🌸 دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما)

خطای ستارگان بخت ما 2014 (به انگلیسی: The Fault in Our Stars) یک فیلم عاشقانه و محصول 2014 کشور آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود....

این فیلم به کارگردانی Josh Boone, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم خطای ستارگان بخت ما 2014 یا دانلود دوبله فارسی فیلم The Fault in Our Stars 2014 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Shailene Woodley, Ansel Elgort, Nat Wolff, Laura Dern, Sam Trammell, Willem Dafoe, Lotte Verbeek, Mike Birbiglia, Ana Dela Cruz, Randy Kovitz, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود خطای ستارگان بخت ما 2014 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Shailene Woodley, Ansel Elgort, Nat Wolff, Laura Dern, Sam Trammell, Willem Dafoe, Lotte Verbeek, Mike Birbiglia, Ana Dela Cruz, Randy Kovitz, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی خطای ستارگان بخت ما 2014 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود The Fault in Our Stars 2014 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 PG-13 بوده و قبل از دانلود فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر PG-13 سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای عاشقانه, درام, بوده و محصول کشور آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم خطای ستارگان بخت ما 2014 7.7/10 از 10 می باشد.

با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود...
داستان دو بیمار سرطانی نوجوان که به منظور ملاقات با نویسنده‌ای منزوی در آمستردام سفری سرنوشت ساز را آغاز می‌کنند.
هزل دختری است که با توجه به داشتن توموری سرطانی ، چند سالی بیشتر زنده نخواهد بود. اما آشنایی وی با پسری به نام آگستیوس باعث می شود که زندگی هزل دستخوش تغییراتی شود و…
دو نوجوون سرطانی در گروه حمایت از بیماران سرطانی با هم آشنا میشن و کم کم تصمیم می‌گیرن برای دیدن یه نویسنده به آمستردام سفر کنن...
هازل و آگوستوس دو نوجوان هستند که با هوشیاری اکریبیک ، بیزاری برای متعارف و عشقی که آنها را در یک سفر جلب می کند ، مشترک هستند. رابطه آنها از همه اعجاب انگیز تر است ، با توجه به اینکه همراه اصلی ثابت هازل مخزن اکسیژن است ، گوس در مورد پای مصنوعی خود شوخی می کند و آنها در یک گروه حمایت از سرطان ملاقات و عاشق می شوند.

جهت دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

The Shortcoming In Our Stars (با هماهنگی جاش بون) دگرگونی صفحه نمایش کتاب موفقی با نام مشابه (ساخته شده توسط نویسنده جان گرین) است. هیزل تلاش لنکستر (شالین وودلی) یک بازمانده طولانی مدت از بیماری است که هر جایی که می رود مخزن اکسیژن مورد نیاز را منتقل می کند. مادر هیزل، فرنی لنکستر (با بازی لورا درن) که نگران وضعیت سنگین دخترانش است (به دلایلی که برای ما شناخته شده است)، با محبت او را به سمت یک گروه حمایت از رشد بدخیم سوق می دهد. در حالی که هیزل می‌خواهد به او کمک کند، به آگوستوس واترز (انسل الگورت) خیره می‌شود و از آن نقطه به بعد، یک رابطه شکوفا شروع می‌شود.

The Great: Show Focal. از اینجا منظورم تمام بحث مدیریت بدبختی، بیماری، گذشت و در نتیجه انجام آن در اوایل است. شخصیت‌های اصلی، آگوستوس و هیزل تلاش می‌کنند تا تأثیر زندگی‌شان، اهمیت پشت زندگی و هدفشان برای مواجهه با زمان‌های کوتاهشان روی زمین را آشکار کنند. لورا درن تصویری نفس گیر و غیرعادی از والدینی با یک نوجوان بدحال را ارائه کرد.

قطعات خنده دار. با هدف این که جمعیت در تمام طول فیلم گریه نکنند، The Issue in Our Stars طنزهایی را تثبیت کرده است. به ویژه در تجربیات همراه مشترک آنها آیزاک (نات وولف) یافت می شود. اعتراف می‌کنم که یکی دو بار تبادل شیرین ضعیف بین این زوج باعث خنده برخی از صحنه‌ها شد.

وحشتناک: نمایش آن فرانک. اوه، افراد واقعاً بوسه آنها را تماشا کردند و شروع به تشویق و تشویق کردند. با توجه به بازی آن فرانک در حالی که هیزل می‌جنگید تا پله‌های نمایشگر را بسازد، برداشت‌های دیگران از این صحنه را خوانده‌ام. من مخالفم چگونه ممکن است انبوهی از افراد بدون توجه به شرایط شما را احاطه کنند و شما را تشویق کنند. به نظر مضحک و بی جا بود.

آن سیگار شبیه به مرگ. شنیدن توضیح، یک بار کافی بود. باید به‌عنوان یک بیت تکرار شونده ترسناک به تصویر کشیده شود. آگوستوس هرگز از بیرون کشیدن سیگار تیره از دهانش غافل نشد (قرار گرفتن در هواپیما، تکان خوردن در لیموزین و غیره)

ویلم دافو. چرا دافو، چرا؟ من با دیدن او در فیلم The Fault in Our Stars های کمتر استاندارد (مثلاً دجال لارس فون تریر و شیطان جنسی) خو گرفته ام. این ظاهر در عین حال وحشتناک و به طور قطع گیج کننده است. او نقش پیتر ون هوتن را بازی می کند، شخصیتی از یک مقاله نویس عصبانی که آخرین کتابش مورد احترام شخصیت اصلی هیزل قرار گرفته بود. بنابراین، دو جوان برای ملاقات با او در صحنه‌ای که باید ناامیدکننده و کاملاً عجیب به تصویر کشیده شود، سفر می‌کنند. در پایان، شیوه رفتار افتضاح او را توضیح می دهند و سعی می کنند به شخصیت او عمق دهند.

با توجه به رمان معروف جان گرین، «کمبود در ستارگان ما» یک داستان دیگر در مورد چند دوست نازنین متقابل ستاره‌ای است که به شدت به یکدیگر اهمیت می‌دهند، اما به دلیل شرایط غم انگیزشان نمی‌توانستند با هم باشند. قبول دارم افرادی که هرگز کتاب را مطالعه نکرده‌اند یا تریلر آن را تماشا نکرده‌اند، می‌توانند انتظار داشته باشند که خطای ستارگان بخت ما آن خرابی اغراق‌آمیز اشک‌آلود باشد، درست است؟ در واقع، دقیقاً نه.

در کمال تعجب، خطای ستارگان بخت ما یک داستان عاشقانه دوست‌داشتنی و تماسی است که با گفتمان بسیار هوشمندانه و شوخی‌های مهم احاطه شده است، و عملاً خود را از پیشروی به یک منطقه پر شور باز می‌دارد. تقلید و احساسات یکنواخت است. فیلم به همین ترتیب از نظر ماهیت و شخصیت خود بسیار تجربه شده و زیرک است: تاریکی چیست؟ آیا در زندگی روزمره اهمیت یا دلیلی وجود دارد؟ آیا در هر مقطعی می‌توانیم واقعاً با یادآوری همه افراد روی این سیاره، بیشتر از مرگ زندگی کنیم؟ چه ایده خوبی برای ما خواهد بود که واقعاً در زندگی کوتاه خود به دنبال آن باشیم؟

هیزل، بازیگر اصلی زن، که رشد بدخیم را در بخش بزرگی از زندگی خود تحمل کرد، انتظار زیادی از او ندارد. زندگی او، همانطور که روزهایش به شماره افتاده است. ناگهان آگوستوس می آید، یک نجات یافته از بیماری به طرز تکان دهنده ای که ظاهراً به آینده خود امیدوار است. پوزخند فریبنده آگوستوس و تعهد مداوم او برای تحسین هیزل قلب او را به خود جلب کرد. آنها هر دو به طور مشابه باهوش هستند و علم روی صفحه بین شایلین (هیزل) و انسل (آگوستوس) ارتباط لحظه ای آنها را باورپذیر کرد.

شایلین و انسل هر دو به عنوان یک تیم نمایشگاه های متقاعدکننده ای برگزار می کنند. این احساسات بی تکلف بود، منصفانه و منطقی به نظر می رسد که جمعیت واقعاً منابع را برای آنها اختصاص دهد. علاقه آنها به یکدیگر با پیشرفت فیلم بیشتر می شود و دیدن اینکه این رابطه دوام نمی آورد تکان دهنده است. (فکر نمی‌کنم که آن را خراب کنم، زیرا ما به طور کلی می‌دانیم که حتی قبل از تماشای آن چه چیزی را دنبال می‌کردیم). خطای ستارگان بخت ما بیش از حد از نمایش احساساتی که معمولاً با بیماری مداوم همراه است، استفاده نمی کند، که قابل ستایش است. خطای ستارگان بخت ما بر خلاف تبدیل آن به تراژدی احساسی دلسرد کننده معمولی، پایانی متناقض با عمق و اهمیت شگفت انگیز در مورد زندگی دارد.

ادای احترامی که توسط سرنخ ها برای یکدیگر ساخته می شود، همزمان تحریک آمیز و صمیمانه است. هر چند من چند مشکل در مورد فیلم دارم... دوست دارم اگر فیلم صحنه های بیشتری در مورد رنج رشد بدخیم آنها اضافه کند. بیماری شوخی نیست خطای ستارگان بخت ما ظاهراً این تصور را برای عموم مردم ایجاد می‌کند که قربانیان بیماری مرحله 4 در هر صورت می‌توانند مانند بسیاری از افراد دیگر به طور منظم زندگی کنند و بدون داروهای خسته‌کننده یکنواخت زندگی کنند و پیامدهای جدی ناشی از داروها یا بستری شدن بی‌پایان را مدیریت کنند. فیلم در قسمت‌های خاصی هم یک قطعه احساس می‌کند. به طور کلی، صرف نظر از برخی نقاط ضعف، «کمبود در ستارگان ما» همچنان یک طنز نمایشی صمیمانه قابل انکار است که قطعاً ارزش وقت و هزینه شما را دارد.

http://yjcool.blogspot.com/2014/07 امتیاز: 8/10

هیزل (شالین وودلی)، یک بیمار بیماری لاعلاج و گاس (انسل الگورت)، یک بازمانده از رشد بدخیم، پس از ملاقات جالبی در یک دسته حمایت از رشد بدخیم، همراه می شوند. علی‌رغم شرایط گیج‌کننده، هر دوی آن‌ها از طریق مشارکتشان که تبدیل به محبت می‌شود، مدیریت شده‌اند، هیزل و گاس بر دلهره مرگ و گمنامی پیروز می‌شوند. The Shortcoming In Our Stars فیلمی تکان دهنده است که واقعاً زیرکانه است. دو سرنخ فوق‌العاده آن چنان اصالتی را برای شخصیت‌های خود دارند که آنها و داستان را جذاب‌تر می‌کند. یک فیلم بی‌عیب فاجعه‌آمیز و دوست‌داشتنی که شایسته شناسایی بیشتر است. خوب، وقتی تریلرها را دیدم و دیدم که این یک اقتباس از کتاب عاشقانه‌ی جوان‌تر است، صریح خواهم بود. با این حال در آن نقطه آرام شروع به شنیدن صدای وزوز بزرگ کردم بنابراین کنجکاو شدم. می‌دانستم که بخش هدف نیستم، این موضوع زمانی برایم واضح‌تر شد که فهمیدم به معنای واقعی یک مرد دیگر در کل فیلم وجود دارد (بدون ارائه نادرست) و او با نیمه بهترش آنجا بود. بنابراین من مرد مجرد اصلی در دهه 20 او بودم که The Shortcoming In Our Stars را تماشا می کرد. این مایه شرمساری است زیرا من در خطای ستارگان بخت ما شرکت کردم و فکر می کنم افراد بیشتری باید بیرون بروند و آن را ببینند.

توجیهی وجود دارد که چرا برخی افراد از فیلم های سینمایی که به کتاب های عاشقانه نوجوانان وابسته است دوری می کنند. از آنجایی که آنها عموماً بخش تحسین‌آمیز داستان را نادیده می‌گیرند و آن را تحسین می‌کنند و مشکلات معقولی را که همراه با ارتباطات است نادیده می‌گیرند. با این حال، اجازه دهید کاملاً واضح بگویم، «کمبود در ستاره‌های ما» آن نوع فیلم نیست. هم هیزل و هم گاس شخصیت‌های دوست‌داشتنی هستند. آنها باهوش و زیرک هستند، و این به دلیل مناطق قدرت برای آنها بسیار خوب عمل می کند. گاس مخصوصاً این فرد بسیار امیدوار است و هیزل با بودن با او در نهایت احساس می کند که نباید با بیماری خود مشخص شود. هم‌زمان هیزل به گاس کمک می‌کند تا خاطراتی را که با عزیزانش می‌سازد، حفظ کند. همه چیزهایی که من به تصویر کشیدم در یک لحظه اتفاق نمی‌افتند، همه چیز مانند آن نیاز به سرمایه‌گذاری دارد، با در نظر گرفتن همه چیز. به همین دلیل است که وقتی آنها در نهایت سر به پا می‌شوند و می‌بینند که با هم بیماری را تحمل می‌کنند، کاملاً قابل باور است.

این فیلمی نیست که افراد اصلی رشد بدخیم را مدیریت می‌کنند یا افرادی که دیگران را با آن می‌شناسند. بیماری با همه تحت تأثیر داستان گاس و هیزل قرار خواهند گرفت. می‌توانستم بخشی از تئاتر را بشنوم که عطسه و گریه می‌کرد، و به‌طور موجهی هم همین‌طور بود.

پس باید بگویم اگر در مورد خطای ستارگان بخت ما متزلزل هستید، می‌گویم به آن فرصت بدهید. ممکن است فیلم ایده آلی نباشد، اما نباید اینطور باشد. سپاسگزارم که این فرصت را به آن دادم.

P.S. متوجه می شوم که همراهان مذکری دارم که انگار توسط جفت روحشان به خطای ستارگان بخت ما کشیده خواهند شد. بنابراین عزیزان و خانم‌های جوان، به احتمال زیاد شما هم همین احساس را دارید، به من اعتماد کنید که این موضوع بسیار مناسبی است که می‌توان به آن رفت.

در وبلاگ نظرسنجی فیلم من، The Stub Gatherer، بیشتر ببینید: http://thestubcollector.wordpress.com/

خوب، فیلم بسیار جذاب بود، اما بسیار عمیق. طرح بسیار ساده بود، هر چند همزمان پیچیده. از آنچه که من می توانستم جمع آوری کنم، در ابتدا پیشنهاد شد که یکی از عزیزان، که در زمان مناسب آن را قاب خواهم کرد، در حال انتقال از بیماری است. به هر حال همانطور که به درستی به آن توجه کردم، واقعاً هر دوی آنها بودند. هیزل (وودلی) در حال مرگ بر اثر بیماری است. نام خاص ترمیمی مشخص نیست. او یک مخزن اکسیژن برای کمک به او در اطراف دارد. در زمانی که او جوان بود، یک اپیزود داشت که طی آن ریه‌هایش نرم شدند. او به عنوان آزمایشی برای حفظ مایع در ریه هایش روی قرص ها گذاشته می شود. بنابراین مدتی بعد، می بینیم که او عمیقاً دلسرد شده است و مادرش یک گروه مراقبت از رشد بدخیم را در یک کلیسای اسقفی توصیه می کند. در اینجا او با گاس (آگوستوس واترز - چه نام زیبایی) (الگورت) ملاقات می کند. او یک فرشته آلریت است. خیلی با ارزش او همچنین در حال انتقال از بیماری است. ما با او عرضه می‌شویم که او با جفتی از اسحاق (وولف) وارد می‌شود. او همچنین یک بیماری دارد، برای وضعیت خود چشم. او در پایان نابینا می شود. گاس به هر حال دارد به سطل لگد می زند. رشد بدخیم او پایش را تحت تأثیر قرار داده و متعاقباً یک پای مصنوعی دارد. مونیکا، معشوقه آیزاک، زمانی که او کاملاً دچار اختلال بینایی می شود، او را رها می کند و متوجه می شود که او نمی تواند یک فرد دارای اختلال بینایی را مدیریت کند. گاس و هیزل با یکدیگر بیرون می روند و محبت های صمیمانه ای را برای یکدیگر ایجاد می کنند. او از یک تصویر نفیس با سیگار استفاده می کند. می رود سیگار را روشن کند. او با این فرض که سیگار را روشن نمی‌کند ادامه می‌دهد که رشد بدخیم را نمی‌توان تشدید کرد. بنابراین معلوم می شود که هیزل مطالعه کننده کتاب است، یعنی یک دانشمند. او این کتاب خاص را دارد که برایش مهم است. او باید به آمستردام، جایی که خالق در آن زندگی می کند، برود. مکان جایی که گاس در هواپیما بود و به او اطلاع دادند که "اولین بار او" بود. من به همراهم گفتم، من کاملاً می توانم او را احساس کنم. وقتی هواپیما در حال بلند شدن بود، باور کردم که در هواپیما هستم. مستقیماً از من گذشت. من به سادگی نسبت به پرواز احساس ترس دارم، مخصوصاً با برخاستن. در واقع، حتی احتمال آن، من را وادار می کند که بخواهم بالا بروم. من فقط نمی توانم آن را تحمل کنم. پروب بیمار به والیوم نیاز دارد تا ناراحتی من را کنترل کند. وقتی گاس در حال بلند شدن بود، در هواپیما، من با تشدید و شور او همدردی کردم، من چیزی شبیه به آن بودم. در لحظه ای که هواپیما در حال حرکت بود، او پوزخند می زد و انرژی می گرفت و خودم هم همین طور. در لحظه ای که هواپیما برای بلند شدن به هوا می نشیند، او هم مثل من شروع به بی قراری می کند. گاس خیلی من بود (اهم صحنه هواپیما که هست). سپس در مورد منظره ای که از پنجره نگاه می کند گفت. درسته که فهمیدی با من هم همینطور حیف من نتونستم توی هواپیما عکس بگیرم. من فکر می کنم امروزه، شما می توانید. پس از مدت کوتاهی، مدت کوتاهی بعد، آنها سالم و بی خطر در آمستردام ظاهر شدند. آنها پیتر ون هوتن (دافو) را که نویسنده کتابی است که هیزل دیوانه وار شیفته اوست زیر پا گذاشتند. او نیاز داشت که کامل شدن کتاب را بداند. او با اشاره خاص به بیماری او او را در سراشیبی آزار داد. من از شنیدن چنین کلماتی بسیار متاثر شدم. که او "سعی در جهش بمباران شده است." او چنین الاغی بود. گاس به هیزل پی می برد که رشد بدخیم او به شدت بازگشته است. علاوه بر این، متعاقباً یک "پیش تشییع جنازه" راه اندازی کرد. او معتقد است که او باید یک تمجید را مطالعه کند. متاسفانه گاس فوت کرد. رشد بدخیم قلب او را می بلعد، پاهایش رفته بود. صحنه ای که چشمانش گریه می کرد، انبوهی از احساسات زنگ را به صدا در آورد. مخصوصاً مرگ مادرم (که قبلاً اتفاق نیفتاده است) و جدایی سابقم که قلبم با فشار جدایی به من دست می داد.

"شما یک ابدیت را در روزهای شمارش شده به من هدیه دادید، و من سپاسگزارم."

کمبود در ستارگان ما یکی از آن درام های صمیمانه غیر معمول است که به لطف بازیگران ماهر و محتوای قانع کننده اش موفق می شود. با در نظر گرفتن اینکه کنترل صمیمانه و بهره بردن از جمعیت با مواد چقدر ساده می‌توانست باشد، رئیس جاش بون در بازتولید یک داستان عاشقانه ظریف و در عین حال دور ماندن از پیش پا افتاده‌ها و شخصیت‌های یک لایه به طور مؤثری کار کرد. من تازه وارد رمان موفق جان گرین بودم که خطای ستارگان بخت ما به آن وابسته بود، اما با توجه به اینکه محتوای آن توسط اسکات نوستادتر و مایکل اچ. وبر تنظیم شده بود، شرایط انحصاری خطای ستارگان بخت ما را داشتم که آثارشان در 500 روز تابستان و اکنون شگفت‌انگیز من به شدت مورد احترام قرار می‌گرفتم. . The Issue in Our Stars به لطف یک اعدام تاثیرگذار دیگر از شایلین وودلی (آنطور که من می خواهم بهترین کار او را تصور کنم) ناامید نشد، که شخصیت او را به گونه ای مشخص بازی کرد که باعث شد داستان منطقی به نظر برسد. با در نظر گرفتن موضوعی که خطای ستارگان بخت ما می توانست بیش از حد دستکاری باشد، اما به دلیل محتوای درخشان و روشنگر و تعداد کمی نمایشگاه، هرگز چنین احساسی به نظر نمی رسد. فیلم این دقایق پرحرارت را با زیبایی جبران می‌کند و به‌علاوه چند دقیقه فوق‌العاده جالب وجود داشت که وقتی اوضاع دلهره‌آور شد، ذهنیت را راحت کرد. این شبیه دیگر برنامه‌های بیماری نیست (من معمولاً در اینجا به مدیر خواهرانم فکر می‌کنم) که در بیشتر موارد با استثمار بیش از حد بمباران شده‌اند، به این دلیل که خطای ستارگان بخت ما مطالب را بدون زحمت مدیریت می‌کند. این هنوز یک فیلم تکان دهنده است، با این حال به طور قابل توجهی در نحوه حرکت به سمت مواد منظم تر است. این یکی از آن کمدی‌های رمانتیک غیر معمول است که مردم واقعاً از آن استقبال می‌کنند.

این داستان عاشقانه توسط هیزل بیوتی (شالین وودلی)، نوجوانی که مشخص شده است در مرحله 4 رشد بدخیم تیروئید دارد، توصیف شده است. و باید یک مخزن اکسیژن را به طور مداوم با او منتقل کند تا آرام شود. فرانی (لورا درن) و مایکل (سام ترامل) با هدف نهایی بیرون کردن او از خانه، او را متقاعد می‌کنند تا به گروه حمایت از رشد بدخیم بپیوندد. علیرغم استدلالی که او تمرینی برای بیهودگی است، وقتی او با آگوستوس واترز (انسل الگورت) ملاقات می کند، چیزی عالی از آن پدیدار می شود. او در آنجا از همراهش، آیزاک (نات وولف) حمایت می کند که در چشمش سرطان دارد و بینایی خود را از دست می دهد. خود آگوستوس یک بازمانده قبلی بیماری است که پای خود را از دست داده و در حال حاضر از یک پروتز استفاده می کند. از لحظه‌ای که همدیگر را در گروه مراقبت پیدا کردند، او نمی‌تواند چشمانش را از او بردارد و با جذابیت و ذهنش بر هیزل غالب می‌شود. این دو با وجود این واقعیت که رابطه آنها از نظر زمان محدودتر از بسیاری از زوج های دیگر است، به دوستان قدیمی تبدیل می شوند.

در درخواست برای اثرگذاری فیلمی مانند این، دو شخصیت اصلی واقعاً باید به اشتراک بگذارند. زمینه های اصلی قدرت برای یک علم معقول با هم. The Shortcoming in Our Stars به دلیل نمایشگاه های محکم و معمولی از شایلین وودلی و انسل الگورت، بیشترین بهره را از این می برد. علم بین این دو حیرت‌انگیز است که اجازه می‌دهد رابطه به‌طور هم‌زمان صادقانه و جذاب باشد. ما همه چیز را دیده‌ایم که وودلی می‌تواند انجام دهد، و او در هر فیلمی که در آن حضور داشته، شگفت‌انگیز بوده است، به هر حال اینطور است، زیرا من می‌خواهم بهترین نمایشگاه او را تا به امروز بدانم. آنسل الگورت دوباره کاملاً من را تحت تأثیر قرار داد، زیرا من بیش از حد از کار او در Dissimilar خیره نشده بودم، اما در اینجا او به طرز شگفت انگیزی مسحور کننده است. نات وولف، که یکی از شخصیت‌های اساسی فیلم گذشته جاش بون (به دام افتاده در عشق) بود، در اینجا نقش مهمی را ایفا می‌کند، زیرا کمک‌های شخصیتی او با چند دقیقه خنده غیرقابل کنترل، بخشی از فشار عاطفی را می‌شکند. آن صحنه‌ها واقعاً ذهنیت را راحت کردند و خطای ستارگان بخت ما را بسیار هوشمندانه‌تر از آنچه من پیش‌بینی می‌کردم ساخت. لورا درن و سام ترامل نیز به عنوان سرپرستانی که وضعیت دخترشان را مدیریت می کنند، متقاعد می شوند. صحنه هایی که واقعاً در هر صورت برای من کار نکرد، صحنه هایی از جمله ویلم دفو به عنوان خالق محبوب ترین رمان هیزل بود. آن صحنه ها به سادگی بیش از حد غیرعادی بودند و من را از داستان حذف کردند، با این حال این اعتراض اصلی من برای نمایشی از صمیم قلب به طور کلی جذاب و اشک آور است.

اینها فیلم هایی برای گرفتن هر کارما هستند. اگرچه با توجه به یک موفقیت بزرگ، داستان در مورد یک فرد مبتلا به بیماری نباید در تفکر فیلم در مورد حمله به تلویزیون در مورد این نوع تله فیلم ها مورد توجه قرار گیرد. با این حال، هر چند وقت یکبار فیلم‌ها در اولین نقطه ظاهر شدند و برای مدت کوتاهی توجه به «مالفیسنت» را برای عموم مردم پنهان کردند. با این حال، در صورتی که با نظرسنجی‌های ستایش‌آمیز در رسانه‌های خاص روزنامه‌نگاری احاطه نشده باشد، اطلاعات عظیمی نخواهد بود

و حقیقت، «مسئله در ستاره‌های ما» شبیه یک فیلم تلویزیونی است، هرچند بیشتر طرح هزینه طرح اولیه یک فیلم تلویزیونی را دنبال کنید، با شخصیت هایی که به همان نسبت رشد کرده اند (احتمالاً صدا و حضور خود را در حین انتقال صحنه به هر یک از قهرمانان دریافت می کنند)، و شخصیت هایی که به طور خلاصه آنها را می بینیم و پس از آن دیگر آنها را در یک زمان چشمگیر نمی بینیم. عوارض جانبی فیلم‌های مستقیم به دی‌وی‌دی که به اندازه کافی تغییر نکرده یا مجهز نیستند (مثلاً «لول» شامل مایلی سایرس). به همین دلیل است که (احتیاط: اسپویلرهای کوچک در جمله زیر) حضور ویلم دفو در مراسم خاکسپاری بی‌اهمیت است و گردهمایی شیلین وودلی و نات وولف در پایان هیچ اعتباری ندارد، زیرا آنها به شدت با هم همراه نیستند و در عین حال همنشینی آنها با یکدیگر است. ظاهری که با ارتباطی که انسل الگورت ارائه کرده بود حفظ شد. سپس، در آن نقطه، فقط به عنوان یک Deus Ex Machina به Wolff در مورد نامه را پر می کند. وحشتناک ترین مخالف سام ترامل است که حضور کمی دارد و حتی بازیگری اش هم متقاعد کننده نیست، به نظر می رسد یک همراه بزرگ شده باشد تا یک پدر. با این حال، فلاش‌بک‌های قهرمان در دوران کودکی واقعاً بی‌معنی است که کاملاً استاندارد هستند و ممکن است حذف شده باشند

مساله «کمبود در ستاره‌های ما» پیروی از ابزار نیست. یک برنامه تلویزیونی در اینجا شایلین وودلی و انسل الگورت هستند که در یک تحول واقعاً عجیب و غریب از خواهر و برادر بودن در فیلم The Fault in Our Stars موفق «واگرا» تا به امروز در خطای ستارگان بخت ما خارج شده‌اند. با وجود این واقعیت که اشارات بیش از حد ترسناکی وجود ندارد که بتواند بر این شبه همخونی تأکید کند؟ همچنین، اگر اتفاقی از وودلی رخ دهد، نمایشگاه او صرفاً عالی و در عین حال باشکوه نیست. چیزی که به طور قابل توجهی تعجب آورتر است که او را به عنوان نمایش وحشتناک در "واگرا" تصور کنیم. الگورت بسیار عالی است، اما در دقایق پرهیجان کم رنگ است و باید با فیلمنامه ای بیش از حد لیبرال مبارزه کند

و آیا این قسمت از اشتباهات محتوایی است که روی الگورت متمرکز شده است و باعث زشتی های فیلم جدید هالیوود می شود. بدیهی است که در حال حاضر یک ایمان بسیار صمیمانه در تجارت وجود دارد که در آن جوانان باید به طور استثنایی مطمئن باشند و برای جامعه عمومی احساس رضایت داشته باشند. در حالی که درک و مغناطیس انسل الگورت نگران آن نیست، محتوا آنقدر دیوانه کننده است که او را به فردی دوست داشتنی تبدیل می کند که در اقیانوسی از غیرممکن غرق شده است. بدیهی است که وقتی الگورت با خانم جوان ملاقات می کند، جستجو را در او حذف نمی کند، و در کمال تعجب، روز اصلی به خانه او خوش آمد می گوید، جایی که او سلام را تأیید می کند (چه کسی گفته است که یک خانم به چالش می کشد؟). این اقدامات اولیه اغراق‌آمیز را انجام نمی‌دهند، اما برخی از زباله‌های غیرواقعی برای یک جوان مانند قرض دادن جوایز همراه برای از بین بردن آنها یا نمایندگی سیگار، که در اصل عالی است، با این حال، نفرت انگیز است. همچنین، صرف نظر از این، زباله های مربوط به سیگار در دایره قهرمانان خوب است، اما محتوای دیوانه وار تنظیم نمی شود و تصمیم می گیرد از مرزها عبور کند: بنابراین، آنها تصویر سیگار را به یک خدمتکار می گویند (انگار متصدی واقعاً تفاوتی ایجاد کرده است. او اهمیتی نمی‌دهد)

این نظرسنجی با Tumblr خودم (Audits and the city tumblr) پیش می‌رود، که اکنون دلیل تجاری ندارد

امروزه، داستان‌های داستانی بزرگسالان جوان تمام شده است: روایت‌های غم‌انگیز از نوجوانان بداخلاق که درگیر درگیری، جنگ و اندوه می‌شوند، مانند بازی‌های اشتها یا پراکنده، بر رکوردهای پرفروش حکم می‌کنند و در سینماها ظاهر می‌شوند. چیزی که در مورد The Shortcoming In Our Stars، نسخه‌ای از رمان برتر جان گرین، شگفت‌انگیز است، این است که دنیای تحت ستم و نبرد را در مجموعه قهرمانان دبیرستان خود می‌یابد. این بچه ها درگیر یک سیستم منفور یا اربابان بنیادگرا نیستند. آنها در حال تلاش برای مقابله با حمله بی رحمانه بیماری هستند. کتاب گرین تا حدودی یک هیولای عجیب است: تماس در عین حال دستکاری، قابل تایید و ساختگی، همه به طور همزمان. فیلم بعدی که به طور عظیمی به منبع اصلی خود اختصاص داده شده است، به این ترتیب نشان می دهد که چگونه می توان یک شیرین کاری کنجکاو مشابه برای غلبه بر و ناامید کردن تماشاگر، اغلب در یک نفس مشابه، انجام داد.

هیزل (شالین وودلی) ) برای مدت بسیار طولانی با رشد بدخیم پایانی زندگی کرده یا از آن منتقل می شود. سرپرستان نگران او (مایک ترامل: کم استفاده؛ و لورا درن: فوق‌العاده متفکر) دائماً از اطراف او شکایت می‌کنند و به او نیاز دارند تا پس از آسیب‌های قابل توجهی که داروها و خستگی به او منتقل می‌شود زندگی کند. بنابراین هیزل به یک گروه مراقبت از جوانان مبتلا به بیماری می رود. او در مقطعی با آگوستوس واترز (انسل الگورت)، جوانی فریبنده و شیرین آشنا می شود که کاهش او به قیمت یک پا تمام شد. آن‌ها ارتباط سریعی با یکدیگر دارند، ارتباطی که با پیوندشان با دوست‌داشتنی‌ترین کتاب هیزل شکل می‌گیرد: یک سختی باشکوه، نویسنده منزوی پیتر ون هوتن (ویلم دافو). آگوستوس با دانستن میزان معنای آن برای هیزل، گام‌هایی برمی‌دارد تا راه‌حل‌هایی را که در مورد رمان دنبال می‌کند بیابد - صرف نظر از اینکه برای دریافت آنها باید تمام راه را به آمستردام بروند یا نه.

اگر چنین باشد. به نظر می رسد دستور العملی برای درام است، با توجه به این واقعیت که اینطور است. بدیهی است که با توجه به این واقعیت که این کودکان وحشتناک ترین و به طور کلی هولناک ترین برخوردها را مدیریت می کنند، در حالی که باید سالم و خوش قلب باشند، موارد زیادی پیش می آید. با این حال، فیلم، مانند رمان، کار بسیار خوبی را انجام می‌دهد تا در میان این همه بدبینی، نوری از زندگی بی‌نظیر را حفظ کند. هیزل و آگوستوس به همان اندازه که توهین می کنند به طور مؤثر گفتگو می کنند و عشقی که بین آنها ایجاد می شود هر چند که به نظر می رسد تأثیرگذار است. وودلی و الگورت علم ظریفی را به اشتراک می گذارند که عملکرد قابل تحسینی دارد، چه آنها در دردهای عشق اول باشند و چه در حال مبارزه از طریق کانال های بیماری در کنار یکدیگر. رابطه خویشاوندی آنها با آیزاک (نات وولف)، بچه ای که بینایی خود را به دلیل بیماری چشم و نیمه بهترش را به دلیل خودشیفتگی او از دست می دهد، نیز بسیار دوسویه است - با هم، سه نفره سوار بر غم و اندوه آیزاک و اوج گرفتن عکس فوری کوچک او می شوند. از انتقام.

اما، با وجود تمام چیزهایی که در فیلم The Fault in Our Stars به نظر خام و واقعی می‌رسد، به نظر می‌رسد که «کمبود در ستاره‌های ما» نیز بیش از حد طرح شده است. هیزل و آگوستوس به صراحت برنامه ریزی شده اند تا شما را به شدت ناراحت کنند و لوله های اشک شما را متورم کنند، به همین دلیل است که رابطه آنها گاهی اوقات به طور دقیق توسعه یافته است. آنها به وضوح برای یکدیگر ساخته شده اند، که در مقابل داستانی را که در آن خود را دنبال می کنند، بیش از حد بارگذاری می کند. همکاری آن‌ها با ون هوتن غمگین و خاردار به‌علاوه تأثیری در دور شدن از صفحه از دست می‌دهد، جایی که کلمات، افکار و شرارت عمومی او می‌توانند ساختار کامل‌تری پیدا کنند. در فیلم The Fault in Our Stars، دافو تضمین می‌کند که ون هوتن افراطی را دوست داشته باشد، با این حال لبه‌های ناخوشایندتر شخصیت در یک پیشنهاد ضعیف برای رستگاری از بین می‌رود.

در نهایت، فیلم - که تمام خطوط و صحنه‌ها را تخفیف می‌دهد. از متن گرین - برنده می شود و در جایی که کتاب عمل می کند، تاب می آورد. ارتباط میان هیزل و آگوستوس، زمانی که عمیقاً از بین می‌رود، سابقه‌ای تأسف‌آور/گرم‌کننده از یک ارتباط عمیق روحی است که برای سرعت وحشتناکش همه چیز مهم است. استقبال فراوان و ژرفای دلسرد کننده ای در فیلم The Fault in Our Stars وجود دارد، همچنین در مورد شجاعت منظم بچه هایی که مجبور می شوند نزدیک به لبه مرگ معمولی زندگی کنند. با این حال، این نیز یک داستان عمدی دستکاری است، داستانی که وابسته به یک تناقض غیرقابل پیش بینی است (هم در کتاب و هم در فیلم The Fault in Our Stars) که اساساً شما را جرأت می کند اغلب فکر نکنید و در مورد آنچه در حال وقوع است گریه کنید. این یک استراتژی قدرتمند است، به طور کلی، اما استراتژی که به حدی نمی رسد که حرکات محبت آمیز مخاطبان خود را خسته کند.

من بالاخره آماده بودم که «کمبود در ستارگان ما» را در تئاتر ببینم و از نسخه فیلمی کتابی که کاملاً از آن لذت بردم و بارها آن را تکرار کردم، راضی بودم. دگرگونی‌های فیلم به‌طور پیوسته تزلزل‌ناپذیر یا به اندازه یک کتاب رضایت‌بخش نیستند، چون به‌طور طبیعی یک رسانه جایگزین و متعاقباً داستانی غیرمنتظره در مقایسه با شریک کتابشان هستند، با این حال «کمبود در ستارگان ما» نسخه‌ای بود که من احساس می‌کردم تمام شده و مطابقت دارد. رمان جان گرین در واقع خوب است، در حالی که به همین ترتیب ظرافت های دیگری را اضافه می کند که احساس می کردم به تحسین و زندگی و داستان دو نوجوان اضافه شده است که همانطور که در فیلم The Fault in Our Stars گفته شد چیزی غیر از بیماری آنهاست.

یک امتیاز کلی از من: پروژه‌پردازی/بازیگری-من نقشی را تمام شده می‌دانستم، شایلین وودلی در نقش یک نقش اصلی تند و در عین حال ظریف بازی می‌کرد، نزدیک به آنسل الگورت با استعداد که نقش آگوستوس واترز مشخص، متفکر و بسیار صمیمی را بازی کرد (در ابتدا من خیلی مطمئن نبود که الگورت این شخص را کنار بگذارد یا نه، با این حال او واقعاً مرا با نمایشگاه خود غافلگیر کرد و در کمال تعجب، دیدگاه من را بیشتر به آن شخص جلب کرد.) علاوه بر این، من واقعاً نگهبانان را در کنار به‌طوری‌که جوانانی که در گروه کمک بودند، بازمانده‌های واقعی بیماری بودند.

گروه‌های سینمایی امروزی و مشترک با آنچه در دنیای امروزی انتظار می‌رود دیده شود: نه بیش از حد «مد» و نه چیز دیگری، در عین حال افزوده شده است. به شخصیت ها تنظیمات معقول بود، و ***SPOILER*** آمستردام بی عیب و نقص به تصویر کشیده شد (محبوب ترین صحنه واقع گرایانه من صحنه شامپاین است).

من واقعاً هر چقدر که انتظار داشتم گریه نکردم. این واقعیت که اشک ریخته شد، به سادگی در قسمت های "مورد انتظار" نبود. این را قبول دارم به این دلیل بود که کتاب را مطالعه کرده بودم و قبل از دیدن فیلم تطبیقی به خوبی به خط داستانی پی برده بودم. من واقعاً در طول صحنه‌ها در میان هیزل و افرادش گریه کردم، اتفاقی عجیب، با توجه به اینکه من یک جوان هستم و نه یک پدر و مادر و به طور منظم بیشتر با شخصیت‌های دبیرستانی داستان ارتباط برقرار می‌کنم. به هر حال، ارتباط واقعی بین هیزل و افرادش تحت تأثیر نحوه مطالعه یک فرد از کتاب است، و در این فیلم، به دلیل دیدن احساسات آنها توسط سرگرم کننده ها، به طور قابل توجهی برای من قدرتمندتر بود. و اقدامات.

با وجود دیدن فیلم، بر درک و عشق من به داستان افزود. ظرافت‌ها و تداعی‌های بصری متعددی را می‌توان با روایت‌هایی که به‌طور مداوم در چاپ قابل تشخیص یا قابل تصور نبود، ایجاد کرد. صحنه ادای احترام در جماعت باعث شد آنها در نیمه راه برای سخنرانی هیزل گریه کنند، اما در بیشتر موارد زمانی که من گریه گاس را دیدم. از کتاب، و علاوه بر آن اظهارات او بعداً، متوجه می‌شوم که پاسخ گریه‌انگیز او به این دلیل بود که او جهان را بدون اینکه او و هیزل تلاشی با هم نباشند، تجسم می‌کرد، که او در ادای احترام خود به هیزل اعتراف کرد. یک بار دیگر برای من فاجعه بار بود که مشاهده کنم بخشی از بدبختی که یک جوان به آن نیاز دارد تا زمان و دنیای بعدی را محدود کند.

به محض شروع «نه درباره فرشتگان» بردی، بافت ها از کیف دستی من بیرون آمد تداعی‌ها و پیامدهای این ملودی به‌خاطر ارتباط شعری فوری آن با پرسش‌های گاس درباره محکومیت‌های هیزل در کافه‌ای در آمستردام، به‌طور قابل‌توجهی احساس بیشتری به همراه داشت («خدا چطور؟» پاسخ او نه، در کنار پاسخ‌هایی که می‌گفت به آن اعتماد ندارد. رسولان مقدس، با این حال او در زندگی پس از مرگ نامطمئن است). در آن صحنه در غذاخوری، هیزل اظهار می کند که به پیام رسان های آسمانی اعتماد ندارد، اما از زمانی که گاس از دنیا رفته است، یک بار دیگر به این پرسش فکر می کند: "فرشتگان چطور؟" آیا او می داند که اطمینان دارد که گاس می تواند یک پیام آور آسمانی باشد که از او مراقبت می کند؟

از هر نقطه، من می‌پذیرم که دیدگاه و احساسی وجود دارد که هر فردی در میان جمعیت، علی‌رغم نشانه‌هایی که به‌عنوان نسخه‌ای از کتاب بزرگسالان جوان دارد، برای ردیابی در خطای ستارگان بخت ما مناسب است. علیرغم اینکه داستانی شامل رشد بدخیم است، صحنه های جذاب، دلچسب و در کمال تعجب سرگرم کننده و تبادل نظر دارد. با این حال، مشاهده بخش هایی از خطای ستارگان بخت ما چالش برانگیز خواهد بود: این داستانی است در مورد دو جوان که بدیهی است دنیایی از رشد بدخیم را تجربه می کنند. با این حال، به تعبیر جان گرین در TFIOS، "گاهی اوقات، شما کتابی را می خوانید و شما را با این انرژی فراگیر عجیب و غریب پر می کند، و متقاعد می شوید که جهان شکسته هرگز جمع نمی شود، مگر اگر و تا زمانی که همه انسان های زنده کتاب را بخوانید." (یا برای این موقعیت، فیلم). با این حال، به طور خلاصه فکر نکنید که خطای ستارگان بخت ما فقط درباره بیماری است. این در مورد وجود است.