدف با داستان اول به اشتراک می گذارد. صحنه های فعالیت بسیار زیادی در سفیدبرفی و شکارچی وجود دارد که در واقع باید وجود داشته باشد. یک لحظه فیلم یک فانتزی کم رنگ است و در ادامه سعی می کند با شخصیت سبک لگولاس خود مانند استاد حلقه ها با وحشی های CGI باشد.

فیلمنامه فیلم کمتر شبیه یک برنامه مالی بزرگ هالیوود است. فیلم و بیشتر شبیه به یک دختر نوجوان نوجوان است. فیلم لحن کم نور و جدی تر از آن چیزی است که من پیش بینی می کردم. یک صحنه در فیلم Snow White and the Huntsman وجود دارد که در آن حاکم منفور در حال از بین بردن و خوردن قلب پرندگان کوچک به تصویر کشیده شده است. این لحن مبهم‌تر احتمالاً وقتی واقعاً کار می‌کند که حاکم مخفی رونا (شارلیز ترون) روی پرده است، ارائه‌اش عملاً باورنکردنی‌ترین فیلم در کل فیلم است.

بیشتر CGI و پیشرفت‌ها در تمام ظاهر فیلم حتی با هنجارهای 2012 تاریخ آنها بسیار افتضاح به نظر می رسند. زمان‌های اصلی که فیلم CGI عالی دارد، دوباره زمانی است که Sovereign Revenna (چارلیز ترون) روی پرده می‌رود. این تغییر زمانی تأثیر می‌گذارد که حاکم نفرت‌انگیز به گله‌ای از کلاغ‌ها تبدیل می‌شود، شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد و با لحن ضعیف فیلم مطابقت دارد، بنابراین من اساساً برای بخشی از جلوه‌های منحصربه‌فرد به فیلم اعتبار می‌دهم.

به راحتی وحشتناک ترین قطعه از کل فیلم، بازی کریستن استوارت است که نقش اصلی سفید برفی را بازی می کند. اجرای استوارتس کسل کننده است و هیچ انرژی مثبتی در ارائه او صرف نمی شود. او در تمام طول فیلم یک رفتار دارد، رفتاری که در آن نقشی ندارد و خسته است. کریس همسورث نیز به‌عنوان شکارچی نمایشی نسبتاً فراموش‌نشدنی ارائه می‌دهد، اما در واقع او بهتر از استوارتس ارائه می‌دهد. هفت Midgets حتی توسط افراد کوچک‌تر واقعی در سفیدبرفی و شکارچی بازی نمی‌شوند، هر یک از هفت فرد کوچک‌تر فعالیت‌های CGI هستند و چهره‌ی سرگرم‌کننده‌ها مانند یک طاعون نامقدس در CGI ادغام شده‌اند.

در زمانی که سفید برفی بچه کوچکی بود، مادرش از دنیا رفت و فرمانروایی دیوانه را رها کرد که نمی دانست چگونه زندگی خود را مدیریت کند. پس از دعوا با قدرت های کسل کننده، او راونا را به عنوان یک زندانی می یابد و مات و مبهوت برتری او، همان روز با او ازدواج می کند. از آن نقطه، همه سردرگمی ها از بین می رود. خداوند توسط نیمه بهترش کشته می شود و او به حاکمی وحشی و کسل کننده تبدیل می شود که بی گناه و بدون ملایمت می کشد. شو وایت می فهمد که چگونه پس از چندین سال از بازداشتش فرار کند، در جنگل های گمنام و ماموریت شکارچی او پیدا می شود که او را می کشد و در عین حال قول می دهد که به او کمک کند تا دوباره دوک هاموند را ملاقات کند و از آنجا می تواند انتقام پدرش را آغاز کند.

سفیدبرفی و شکارچی کاملاً خارج از پایه شروع می شود، همانطور که من می بینم. این باید باعث شود که شما بپذیرید که یک حاکم با هر بازداشتی، حقه‌باز، محکومی ازدواج می‌کند (اما شما باید با آن تماس بگیرید) با توجه به این واقعیت که او لذت بخش است و پس از آن به راحتی توسط او کشته می‌شود... این کاملاً شما را گیج می‌کند. منظورم این است که هر چیزی که طرح مملو از چنین فقدان منطقی است، چگونه ممکن است بپذیرید که شکارچی می تواند او را بیشتر از ویلیام پس از اینکه او را بدون هیچ پشیمانی ترک کرد (و پس از آن بازگشت تا او را "نجات دهد" بیشتر از ویلیام تحسین کند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است)؟ چگونه ممکن است بپذیرید که یک قصر را یک نظامی می‌تواند توسط یک خانم جوان که به معنای واقعی کلمه هیچ چیز در مورد جنگ و جنگ نمی‌داند، که در پرتو کارمای گنگ تنظیم شده است رانده شود و به اندازه کافی قبل از آن قصر (تیراندازی) دوام بیاورد. توسط کمانداران و بالیلستا برای مدتی طولانی) برای نبرد با کل نیروهای مسلح داخل آن نیز؟ علاوه بر این، علیرغم این واقعیت که من قبول دارم که کار کریستن تنظیم نشده است، به نظر نمی رسد که او به طور موثر باعث جذاب تر به نظر برسد. همه چیز در رابطه با داستان بسیار سطحی به نظر می رسد، به شدت در کنار هم قرار گرفته اند... باعث می شود تعجب کنید، آیا این یک قسمت دیگر از Sundown است؟ در واقع، حتی بسته شدن بد است... او تاج و صفحه تاریک خود را می گیرد... پایان. هیچ تفاوتی وجود ندارد؟ مهمانی نیست؟ نه هیچ چیز... حتی به خاطر تک تک افرادی که در این راه کمک کردند... رقت انگیز. خوش شانسی برای سفیدبرفی و شکارچی این است که با سرزندگی باورنکردنی و صحنه های فوق العاده پاداش می دهد. آنها به نوعی توجه شما را از نقشه وحشتناک حذف می کنند. بدون آنها عملاً بی فایده بود. یک فیلم معمولی، فقط برای فکر کردن با آن

سفید برفی و شکارچی تجربه فعالیت فانتزی قابل احترامی بود که پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به فیلمی با اولویت بالا داشت، اما فیلمنامه ضعیف و کارگردانی ضعیف مانع از آن شد.

پس از نفوذ حاکم منفور راونا ( شارلیز ترون) وارد قلمرو می شود، لرد کشته می شود و دختر کوچکش سفید برفی (کریستن استوارت) بازداشت می شود. به هر حال، او پس از سال‌های خاصی از جنگل‌های کم نور فرار می‌کند. پس از بیانیه آینه مرموز که سفید برفی سرچشمه ابدیت راونا است، او مردان خود را در کنار شکارچی (کریس همزورث) می فرستد تا سفید برفی را در جنگل های گمنام پیدا کنند. با این حال، وقتی شکارچی متوجه می شود که توسط حاکم بازی می شود، به آنها خیانت می کند و سفید برفی را از دام نجات می دهد. او در کنار شکارچی و همراه عزیز و همیشگی اش، ویلیامز، ارتش را برای شکست دادن حاکم نفرت انگیز به عهده می گیرد.

به کارگردانی روپرت سندرز، ما به طور مداوم در طول زندگی خود به عنوان یک جوان شاهد داستان های سفید برفی بوده ایم. به هر حال، رئیس داستان را تحریف کرده و هانتسمن را معرفی کرده است که باید از سفید برفی پس از یافتن واقعیت محافظت کند. شروع فیلم به ویژه صحنه درگیری که لرد راونا را می یابد و نجات می دهد بسیار مهم بود. فرار سفید برفی از قصر به جنگل های کم نور و پس از آن هانستمن نجات او از دست مردان ملکه با استفاده از تزیینات ارزشی فوق العاده انجام شده است. به هر حال، فیلم‌ها در آخرین قسمتی که سفید برفی با ویلیامز ملاقات می‌کند خراب می‌شود و می‌سوزد. صحنه نبرد پیک آسمانی است و از نظر ظاهری مسحورکننده است. به هر حال، من یک سوال برای کریستن استوارت دارم - کی بازیگری را شروع می کند. او در تمام فیلم‌هایش که من دیده‌ام همان بیان‌ها را دارد و سعی می‌کند هیچ حرکتی نداشته باشد. دوره خوب بود اما ممکن بود تأثیر بیشتری داشته باشد. فیلمنامه ناامید کننده بود. دوره کاردستی تنها در کنار فیلمبرداری جذاب ظاهری خیره کننده بود. تزیینات عمیقا مصمم و جذاب بودند. نمایشگاه ها توسط بازیگران ستاره خوب بود. من اتفاقات شارلیز ترون را به‌عنوان ارتباطی می‌دانستم، با این حال او در برخی از صحنه‌ها نیز تا حدودی بسیار خوب عمل می‌کرد. کریس همسورث تقریباً خوب بود.

در مجموع، فیلمی با کیفیت بالاست و در مورد راضی بودن کم است. به هر حال، از نظر ظاهری جذاب است که آن را به یک ساعت منصفانه تبدیل می کند.

اسپویلرها به دلیل اعتقاد عمیق درباره آنچه که به نظر من برابر با داستان هایی مانند این است.

سفید برفی و شکارچی (2012) و آینه (2012)، دو داستان که یک داستان معمولی دارند. موضوع از نقاط مختلف به طور کلی کاملاً سرگرم کننده است، بنابراین به چه دلیل تماشای مجدد دیگری، این ترسناک تر، ساده تر است؟ پذیرفتن آنها به عنوان داستان تئوریک و بدون تحریف و سپس Mirror. باز هم، در واقع من اغلب دوست ندارم اینها را به عنوان داستان هایی در مورد دنیای واقعی در نظر بگیرم.

انگلستان، دهه 1980، به طور کلی به این فکر می کنم که آیا بریتانیا با عدم شناختن این موضوع، انحراف اجتماعی را تغییر می دهد یا خیر. لکه‌های واقعی در سیستم‌های قدیمی، به سادگی از بین می‌روند. در واقع سفید برفی نیست، اما در آن زمان اینطور به نظر می رسید.

در دهه 1990، زمانی که من داستان های جنبشی در مورد رومانی را می بلعیدم، تصویری از آن ملت در قرون وسطی را مشاهده کردم. من هیچ ایده ای نداشتم که چگونه بفهمم که هنوز بریتانیا در سال 2013 شروع به روشن کردن چیزی برای من کرده است. رنگین کمان فینیان (1968) عبارت انتقادی «به پیش به سوی گذشته» را دارد. تعدادی از متحدان سیستم جاری بریتانیا مطمئناً در مورد بازگشت به بریتانیا با طراحی اجتماعی ساعت جین آستن خیال پردازی می کنند. این سفید برفی در مورد بریتانیای سال 2013 با من صحبت می کند. من اعتدال دولت را به عنوان یک شرط قرون وسطایی به جای پرداختن به برخی نکات مالی دیگر رمزگشایی می کنم، دیدگاهی که ناشی از آن است که من چیزی درباره اقتصاد نمی دانم.

چشم انداز مختلف. زمانی که یک راوی درباره یک جادوگر وحشتناک بزرگ یا یک فرد خارجی بحث می‌کند، من اغلب به این فکر می‌کنم که آیا مشکل‌ساز فقط طبقه‌های پایین‌رده هستند، کسانی که دستگیر شده‌اند، که یک بار دیگر به آنها رنگ تیره داده می‌شود. امروزه بریتانیا کلاس های جایگزین متعددی دارد. من به اوکام شک دارم، با این حال درک اوکامی که من می‌کنم مربوط به جادوگری است که ساختار قدرت واقعی را نمایندگی می‌کند، مشخصاً وست‌مینستر در جایگاه شماره یک قرار دارد، اما می‌تواند با اطمینان بگوید که تعداد نیروهایی که باعث می‌شوند چیزهای پنهان شده اتفاق بیفتد. آیا این نشان می‌دهد که من باید وست‌مینستر را به‌عنوان جایگزین‌های آدمک نهفته در حال مبارزه رمزگشایی کنم؟ خیلی هانتسمن و آینه، آینه، به همین ترتیب می تواند در مورد انگلستان کنونی معنی داشته باشد، قانونگذاران رانندگی باید معقول و سودمند باشند؟

بنابراین، این دو داستان، من متوجه می‌شوم که آنها واقعاً دارای مدرک زیادی برای ایجاد خیال‌پردازی‌های بی‌ضرر در مورد ایده دنیای پیشرفته هستند. به رایلی ها خوش آمدید (2010)، همان کریستن، چهره ای از حیرت انگیزی را به تصویر می کشد که از چهار سالگی با یک زندگی سخت ساخته شده است.

دنیای امروزی توسط گروه های بنیادگرا با دامنه کامل ویران می شود. از انواع اسلیترین غالب است. به نظر می رسد افرادی که در واقع سعی می کنند با اعتقادات سختگیرانه زندگی کنند در یک میدان مین زندگی می کنند که می تواند حس آنها را از بین ببرد. به نظر می رسد بنیادگرایی سیاسی از دهه 1980 انگلیس را به سمت دنیای وحشی سوق داده است که به عنوان مثال، دیترویت راک سیتی (1999) جهان های ایالات متحده نشان داده شده است، مردم از آنها خواسته اند تا با طبقات جانشین ترمیم شوند. یک مقررات برای مردم، یکی دیگر برای جایگزین ها. بازتاب، آینه، سفید برفی. من سعی کردم در نظرسنجی IMDb خود از Alexa Vega's Blameless (2009) با آن روبرو شوم، اما چیزی در ممیزی من، چه کسی می تواند با اطمینان بگوید که چیست؟، آن را بمباران کرد. بر خلاف تلاش برای فرم 2 از آن، من این نظرسنجی را در مورد سفید برفی و آینه همه چیز در نظر گرفته می‌سازم. نه اینکه کریستن و الکسا واقعاً در ندامتگاه های دنیای سفید برفی امن هستند. یا از طرف دیگر می گویند که هستند؟ بریتانیا به عنوان اسکیزوفرنوژن شهر گناه (2005).

بی گناه، قطعه ای معقول از دنیای پیشرفته. پلیس به دلیل رسیدن به موانع، گزینه ای برای پاسخ سریع به اندازه کافی ندارد. دو پلیس که به هوس های خود اجازه دادند تا از تمرین بزرگ منحرف شوند. دردسر ساز، که تازه از زندان آزاد شده، آدمک است که از راه های معقول خسته شده است. ارغ ارغ.

کلمات ارغ و ارغ یا ارغ یا عارق و غیره در مرجع کلمه من در انگلستان در سال 1998 وجود ندارد. من تعجب نمی کنم اگر فکر کنم در این یا Mirror, Mirror است. نه در Guiltless زیرا بسیار مهمتر است. متوجه می شوم که در پرتو پاسخی که این جزء در من حرکت می کند. دیدگاه کلی من این است که جامعه انگلیسی خود را با دو دندان رمزگشایی از آغاز قابیل نابود کرده است. دیدگاه من مطمئناً نزدیک به یک طرف است، زیرا در ابتدا به مذهب بستگی دارد و من اغلب به طرز شگفت انگیزی دین را اشتباه می فهمم. برای مثال، «فرهنگ انتقام‌جویی» که «خوب» تضعیف می‌شود، هانتسمن اظهارات روشنی درباره این زاویه دارد.

سفید برفی و شکارچی فیلم اصلی در مدتی بود که ایده ای قدیمی را در نظر گرفت و آن را به یک چیز بدیع و جدید تبدیل کرد. واقعاً فعلی نیست، فقط جدید است. یک خم دیگر در هر می گویند. همانطور که گفته شد، سفید برفی و هفت نفر کوچک به طور کلی یکی از آن داستان های "در بهترین حالت متوسط" بود. آنها بخش افراطی از جوانی همه بودند، به جز اینکه در یک فیلم 2 ساعته 15 متری به نظر می رسد که غیرقابل درک باشد، و قدم زدن به خصوص در جایی است که سفیدبرفی و شکارچی سقوط می کند، هیچ چیز غیرمنتظره ای نیست. با وجود این، فیلم چند چیز در آستین دارد، برخی مهم، برخی مشکوک.

مقدمه فیلم به آغاز چگونگی کنترل حاکم بدخواه می‌پردازد. النور حاکم به یک گل رز احترام می گذارد و آرزوی یک بچه را دارد. فرزند او، سفید برفی، حامله شده است و او اساساً به همان اندازه که هر کسی ممکن است فکر می کند سعادتمند است، با شکوهمندترین و شجاع ترین قلب و روان. سفید برفی در حالی که هر دوی آنها بازی می کنند، حاکم ویلیام را می شناسد. النور به طور کشنده ای از بیماری عبور می کند. ارباب به جای غصه خوردن، خود را با جنگ و جنگ منحرف می کند. او با "ارتش تاریک" مبارزه می کند و زنی به نام راونا (شارلیز ترون) را گروگان می یابد. او در گیج فرو می رود و روز بعد با او ازدواج می کند. پس از عروسی، راونا ارباب را می کشد و دستور می دهد دخترش را در زندان امن کنند. ویلیام و پدرش بیرون می‌روند و دیگر خبری از او نیست.

راونا دستور می‌دهد که آینه مسحورش را در اتاقش آویزان کنند. برای عقب نماندن از طلسم مادرش، باید نفس را از جوانی و لذت بردن خودش بردارد تا خودش جوان بماند. او ترتیب می دهد که سفید برفی (کریستن استوارت) نزدیک به ضایع شدن باشد. در نقطه ای که خواهر و برادر راونا به سلول زندان اسنو نزدیک می شود، چشم او را بریده و از قلمرو فرار می کند و به جنگل های کسل کننده می گریزد. راونا که آزرده خاطر شده است، به فین، خواهر و برادرش دستور می‌دهد که او را به جنگل‌های کسل‌کننده تعقیب کنند و کسی را که جنگل را می‌شناسد، یعنی یک شکارچی، همراهش بیاورند.

فین به دنبال اریک (کریس همسوات)، یک شکارچی گچ‌زده می‌رود. که همسرش فوت کرده بود او فین و ارتش را به مرکز جنگل‌های کم‌نور می‌برد، جایی که سفید برفی را گمشده پیدا می‌کنند. اریک و اسنو دعوا می کنند تا زمانی که اریک بفهمد فین در مورد قدرت های راونا دروغ گفته است. هر دوی آنها فرار می کنند و لبه چوب کم نور را دنبال می کنند. در همین زمان، در قلمروی دیگر، این خبر پخش می‌شود که سفید برفی هنوز زنده است زیرا حاکم ویلیام (سم کلافین)، تجربه بزرگ‌شدن همسرش، به سمت او می‌رود. او به نیروهای مسلح ضعیف نفوذ می کند تا یک روز آنها را فریب دهد و با اسنو فرار کند.

در لبه جنگل، اسنو اریک را از نابود شدن توسط یک وحشی داربست نجات می دهد. پس از پیروزی، آن‌ها شهری را پیدا می‌کنند تا شب را در آن بمانند. جمعیت را خانم‌ها و دختران کوچکشان تشکیل می‌دهند، که همگی قیافه‌شان را مخدوش کرده‌اند تا راونا نتواند برتری آنها را برای موقعیت ابدی درگیر کند. آن شب، فین و ارتشش پس از پیروی از مراحل اسنو، شهر را مصرف می کنند. هر یک از آنها فرار می کنند، در حالی که اسنو و اریک یک بار دیگر فرار می کنند تا اینکه هشت نفر کوچکتر را تجربه می کنند. اخطار سر به سر تعالی اسنو و بیان می کند که هیچ کس جز او نمی تواند راونا را بکشد. با این حال، دوباره در پناهگاه امن آنها، مردان فین حمله می کنند تا اینکه توسط اریک کشته می شود. باقی‌مانده ارتش نیز سقوط می‌کند، به استثنای اریک که به اسنو و گروه می‌پیوندد. راونا احساس می‌کند که خواهر و برادرش در حال عبور هستند و باید به پلان B بروند.

در راه کاخ ویلیام، این دو تجربه‌ی بزرگ‌تر شدن رابطه‌شان را احیا می‌کنند. راونا برای کشتن برف خود را به عنوان ویلیام نقاب می کند. او یک سیب به او می دهد که برای مدت کوتاهی به او آسیب می رساند. همانطور که او برای او تلاش می کند، اریک و ویلیام او را در اواسط کار پیدا می کنند و او ناپدید می شود. شرکت در حالی که برف روی تخت عبور او قرار دارد در قصر ظاهر می شود. اریک با درک این موضوع که نمی تواند او یا شخص مهمش را نجات دهد، احساس ناراحتی می کند و اسنو را می بوسد و باعث می شود که او از خواب بیدار شود. اسنو به همه مردان دوک دستور می دهد تا با او سوار شوند تا قانون ترس راونا را به طور واضح قطع کنند. همانطور که ارتش در قلمرو راونا ظاهر می شود، اسنو به تنهایی از قله صعود می کند، در حالی که بقیه با نیروهای مسلح کسل کننده مبارزه می کنند. راونا با قرار دادن خود در یک آتشدان به اسنو نشان می دهد که قوی است. برف راونا را قطع می کند و طلسم را اصلاح می کند. راونا می گذرد و وابسته به خود معتبر و قدیمی اش کوچک می شود. سفید برفی به عنوان یک حاکمیت واگذار شده است و همه چیز خوب است.

سفید برفی و شکارچی واقعاً در بازی خود دروغ می گوید، زیرا متن مقدس و تغییر آن به سادگی وحشتناک است. این یک فیلم ظاهراً خیره کننده است، در هر صورت، برای مدت طولانی پس از تحویل آن. سفیدبرفی و شکارچی در سه تظاهرات قرار می گیرد: حکومت راونا، برف در برابر نظامیان، و راونا در برابر همه. فیلم راونا را از دست داده است، زیرا شارلیز ترون باید برای کارش اسکار را به خانه می آورد. او بزرگ است. کریستن استوارت از گرگ و میش نیز می درخشد، اما بازی او کمتر هیجان انگیز است و متعاقباً نمی تواند فیلم طاقت فرسا را منتقل کند. جذاب است، اما چند بخش وجود دارد که می‌توانستند بریده شوند و برخی باید کشیده می‌شدند. این احتمالاً می تواند یک فیلم خارق العاده باشد، فقط یکی نیست. به طور کلی: امتیاز به شرح زیر است. نمایش اصلی یک 10 ایده آل است. دومی 5 و سومی 6. آنها را جمع کنید و آنها را به سه تقسیم کنید و آخرین تصمیم 7 را دریافت می کنید.