مردی که زیاد میدانست 1956 (به انگلیسی: The Man Who Knew Too Much) یک فیلم معمایی و محصول 1956 کشور آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که « دکتر بن مکنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) که همراه پسر کوچکشان براى گذراندن تعطیلات به مراکش رفتهاند ، شاهد قتل یک مأمور مخفى فرانسوى مىشوند که پیش از مرگش به « بن » مىگوید جاسوسان مىخواهند یک سیاستمدار خارجى را در آلبرت هال بکشند . جاسوسان براى ساکت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربایند و زن و شوهر در تعقیبشان به لندن مىروند ..
این فیلم به کارگردانی Alfred Hitchcock, ساخته شده است. برای دانلود مستقیم مردی که زیاد میدانست 1956 یا دانلود دوبله فارسی فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم نامه این فیلم را James Stewart, Doris Day, Brenda De Banzie, Bernard Miles, Alan Mowbray, Hillary Brooke, Daniel Gélin, Reggie Nalder, Ralph Truman, Mogens Wieth, نوشته اند. همچنین اگر قصد دانلود مردی که زیاد میدانست 1956 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.
بازیگران James Stewart, Doris Day, Brenda De Banzie, Bernard Miles, Alan Mowbray, Hillary Brooke, Daniel Gélin, Reggie Nalder, Ralph Truman, Mogens Wieth, در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی مردی که زیاد میدانست 1956 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود The Man Who Knew Too Much 1956 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.
رده سنی فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 PG بوده و قبل از دانلود فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر PG سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای معمایی, هیجان انگیز, بوده و محصول کشور آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 انگلیسی, عربی, فرانسوی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم مردی که زیاد میدانست 1956 7.4/10 از 10 می باشد.
« دکتر بن مکنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) که همراه پسر کوچکشان براى گذراندن تعطیلات به مراکش رفتهاند ، شاهد قتل یک مأمور مخفى فرانسوى مىشوند که پیش از مرگش به « بن » مىگوید جاسوسان مىخواهند یک سیاستمدار خارجى را در آلبرت هال بکشند . جاسوسان براى ساکت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربایند و زن و شوهر در تعقیبشان به لندن مىروند .دکتر بن مکنا و همسرش جو همراه پسر کوچکشان اولسن برای گذراندن تعطیلات به مراکش رفتهاند و آنجا شاهد قتل یک مامور مخفی فرانسوی میشوند که پیش از مرگ به بن میگوید جاسوسان میخواهند یک سیاستمدار خارجی را در آلبرت هال بکشند. و ...
دكتر بن مكنا که به همراه خانوادهاش به مراكش رفته، شاهد قتل یه مامور مخفى فرانسوى میشن كه قبل از مرگش به بن میگه جاسوسها میخوان یه سیاستمدار خارجى رو در آلبرت هال بكشن...
در حالی که در لندن ، برای یک کنفرانس پزشکی ، دکتر بن مک کنا ، همسرش جو ، خواننده سابق و پسر نوجوان آنها ، هانک تصمیم دارد یک سفر سریع به مراکش بگذارد. در آنجا ، تانک های ربوده شده توسط یک زوج انگلیسی. مردی که همان روز مک کینا با او ملاقات کرده بود ، در مقابل آنها چاقو زده شده است ، اما قبل از مرگ او به بن می گوید که نقشه ای برای ترور یک سیاستمدار وجود دارد. مک کینا از ترس از امنیت پسرش ، این را به پلیس نمی گوید. هرچه ساعت او هر چه نزدیک تر می شود - به سرعت هم زمان ترور و برای یافتن هانک ، تنش بالا می رود
یک پزشک آمریکایی و همسرش، یک ستاره سابق خواننده، هنگام تعطیلات در مراکش شاهد قتلی هستند و با ربوده شدن پسر خردسالشان درگیر توطئه ای پیچیده از توطئه بین المللی می شوند...
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
1956 کسی که متوجه مقدار بیش از حد از انحراف فوق العاده است. به افرادی که طرفدار منحصر به فرد 1934 هستند، می گویم که آن یکی سریعتر و باهوش تر است. در هر صورت، علیرغم این واقعیت که بازخوانی آمریکایی (ممنوع بهشت!) یک فیلم پرفروش بزرگ برنامه مالی بود، قبول دارم که نوع انگلیسی را از بین میبرد. من فکر می کنم این یکی از 10 دستاورد برتر هیچکاک است، زیرا او بیش از 50 فیلم ساخته و تعداد زیادی از آنها جزو بهترین های تاریخ بوده است. من چیزهای بیشماری برای دوست داشتن پیدا میکنم:
1) جیمز استوارت، دوستداشتنیترین آدم آمریکایی در این سالهای بیشماری، واقعاً سخت کار میکند تا در اینجا نقش پدر آزردهاش را بازی کند. او می تواند هر فیلمی را دلپذیر بسازد و کار کردن با چنین آدم دلپذیری در چنین هولدینگ داستانی باعث شد که با شدت زیاد به سمت او بکشند. Leslie Banks در مورد اول چیزی در مقایسه با آن نیست.
2) Doris Day. در واقع دوریس دی. علیرغم انبوهی از واکنش های هماهنگ شده نسبت به او، من فکر می کنم او از همسر/مادر دلسوز فردی بسیار متفکر می سازد. من نمی توانم با نظرات منفی نسبت به شخصیت او مخالفت کنم. از آنجایی که او آرام و ظریف است به این معنی نیست که او سازگار و بی دفاع است. من نیازی به متنعم کردن چیزی ندارم، با این حال او بدون هیچ کس دیگری بعد از اینکه نیمه بهترش از بین رفت، یک افشای حیاتی می کند. او درجهای از گرما را به داستان ارائه میکند که فقط در ابتدا وجود نداشت، و برای افرادی که به آن اهمیت میدهند، این بازخوانی بهترین رویکرد است. بعلاوه، من دوست داشتم هر چه باشد، خواهد بود. فکر میکنم این یکی از زیباترین ملودیهایی است که شنیدهام و شایسته دریافت اسکار هستم. مردی که زیاد میدانست را به سطح دیگری ارتقا داد.
3) جانشینی آلبرت لابی. من فکر نمی کنم که به هیچ وجه بیش از حد طولانی بود. فکر میکنم تنش کل فرصت را برای آن اوج نفسگیر فراهم کرد و مسیر هیچکاک در این صحنه کاملاً عالی بود. همچنین قاتل حرفه ای واقعاً وحشتناک بود.
4) اتمام واقعاً یک پوزخند همه جا را به همراه داشت. حتی پس از پایان صحنه ذکر شده قبلی، من صحنه نجات را هیجانانگیز میدانستم و دیدن این خانواده دلربا در کنار هم بسیار عالی بود. خط آخر فیلم فوق العاده سرگرم کننده است. فکر نمی کنم فیلم به تدریج شروع شد. هیتکاک سعی داشت به ما الهام بخشد که آگاه باشیم و مک کناها را دوست داشته باشیم و واقعاً سخت کار کرد. من علاقهمند زیادی به جوانی که هنک را بازی میکرد، نبودم، با این حال قطعاً او را رد نکردم. از آنجایی که هنک بچه بن و جو بود، اغلب به او فکر می کردم. دوست ندارم او یک شیطان یا هر چیز دیگری باشد.
من هیچ نقص قابل توجهی در مردی که زیاد میدانست ردیابی نکردم، بنابراین بسیاری از ایده آل های اصلی و جزئی. روشی برای رفتن هیچ!
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
یک رسم ثابت در فیلم The Man Who Knew Too Much وجود دارد که کسی در آینده ای نه چندان دور با آن همراه شود و احساس کند فیلمی را که در حال حاضر به عنوان یک فیلم کلاسیک به آن نگاه می شود دوباره بازسازی کند.
در بسیاری از موارد، این تغییر در واقع فقط انجام می شود. با احترام به بازخوانی قبلی - - - شاید برای منعکس کردن استفاده از تنوع و کار چند پیشرفت تخصصی منتج شده - تازه شده باشد - اما چیز دیگری برای ارائه ندارد. «زندانی زندا» (1952) و ون سنت «روانی» (1998) به عنوان نمونههایی از این تولیدات زنگی را به صدا در میآورند.
گاهی اوقات، سازنده فیلم قبلی احساس میکند که برانگیخته میشود تا آن را اصلاح کند. خودش این به هیچ وجه، شکل یا شکل یک نتیجه خوب را تضمین نمی کند. به «بانوی یک روزه» پلین کاپرا (1934) با «جیب معجزه» او نگاه کنید. (1951) سپس بسیاری اعتماد دارند که "ده فرمان" دمیل (1956) در روایت آن بر نوع آرام او که در سال 1923 ساخته شد ارجحیت دارد. "ساعت کودکان" (1961) و "این سه" (1936) هر دو توسط هماهنگ شده بودند. ویلیام وایلر، و اقتباس قبلی بهرغم محدودیتهای سانسور، عموماً پذیرفته شدهاند که اقتباس بهتری هستند.
آنقدر درباره دو اجرای «مردی که خیلی میدانست» توضیح داده شده است که تقریباً وجود دارد. هیچ کس نمی تواند اضافه کند که قبلاً گفته نشده است. با توجه به اینکه اخیراً آنها را یکی پس از دیگری دیدم، اعتقاد خصوصی من این است که هر دو معیوب هستند - البته به طرق مختلف. فیلم قبلی به طرز عجیبی خام است - به خصوص در موضوعاتی از جمله پیشرفت، استفاده از صدا، تغییر و سایر مسائل تخصصی. باز هم، به نظر می رسد که اجرای بعدی به طور غیرضروری با مطالب غیرضروری تزیین شده است، یک نوجوان مرد سرگرم کننده دارد که در مقایسه با Nova Pilbeam در اولی رتبه دوم را دارد و بدخواهانی دارد که تهدید قابل توجه پیتر لور را کوتاه می کنند. ترکیب غیر معمول او از طنز محجوب، ذهن و ترس. به نظر من به طور مثبت به نظر می رسد که بسیار طولانی است، با این حال شکی وجود ندارد که انجام مجدد یک قطعه انحراف به طور قابل توجهی تمیزتر است که ارزش های خلقت خارق العاده کاملاً مشهود است.
در پایان، ناظر با آن روبرو می شود. نوعی تصمیم هابسون خود هیچکاک گفت که کار قبلی یک تازه کار با استعداد بود در حالی که آخرین گزینه کار یک حرفه ای قدیمی بود. به احتمال زیاد از بسیاری جهات حق با اوست.
اما چیزی در مورد خلاقیت و نیروی محض اولین تلاش وجود دارد - - - هر چند به خوبی ممکن است ناقص باشد. "همشهری کین" نیز نتیجه یک مبتدی با استعداد بود. آیا ممکن است اورسون ولز بیشتر در برخی موارد آن را حتی با لکههایش اصلاح کرده باشد؟
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این چیلر ستون فقرات پیش بینی آلفرد هیچکاک تمایز عجیبی برای این نوع فیلم دارد، از جمله ملودی که برنده جایزه موسسه شده است: "Que, Sera, Sera". نقش کوچکی در فیلم The Man Who Knew Too Muchنامه دارد. دوریس دی (جو مککنا) برای آواز خواندن در گردهمایی امن بینالمللی لندن برای نخستوزیر (نخستوزیر) نزدیک میشود. او "Que Sera, Sera" را به این دلیل انتخاب می کند که او و فرزندش، هنک، آن را با هم خوانده بودند. او اعتماد داشت که هنک بالاتر است و صدای او را درک می کند. او این کار را کرد و مطابق آن سوت زد. او در اتاقی با لوسی درایتون، که او را در حالی که مککناها در مراکش سفر میکردند دستگیر کرده بود، نگه داشتند. او و نیمه بهترش، ادوارد، بچه را با خود در هواپیمای محرمانهشان به بریتانیا برده بودند تا به طور ایدهآل محافظت کنند که بن مککنا (جیمی استوارت) چیزی را که از متخصص دانش فرانسوی لویی برنارد شنیده بود، در حالی که او در حال عبور بود، کشف نکند. از یک تیغه به سمت پشت. آنچه بن به یاد می آورد به نقشه ای برای کشتن یک نخست وزیر ناآشنا در لندن مربوط می شود. بن در حال حاضر چیزهای زیادی برای تسلی مکرها می دانست، با این حال خیلی کم می دانست (چند قسمتی نداشت) تا جلوی مرگ را بگیرد. در تمام طول فیلم، مک کناها هدف دوگانه ای دارند که هنک را به طور ایمن بازگردانند، و تلاش برای جلوگیری از مرگ با مرتب کردن قطعات گمشده...وقتی هنک با درایتون ها نمایش داده می شود، به نظر می رسد که او بیش از حد ساکت است، گویی شرایط او چیزی برای استرس نبود. من از رئیس کاستی میکنم که باعث شود او آشفته و وحشت زده به نظر نرسد، فریاد بزند و دعوا کند... همچنین میشنویم که رهبر مکر (سفیر) به قاتل حرفهای توصیه میکند که هنگام سقوط سنج، در حین ارکستر، به نخست وزیر شلیک کند. جایی که PM برده شد جو (دوریس) مدتی قبل از سقوط سنج با صدای کامل فریاد می زند، تیرانداز را می ترساند، او را وادار می کند تا حدی کج شلیک کند، و صدایی در اطراف بازوی شهر بلند می شود. من سوال می کنم که جو چطور متوجه سیگنال سنج شده است. آیا میتوانست مدتها قبل از سقوط سنج فریاد بزند، برای او استثنایی بوده است؟... بنابراین، درایتون به چه دلیلی به مراکش رفت در صورتی که مرگ در لندن بود؟ بدیهی است که قاتل حرفه ای را سوار کرده و با هواپیمای محرمانه خود به لندن بفرستند. قاتل حرفه ای واقعاً به اقامتگاه مک کنا در مراکش آمد و فکر می کرد آنها درایتون هستند. جو او را در ورودی راهروی ارکستر دید و دو کلمه حرف زدند......این واقعا دومین فیلمی بود که هیچکاک با عنوانی مشابه هماهنگ کرده بود، اما ظاهراً فیلمنامه ها آنقدرها قابل مقایسه نبودند و اولی فیلمبرداری شده در B&W در مقابل Technicolor فیلم فعلی. این یکی از 4 فیلمی بود که استوارت برای هیچکاک انجام داد در مقابل فیلم اصلی دوریس، که در فیلم The Man Who Knew Too Much «توری نیمه شب» که بعداً شبیه هیچکاک بود نقش آفرینی کرد و باعث عذاب روانی او شد.
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
ناظران برای مدتی تقسیم بندی شده اند که کدام نوع از "مردی که خیلی می دانست" بهتر است. من برای یکی طرفدار دومی هستم. با این حال، هیچ شباهتی از "پنجره عقب"، "سرگیجه" و "شمال از شمال غربی" را مقایسه نمی کند، هیچکاک در بهترین حالت خود بی نظیر است. در سال 1934 یک زوج انگلیسی در تعطیلات در سوئیس هستند، از داده های حساس آگاه می شوند و در نتیجه، دختر کوچک نوجوان آنها دستگیر می شود. در بازسازی سال 1956، استوارت و دی آمریکاییهایی هستند که در تعطیلات در مراکش به سر میبرند، ناخواسته از یک نقشه مرگ مطلع میشوند و فرزند ده سالهشان را از آنها میگیرند. طرح کلی در شکل بعدی پیچیدهتر است، و بدیهی است که استفاده از فیلمبرداری متنوع به ژرفای بصری خاصی که در فیلم The Man Who Knew Too Much قبلی بیمار است، میبخشد. در هر صورت، بازخوانی بعدی در داخل و خارج بهتر از اولی نیست: مقدار زیادی از جذابیت آن در انجام مجدد از بین میرود، که خود را بیش از حد جدی میگیرد.
استوارت همواره از آن لذت میبرد. در فیلم The Man Who Knew Too Much های او تماشا کنید و این یکی هم از این امر مستثنی نیست. دی در کارش نیز فوقالعاده است، اما او واقعاً بلوند معمولی فیلمهای مختلف هیچ نیست. در این رابطه، تعیین دی به عنوان نقش اول زن شاید تکهای حیرتانگیز باشد، گرچه به ندرت از بلوندهای هیچکاک دیگری خواسته میشود که نقش مادری را که دی در اینجا موفق میشود، به عهده بگیرند. وقتی استوارت به دی می گوید فرزندش دزدیده شده است، تقریباً می توان درد مادری را احساس کرد. پاسخ او در واقع قابل تصور است. به هر حال فرقی نمیکند، سعی میکردم احساس کنم که یک پزشک آماده قبل از اینکه اخبار ناخوشایند را به او بگوید، نیمه بهترش را با داروهای آرامبخش جبران میکند. این درست نیست.
مردی که زیاد میدانست دومین تلاش مشترک هیچکاک با نویسنده برنارد هرمان را نشان میدهد که واقعاً خود را در چیدمان راهروی آلبرت نشان میدهد. با این حال، تا آنجا که «مسئله با هری» قطعاً یک پیشنهاد معمولی هیچکاک نیست، مردی که زیاد میدانست را می توان به عنوان اولین فیلم متحرک تنش باورنکردنی ساخته شده توسط تیم ماهر دانست. امتیاز هرمان برای آنچه که در «سرگیجه» یا «روانی» ارزش دارد، آنقدرها حیاتی نیست. در اینجا مطمئناً در پشت صحنه می ماند. بهطور کلی به جو داستان و سرنخهای مهمتری که در آن فیلمهای بعدی میآیند، بیعیب و نقص است.
من فکر میکردم تیراندازی نزدیک به دورترین حد فیلم 1934 دست و پا گیر بود. و غیر حرفه ای به نظر می رسید که توسط کسی ساخته شده است که برای یک روش برتر برای حل و فصل طرح گیر کرده است. صحنه مشابه در این اقتباس بعدی پرتعلیقتر است. به هر حال، اگر قبلاً از شما عکس گرفته شده باشد، هیچ انتظار واقعی وجود ندارد. با این حال، استفاده از آواز خواندن روز چیزی که ممکن است مدت ها بعد به آهنگ نام تجاری او در کنسولگری ناآشنا تبدیل شود، یک پیشرفت مشکل ساز است. دو شکل مردی که زیاد میدانست را باید دید. و سپس خودتان انتخاب کنید که کدام یک از این دو بهتر است.
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
اولی رو ندیدم فقط قطعات رایگان فیلم را در موارد اضافی این دیویدی ردیابی کردم.
میتوانم یک توجیه را برای اینکه چرا هیچکاک نیاز داشت فیلمش را دوباره انجام دهد، تصور کنم، و آن برای موسیقی بود. در اولی، او هرمان را نداشت که به او وابسته باشد. با هرمان، او متوجه شد که میتواند صحنهای واقعاً قوی از قطعات آلبرت لابی بسازد. همچنین، صحنه مطمئناً قوی است و کاملاً بر روی موسیقی نصب شده است. شما این فشار را دارید که متوجه شوید چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد یا انتظار دارید. شما 4 خط را دنبال می کنید. دوریس دی، تلاش میکند از یک عمل اشتباه دور بماند، قاتل احتمالی و کاری که انجام میدهد، جیمز استوارت تلاش میکند تا از راه برسد، و کل چیز و بهویژه موسیقی واقعی را محاسبه کند، که در یک ثانیه بسیار ضبط شده است (نتیجه سنج، که دوربین با ایجاد موسیقی دنبال می کند). این سیم چهارم، بدیهی است که شامل 3 سیم دیگر است، سرعت را نشان می دهد و خودش به کنترل کننده داستان تبدیل می شود زیرا همه چیز برای صدای موسیقی اتفاق می افتد. این یک ایده فوقالعاده تأثیرگذار است که واقعاً در اینجا بهطور بیعیب و نقص کار شده است، و تلاش سازمانیافته هیچ و هرمان، احتمالاً بهترین ثانیههایشان، و آنها خیلی چیزهای زیادی داشتند... به شیوهای غیرمعمول توجه کنید که موسیقی فعالیتهای شخصیت استوارت را هدایت میکند. در هر صورت، زمانی که او هنوز در لابی آلبرت نیست. وقتی استوارت را در گذرگاهها، بیرون از سالن نمایش دنبال میکنیم، و هنگامی که او با افراد صحبت میکند و سعی میکند مسیر خود را به سمت قاتل بیابد، چگونه به او کمک میکند، ما در مورد او همان چیزی را احساس میکنیم که موسیقی به ما اجازه میدهد احساس کنیم. کل گروه بندی یک قطعه ایده آل از کفایت فیلم/موسیقی، و در نتیجه، یک قطعه ایده آل از کل تولید فیلم است. ارزش تماشای آن به خودی خود را دارد. فکر می کنم اینجا جایی است که کاپولا فینال قوی خود را برای مجموعه سه نفره گاردین انتخاب کرد، با این حال او آن را بسیار بیشتر (به معنای واقعی) دراماتیک کرد. خوب او با یک درام ایتالیایی کار می کرد که ماهیت تقلبی تری نسبت به سایر اپرای ایتالیایی داشت. در کنسولگری، وقتی دوریس دی برای سوت زدن فرزندش آواز می خواند، تا پدرش بتواند او را ردیابی کند. ما این صحنه را در تمام مدت تنظیم کرده بودیم، از قسمتی از فیلم که تنش فقط یک تعهد بود. احتمالاً دی دقیقاً به این دلیل انتخاب شده است که او یک خواننده است، زیرا او جایی با نوع سرگرمی ها و موجودات واقعی که هیچکاک در آن روزها برای فیلم هایش انتخاب می کرد ندارد. بیت «Que será será» تقریباً به اندازه گروهبندی آلبرت لابی قوی نیست، و از آنجایی که درست بعد از آن اتفاق میافتد بسیار بیشتر از دست میرود. "منطقی"، راهروی آلبرت ممکن بود فیلم را تمام کرده باشد، با این حال من فکر میکنم هیچ معتقد بود که ما باید پیامد آن جانشینی را کمی تجربه کنیم.
به هر حال، باقیمانده فیلم توانایی خلق و خو را میسازد. برای آلبرت لابی، با فرض اینکه سعی کنید خود را در معرض سؤالات متعدد در مورد آنچه که در داستان نمی گنجد، قرار ندهید. جدای از صحنه، این برای من به سادگی کمتر از حد مطلوب هیچکاک است. با این حال، آن را تماشا کنید.http://www.7eyes.wordpress.com
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
هر شخص دیگری هم همینطور. علاوه بر این، این چیزی که ممکن است یک فیلم کششی معمولی باورنکردنی باشد را به یک نمایشگر تبدیل می کند. در چیزی که برای مدتهای طولانی به عنوان تعداد زیادی از دانشآموزان بیفرزند در نظر گرفته میشد، بهعنوان یک تصمیم ناامیدکننده با قرار دادن دوریس دی در شغل جو کانوی، مادر بچهی اسیر شده، بسیار بدیهی است. به نظر من هیچکاک یکی از بهترین انتخاب های تخیلی حرفه اش را با فرافکنی خود دنبال کرد. درام دوریس دی، چیزی که میتوانست او را در فیلم The Man Who Knew Too Muchهای مختلف خنثی کند، خمیری بود که ما را روی صندلیهایمان نگه میداشت و در حال تماشای پیچیدگیهای در حال رشد بیتکلف قلب مادری بود که توسط نفرتانگیز بودن گرفتاریاش ویران شده بود.
در حالی که این اظهارات فقط این است، اظهاراتی که توسط هر کسی، به طور منظم آزاردهنده (همانطور که من شخصاً تصمیم میگیرم) بیان میشود، آنها از یک پلتفرم عمومی کلی بیان میشوند که منعکسکننده احساس و شناخت حافظه اخیر است. در طول این خطوط، من آن را اساسی دنبال میکنم تا متوجه شوم که بسیاری از افرادی که مردی که زیاد میدانست را تماشا کردهاند، آن را "خسته کننده" میدانند. بررسیهای تاسفآورتر فرض کردهاند که کیفیتی قدیمی در این احساس وجود دارد، که مثلث پریشانی که در خانواده مککنا وجود دارد، اغراقآمیز و بیش از حد فوری است. این واکنش ها با توجه به دیدگاه سنی که احساس، حتی احساسات خود ما، با دیدگاه فردی سوم ارزیابی می شود، معتبر است. زندگی ما، و متعاقباً فیلمهای ما، باید حاوی یک ذهن آگاهی نامطمئن باشد که در یک برخورد ساختگی شرکت میکنیم. این فاصله بین ما و احساسات روزمره انسانی ما است که به هر چیزی که بسیار پرانرژی نزدیک خانه است، حملات اساسی قابل توجهی انجام داده است.
مردی که بیش از حد میدانست، با آن «آمریکایی زشت» است. خانواده اواسط دهه پنجاه که نسبت به دیگران ناآگاه اجتماعی هستند، واقعاً یک فرد و خانواده ای را به تصویر می کشد که بدون گناه، احساسات مستقیم ولع اقامت، قدردانی از زندگی و مختل نشدن زندگی خود را نشان می دهد. تمرینات سیاسی خارج از دسترس آنها. اینها آمریکایی های هیولایی نیستند، آنها افراد غیر واقعی نیستند، آنها به میزان اوج احساسات انسانی که به طور طبیعی و خودکار در روال عادی ما رخ می دهد، می پردازند. در شرایط کنونی جهانی ما، در صورتی که این احساسات در زندگی هر فرهنگی به منصه ظهور برسد، به این معنی که بخش بزرگی از اسلام با بچهها و یک زندگی ساده و بدون نیاز به هک کردن، جهان میتواند فرصتی برای دور ماندن از خودتخریبی جمعی با توجه به سادگی چیزهایی که در چمن خودمان وجود دارد - به خاطر اینکه چگونه حلزون هایمان را دور بیندازیم به جای چشمک زدن به تیزبینی شخصیت هایمان، به دست آوریم. به این ترتیب، فیلم هیچکاک یکی است، بدون اینکه پیشنهادی داشته باشد، که به هسته این ثانیه می پردازد و به احتمال زیاد، همانطور که پس از بهترین درگیری روی سیاره ما رخ داد، هسته ای جدا از هر چیز دیگری در دهه 50 وجود داشت، زمانی که ما واقعاً به یاد آوردیم. بسیار واضح است که قدرتهای سیاسی که از ما گذشتهاند خطری جدی برای لذتهای معمولی و «کسالتآور» زندگی روزمره دارند.
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
هیچکاک این فرصت را پیدا کرد تا فیلم انگلیسی خود را که در سال 1934 منتشر شد، یعنی کسی که بیش از حد می دانست، تغییر دهد. در تماشای این دو فیلم، هیچ به یک پرسشگر گفت: "بگذارید بگوییم فرم اولیه توسط یک مبتدی ماهر ساخته شده است و دومی توسط یک حرفه ای ساخته شده است."
چه فیلم خارق العاده ای! فیلمبرداری از حد عالی گذشته بود. ساختار تنش در سطح بالایی بود و من را نگران کرد، یک سواری هیجان انگیز در لبه صندلی شما.
اما من آنچه را که مهمتر است از دست می دهم.
در طرح اصلی، جیمی استوارت و دوریس دی به عنوان یک خانواده در آستانه پایان زندگی خود در اروپا، دکتر مک کنا و "جو" و فرزندشان هنک، بازی می کنند. هنک زمانی که به طور تصادفی پوشش یک زن مسلمان را برمی دارد و دیگری زن مسلمان مک کنا را تضعیف می کند، با مشکلاتی روبرو می شود.
فرانسوی آرامی وارد میشود و به آشفتگی رسیدگی میکند و سعی میکند همراهی کند. به این نتیجه می رسد که این شخص یک عامل مخفی است و برای در امان ماندن از جزئیات ریز، تیغه ای از پشتش بیرون می آید و پیام مرگش را زمزمه می کند که یک رهبر ایالتی کشته خواهد شد، به او اطلاع می دهد کجاست. و بعد به سطل لگد می زند.
زوجی که مککنا با آنها بودند، درایتونها، آنهایی نیستند که به یک شکل ظاهر میشوند. آنها کسانی هستند که توسط اسکاتلند یارد تحت نظر هستند و هنک را ربودند تا دهان مک کنا را بسته نگه دارند. به محض اینکه او آنچه را که از نقشه مرگ آگاه است را کشف کند، فرزندش نیز به او منتقل خواهد شد.
سپس داستان پیچیده می شود که در اینجا به جزئیات نمی پردازم. در هر صورت، چند صحنه خارقالعاده وجود دارد: مککنا «کلیسای کوچک» را به جای یک نقطه، برای یک فرد خراب میکند و در یک مغازه تاکسیدرمی با مردی با این نام روبرو میشود. پس از درک اشتباه خود، او تلاش می کند تا با این وجود او را برای پلیس نگه دارند، ترک کند. چیزهای سرگرم کننده
دوریس دی آهنگ بینظیر خود "Que Sera Sera" را که یک قطعه اغراقآمیز است، اجرا خواهد کرد.
اوج در یک راهرو سمفونیک (آلبرت لابی) اتفاق می افتد که در آن رئیس دولت در حال تنظیم است، یک قاتل حرفه ای در یک جعبه اتصال است، و همه بازیکنان ما آنجا هستند. جو چگونه می تواند قاتل حرفه ای را متوقف کند؟ آیا مککنا پلیس را متقاعد میکند که این توطئه را انجام دهد و به موقع فرزندش را بهبود میبخشد؟ همچنین در مورد بچه چه می توان گفت؟
ما در واقع در نهایت متوجه میشویم که چه کسی نیروی محرکه است و در مورد درایتونها میفهمیم. در هر صورت، بعد از اینکه همه چیز گفته شد و انجام شد، ما در واقع به سختی با نیروی کار کنسولگری آشنایی داریم، یا از طرف دیگر با فرض اینکه همسر درایتون بدست آمده باشد، یا حتی این ترفند پیدا شده است یا نه.
Hitch به سادگی آن را می بندد، به طرز عالی.
من فکر میکنم بهترین صحنه در هر نقطهای جایی است که دوریس دی ملودی سرای خود را میخواند و تماشاگر صدایی را دنبال میکند که هر کدام یک فرش، یک دسته پله، یک سرسرا، بخش، بالا و بالا، به اتاق هنک که در آنجا توسط اشرار نگهداری می شود.
نگرانی اصلی، کشش باورنکردنی است، در صورتی که یکی دو قسمت از پلات باز شود و کمی اغراق در ملودیک شکسته شود. بازی شگفت انگیز و واقعی از جیمی استوارت. هیچ کس بهبود نمی یابد.
بازیگران باورنکردنی شایستگی تکرار:
جیمز استوارت ... دکتر بنجامین مک کنا دوریس دی ... ژوزفین کانوی مک کنا
برندا دی بانزی لوسی درایتون (در نقش برندا دی بانزی)
برنارد مایلز ... ادوارد درایتون
رالف ترومن ... منتقد بوکانان
دانیل گلین .. لویی برنارد (در نقش دانیل گلین)
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من هیچکاک را دوست دارم، به خصوص فیلم های دهه پنجاه و اواسط دهه شصت او. "پنجره عقب" شگفت انگیز است، "شمال از شمال غربی" هیجان انگیز است. «پرندگان» شگفتانگیز است. علاوه بر این، «روانی» در واقع، ممکن است اوج حرفه سینمای هیچ باشد. مطمئناً در حال حاضر «مردی که خیلی می دانست» می توان به این خلاصه اضافه کرد، فیلمی اساسی از این کارگردان باشکوه.
جیمز استوارت و دوریس دی نقش دکتر بن و جو مک کنا را به طور جداگانه در حال سفر بازی می کنند. در مراکش به همراه فرزند خردسالشان، هنک، با بازی کریستوفر اولسون. در حمل و نقل، آنها با یک فرانسوی ملاقات می کنند که مدت ها قبل با او آشنا می شوند، اما تبدیل به یک فرد مشکوک جدی می شود. در روز دوم سفر آنها، او کشته می شود و سخنان پژمرده خود را به بن بیان می کند. کلماتی که ممکن است دلیل کشته شدن او باشد. زیرا این توطئه ای برای کشتن یک نماینده در لندن است. زمانی که بن و جو به پلیس میروند تا چیزی بگویند، هنک ربوده میشود تا زن و شوهر را درمورد آنچه میدانند نزدیک نگه دارد. در حال حاضر آنها باید برای یافتن راهی برای جلوگیری از ترور و نجات فرزندشان رقابت کنند، قبل از اینکه همه چیز از نقطه بی بازگشت گذشته باشد.
ناگفته نماند که این یک فیلم شگفتانگیز با فشار طاقتفرسا، فعالیت شگفتانگیز و قلهای در لبه صندلیتان در راهرو آلبرت است، که به دلیل عدم گفتمان برای دوازده نفر متوالی محبوبیت دارد. دقایق. مطمئنا هیچکاک.
اول، بازیگری. جیمی استوارت-- مثل همیشه حیرت انگیز. او یکی از بهترین شخصیتهای «هر مرد» هیچ است، واقعاً قابل تشخیص و متفکر است، همچنین اکنون و دوباره باهوش است. در مورد دوریس دی، خوب...چرا افراد بی شماری او را پایین می آورند؟ او در واقع یکی از حیرت آورترین اجراها را به عنوان بلوند هیچکاک در تمام دوران ارائه می دهد. جالب است که ما زن شجاع را به عنوان یک همسر و مادر با نشاط می بینیم. این معمولاً فردی شبیه به اوا ماری مقدس است، معروف به "شمال از شمال غربی". سرد و در عین حال صاف و تحریک کننده. جو مک کنا یک فرد به طور جدی احیاگر است و من واقعاً او را دوست داشتم. دوریس دی کار خود را با قدرتی کاملاً نزدیک به خانه انجام می دهد. (تاریخچه جالب: دی در بخش بزرگی از فیلمبرداری به طرز حیرت انگیزی با هیچ ناخوشایند بود، زیرا او چیزی از ارائه او بیان نکرد و باعث شد فکر کند که او را دوست ندارد. در نهایت، او پیشنهاد داد که خودش را جایگزین کند، و هیچک مات و مبهوت شده بود، و تضمین میکرد که توضیح اصلی که او ساکت ماند، به این دلیل بود که از این که او چگونه این نقش را به عهده گرفت، راضی بود.) من شخصیت او را از ابتدا تا انتها گرامی میداشتم.
فیلم بارگذاری شده است. با شوخ طبعی (به سمت شروع، به عنوان مثال: صحنه شام خنده دار)، شور، تنش، و رفتار غیر معمول، احساسات. صحنه شماره یک من (بدون دور زدن زیاد) زمانی است که بن به جو می فهماند که هنک با همراهانی که در سفر ملاقات کرده اند، هر چند ربوده شده باشد، نیست و او کاملاً آن را از دست می دهد. در کل، شگفت انگیز! این صحنه ای است که باید دو بار تماشا کرد، خیلی قوی است. بخش خارقالعاده دیگر صحنه جماعت است، بهویژه صحنه کمکرسانی باشکوه، و...خب، من از کشتن آن متنفرم، اما ظاهری که جو و بن برای خانم دریتون ارائه میکنند، کاملاً ارزشمند است. واضح است که صحنه راهروی آلبرت چه چیزی بیشتر است. این استرین فوقالعاده خوب تولید میکند، موسیقی بهطور بینقصی کار میکند تا قلب ما را به تپش بیاندازد، بهویژه به این دلیل که میدانیم چه زمانی باید شلیک شود و نماینده کشته شود. با این حال، یک پرس و جو: به چه دلیل جو فقط آنجا می ماند و گریه می کند، با این فرض که می داند چه اتفاقی قرار است رخ دهد؟ یا دوباره اینطور نیست؟ این ممکن است مشکل اصلی من با فیلم باشد، و شاید این دو قله (صحنه راهروی آلبرت و اولین صحنه های ارائه) در یکی قرار گرفته باشند، شاید همگی در صحنه قبلی اتفاق افتاده باشند. با این حال، با فیلمی به این حیرتانگیز، هر کسی میتواند از آن گذشته نگاه کند. بدون شک، این ممکن است سرگرم کننده ترین فینینک کاری باشد که من در هر نقطه ای دیده ام، و به طور هدفمند. این بی عیب و نقص کار می کند و باعث می شود تا مدت ها پس از اتمام فیلم آنها بخندند. ارزش همه چیز را دارد، فقط برای دیدن آن.
آیا حتی لازم است این را پیشنهاد کنم؟ خوب، این یکی از بهترین های هیچ است. من توصیه می کنم آن را دریافت کنید. تحمل یکبار دیگر تماشایش را داشتم. مطمئناً پیشنهادی برای تازه کارها برای فیلم های هیچکاک. یکی از فیلم های بهینه اوست. من هنوز اولین مورد را ندیدهام، اما با یک تکرار غیرمعمول مانند این - - غیر معمول از این نظر که بسیار شگفتانگیز است، برخلاف بسیاری از تغییرات ("روانی، هر کسی؟) 1998 - - تقریباً نیازی به دیدن ندارید. اولین. این یکی کامل است.
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
مردی که زیاد میدانست خیلی کم به بلوغ رسیده است زیرا این بار آلفرد هیچکاک سعی در تشخیص حریف ندارد. به خوبی ممکن است هر کسی از هر کشوری باشد که در آن رئیس دولت می تواند یک مرد سفیدپوست چاق باشد که روابط عالی با انگلستان باورنکردنی دارد. آلفرد ما در سال 1956 کمی با مراکش و پلیس فرانسه مداخله می کند. هیچ چیز غیرمنتظره ای نیست زیرا مراکش در آن زمان به شدت تحت تأثیر فرانسوی ها قرار گرفت. بخش اصلی مربوط به بریتانیا سه آمریکایی از دست رفته در انگلستان، یک متخصص، همسر خواننده او و هنری نگاه فریبنده آنها از یک کودک است. متخصص بدبختی که پس از یک گردهمایی در پاریس به چند سفر طولانی در مغرب به همراه خانواده اش نیاز داشت، از محیط و افراد عجیب و غریبی که در مراکش ملاقات کرد، بهت زده شد. در هر صورت، اوضاع سریعتر از آن که نیاز به سرمایه گذاری داشته باشد جالب می شود تا حالت تهوع آور باشد و ما با جوانی هستیم که زیر چشمان خودش اسیر شده است، مردی که در مرکز تجاری کشته شده است، برخی رازهای زمزمه شده در او زمزمه می کنند. گوش مرد هلاکشدهای که خودش را آشکار میکند شبیه یک جاسوس فرانسوی که میداند چگونه تلافی کند و احتمالاً میداند چگونه بدود وقتی که توسط یک تیغ تهدید میشود. خوب! آن فرانسوی ها! سپس، در آن نقطه، لندن بهتر نیست. آنها از یک معضل به یک معضل دیگر میروند، از تاکسیدرمیستها گرفته تا نمازخانهها، پناهگاههای امن بینالمللی تا لابی آلبرت تا اسکاتلند یارد و نقاط مختلف متعدد. و همه چیز عالی است که به خوبی تمام شود. و همه چیز به خوبی تمام می شود زیرا همه چیز عالی است. در هر صورت، طنز آلفرد هیچکاک بارها و بارها بسیار وحشیانه است، اما در اینجا سرشار از ظرافت های کوچک و قضاوت دلپذیر است. پلیس بهعنوان سازگار و آگاه به تصویر کشیده میشود، اما زمانی که اساسی باشد، بسیار دور از ذهن است. بدون شدت، بدون اخاذی، صرفاً خونسردی حیاتی که باعث شود شما آن را درک کنید تا صحبت کنید، شما از دیگران دور هستید. همچنین، آنها تنها هستند. اقلیت هایی که از آنجایی که در حال هماهنگ کردن یک مرگ سیاسی هستند، اشتباهات و مسائل دولتی را با هم ترکیب می کنند، روحانیون کلیسایی در نزدیکی لندن، دقیقاً در جاده امبروز هستند. همسر ظریف است و از فرار کودک دستگیر شده حمایت می کند، که می تواند به معنای عبور یا دستگیری خود آنها باشد. این بار او از تمایلات آشپزی انگلیسی ها و پیشرفت آنها خنده نمی اندازد، اما در الگوهای غذایی مراکشی ها، با دو انگشت دست راستشان روان راست شما را و بدون استفاده از دست چپشان به هیچ وجه. . این ظرافتهایی است که به طور مداوم اعلام میشود و با برخی همدردیها آشکار میشود و نه همدلی، که سبک هیچکاک را میسازد. و پس از آن شما تثبیت او را در بالا رفتن و پایین آمدن پله ها دارید. پلههای راهرو آلبرت، و پلههای کنسولگری، و گامهای متفاوت متعدد تا حد زیادی، علاوه بر این که آشکارا روش جدید پلاستیکی برای خروج از جماعت یا پناهگاه در رابطه با آن است: استفاده از طناب زنگی برای رفتن به بالاترین نقطه قله جماعت و پس از آن از طنابی که به بیرون حرکت کرده اید برای رفتن به زمین سرد استفاده کنید. این یک استفاده منصفانه از طناب است که تا حدی کمتر از استفاده از آن در "طناب" یا استفاده از قله زنگ، زنگ و طناب زیبایی در "سرگیجه" است. یک تغییر کوچک با این حال، زمانی که برای آن آلفرد کار می کنید، به صعود نیاز دارید. به سمت پایین نیز حرکت می کند. و تمام آن صعودها قبل از معروف شدن این اصطلاح با سرکوب روانی سیاسی همراه بود. در آن زمان به عنوان یک دگرگونی شناخته می شد و در مد بود، و پذیرفتن جهان به گونه ای دیگر نمی توانست تغییر کند. علاوه بر این، کوبا به زودی در حال ظهور بود، و پس از آن مقدار قابل توجهی در آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیا، و درگیری تنها برای چندین سال در ویتنام متوقف شد و درگیری فعالانه در الجزایر آغاز شده بود. در نقطهای که تصور میکنیم آمریکای لاتین در طول یک دهه با نژادهای منظم بیشتر از پنجاه سال قبل با شرارت، نظامی مانند پینوشه یا شهروند عادی مانند نیکاراگوئه تغییر کرده است. فقط یک خط طنز به سختی خوب در شروع. در سال 1956 طنز بود. در هر صورت، دیگر نیست. در واقع، حتی ناخواسته برداشتن کفن از روی ماده یک خانم در مراکش، امری مهم است. با این حال، این در واقع نشانه اصلی بلوغ و نشانه مناسبی در مورد جهان است. مردی که زیاد میدانست در مواقعی سرگرمکننده است، در زمانهای مختلف هیجانانگیز است، در هر مورد آنقدر سریع است که آزمایشکننده و هیجانانگیز است، با این حال ما کنسولگری را نمیشناسیم که نگران آن همه آشفتگی است. علاوه بر این، حواستان باشد که سر شیری روی یک بشقاب چوبی نیش نخورد یا ماهی اره ای در دستان غیرعادی یک پیرمرد 71 ساله خرد نشود.
دکتر ژاک کولاردو، کالج پاریس 1 پانتئون سوربن، کالج ورسای شخص مقدس کوئنتین ان ایولین، CEGID
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
جیمز استوارت کسی است که بیش از حد می دانست، دکتر بنجامین مک کنا. او در کنار همسر مشهورش جو کانوی (دوریس دی) و فرزندش هنک (کریستوفر اولسن)، به طور تصادفی درگیر نقشهای کسلکننده و مبهم میشود، وقتی که در مراکش ملاقات میکند، فرانسوی مرموز لوئی برنارد (دانیل ژلین). به چه دلیلی برنارد به او اطلاعات محرمانه میدهد که تقریباً هر کسی را شگفتزده میکند، همانطور که به برنارد خیانت مرگباری شده است؟ علاوه بر این، درایتونهای بیآزار گمراهکننده (با بازی برنارد مایلز و برندا دی بانزی) دقیقاً چه کسانی هستند و برنامه آنها در این زمینه چیست؟ بن و جو که با عبارات مردی که همین روزها ملاقات کردند، باقی مانده اند، قبل از اینکه هم هنک و هم هدف توطئه همدستی کشته شوند، باید فرزندشان را پیدا کنند.
این یک فیلم فوق العاده جذاب می سازد. . تنش بیش از حد انتظار به رویهها تزریق میشود، که عموماً به دلیل تیتر زیرکانه و امتیازدهی خیرهکننده بر خلاف محتوا یا شخصیتها است. نه اینکه همه افراد درگیر تلاش خوبی انجام ندهند. جیمز استوارت هرگز بهترین کاری را که میتواند با بیش از آن انجام نمیدهد، که بهطور جدی بهترین عملکرد قابل توجهی است، و در واقع این نقص او نیست که بن مککنا شخصیتی بهویژه سه لایه را نشان نمیدهد. در واقع، بدون توجه به شیوهای که بن و جو در اطراف یکدیگر رفتار میکنند، به نظر میرسد که بن نسبتاً یک آدم تند و تیز است (که به دلیل سازگاری بین استوارت و دی تا بین شخصیتهایشان محتملتر است). هیچ چیز در مورد *بن* وجود ندارد که باعث شود جمعیت او را درک کنند و باور کنند که او باید موفق شود، علاوه بر شرایط تا حدی درهم و برهم که به نظر می رسد خود را در آن می داند. بیش از استوارت می تواند آن را به سمتی سوق دهد و این مایه شرمساری است. (این را با تصویر کری گرانت از راجر تورن هیل در North BY NORTHWEST متعادل کنید - تفکری مقایسهای از مردی که هیچ چیز نمیداند و علیرغم تمایلش برعکس، محدود به وجود علاقه است. شخصیت گرانت با ژرفای واقعی ساخته شده است. استوارت هیچگونه ولخرجی شبیه به شخصیتی با ترکیب زیبا ندارد که بخواهد از آن کار کند؛ در اغلب مواقع کسی احساس ناراحتی در بن نمی کند، هرچند سرسختی... احساس کردن برای فردی که محبت به فرزند - یا همسرش، بهعلاوه- هرگز به خوبی از بین نمیرود. شما می توانید بگویید که او بهترین تلاش خود را در کاری انجام می دهد که تا آنجا که ممکن است به او مربوط شود، یک شغل احساسی جذاب است. او تقریباً بارها و بارها این کار را انجام می دهد، به خصوص در صحنه ای که بن قبل از اینکه درباره ربودن پسرشان به او بگوید آرامبخش می دهد. دی واقعاً خشم جو را از اینکه بن برای آرام کردنش داروهایی به او میدهد، همراه با ناراحتی که از ناپدید شدن پسرش احساس میکند، فرا میخواند. به طور مشابه با دیگر بن مهم او، شخص اساساً نسبت به او احساس دلسوزی نمی کند، اما بیشتر نسبت به شرایط او. در کل مایه شرمساری است که بفهمیم در صورتی که دو شخصیت اصلی زندگی واقعی را در خود داشته باشند، بیشتر از لحظه ای که استوارت هر یک از کاراکترهایش را قرض می دهد یا اجرای بازی، واقعاً با مردی که زیاد میدانست تمام شده است. روز صدای او را می دهد.
به احتمال زیاد واضح است که فردی که میتواند فیلم هیچکاک را بدون آتشسوزی زیاد تغییر دهد، خود هیچکاک است. من کنتراست بالا 1934 را منحصر به فرد ندیدهام، اما هیچکاک میداند چگونه تنشی را که فرد امیدوار است در فیلم The Man Who Knew Too Muchهایش دنبال کند، حداقل با دعوا ایجاد کند. این دقیقاً منصفانه و مربعی از منطقه پرهیاهوی شمال در شمال غربی نیست، و نه میل شدیدی که در میان معروف ها می زند، نیست، با این حال کسی که متوجه شد بیش از حد، دقایق هیجان انگیز خود را دارد و سرعت پرانرژی خود را با دو ساعت دویدن حفظ می کند. زمان. چند غیرممکن برای پایان دادن به فیلم وجود دارد (جو در حال خواندن «Que Sera» به اندازه ای پر سر و صدا است که در کل یک *عمارت* طنین انداز شود)، و چند صحنه به طرز عجیبی هماهنگ شده، با این حال در کل هیچ تمام تلاش خود را می کند. مردی که زیاد میدانست آنچه علاوه بر این کمک میکند، اعتبار صحنههایی است که در مراکش اتفاق میافتد. صرف نظر از اینکه در محل ضبط شده باشد، اساساً احساس می شود و تقریباً درست نشان می دهد.
در مجموع، فیلمی شایسته و درگیرکننده است، اما به اندازه Famous بیقرار و پرتنش نیست، یا به اندازه NORTH BY NORTHWEST سرگرمکننده و جالب نیست. این همبستگیها صرفاً برای نشان دادن چیزی است که کسی که متوجه زیادهروی شده است - تمرینی توانا در تولید فیلم توسط علاقهمندان غیرقابل انکار و در عین حال ایدهآلترین اثری نیست که توسط هیچ یک از آنها ساخته شده است. احتمالاً از تماشای مردی که زیاد میدانست خسته نخواهید شد، با این حال تقریباً مطمئن است که با دیدن آن به همان اندازه احساسات پرشوری را نسبت به آن تجربه نخواهید کرد. 7.5/10
جهت دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من به طور کلی پرسیده ام که چرا هیچکاک تصمیم گرفت فیلم 1934 خود را بازسازی کند، و پنج دقیقه حفاری دو پاسخ به من داد. اولی این بود که هیچکاک برای تکمیل قراردادش با ویتال پیکچرز نیاز به فیلم داشت (مثل اینکه چگونه قراردادش را با سلزنیک با «پرونده پارادین» به پایان رساند) و دومی این بود که احساس میکرد میتواند نسبت به زمان اولیه پیشرفت نشان دهد. بدون شک، نوک دوم در مورد این سیب در مورد ایجاد آن با نمایشگاه های بهتر از سرنخ های آن ظریف تر است، اما به نظر می رسد به طور کلی انحراف کمتری باشد. بدون شک هنوز هم یک سواری هیجان انگیز قوی است، اما برای بار دوم چیزی کمتر جذاب در مورد آن وجود دارد.
این واقعاً یک تصویر جذاب از چگونگی ایجاد تغییر است. موارد استانداردی که افراد به عنوان تغییرات در مورد آن بحث می کنند عبارتند از غیبت صحنه مطب متخصص دندانپزشکی و جایگزینی تیراندازی پایانی با صحنه در پناهگاه امن بین المللی. با وجود این، به ویژه با توجه به تنظیم تیراندازی، اینها عموماً نتیجه مستقیم سایر تغییرات مهم تر هستند. تغییر مهم اولیه، صحنه جدید شروع فیلم است. بهجای سوئیس سرد، جایی که شخصیتهای اصلی برای شرکت در رقابت تیراندازی در آنجا حضور دارند، از مراکش شروع میکنیم، جایی که شخصیتهای اصلی اساساً پس از رفتن دکتر بنجامین مککنا به یک نمایش بالینی در پاریس تعطیلات خود را به سر میبرند. در کنار دیگر مهم خود، جو، و فرزندشان، هنک، آنها در یک حمل و نقل از کازابلانکا به مراکش هستند و با لوئیس برنارد، مرد مخفی و فریبنده ای که مجبور به لگد زدن به سطل به سمت پایان اولین اقدام است، ملاقات می کنند.
br/>تغییر محیط، چیدمان گیجکنندهتری را در نظر میگیرد، زیرا شخصیتها در صحنهای کاملاً بیگانه برای آنها قرار دارند، جایی که باید به بیگانگان برای کمک به آنها در رفت و آمد تکیه کنند. بنابراین، آنها در نهایت با دو بیگانه به مرور، لوئیس برنارد و Draytons، یک زوج انگلیسی علاوه بر تعطیلات. لویی برنارد جو را آزار می دهد. او تعداد زیادی پرس و جو می کند و خیلی کم در مورد خودش آشکار می کند در حالی که درایتون ها خوشحال و باز هستند، ظرافت های زندگی خود را ارائه می دهند و در کمال تعجب، مدتی از هنک مراقبت می کنند، خانم دریتون توجه او را به خود جلب می کند.
این یک فیلم متأخر هیچکاک است، با این حال، حواسپرتیها و فریبهایی هم وجود دارد. لویی برنارد قهرمان بود! درایتونها واقعاً نفرتانگیز هستند!
و این جایی است که، فکر میکنم، فیلم نسبت به اولی کار را بهبود میبخشد. درد جو که به طرز درخشانی توسط دوریس دی منتقل شده، قابل تشخیص است زیرا او با مسئولیت خود در از دست دادن هنک دست و پنجه نرم می کند. جیمز استوارت در نقش دکتر مک کنا اساساً یکسان است و به دلیل احتمال از دست دادن فرزندش از هم جدا می شوند و هر دو به طور قابل توجهی بهتر از لزلی بنکس و ادنا بست در اول هستند. با فرض اینکه فیلم تا حد زیادی یک نمایش مستقیم در مورد دو والدینی بود که فرزندشان را از دست دادند، فکر میکنم این ممکن است نوع رایج باشد، با این حال هنوز هم یک سواری هیجانانگیز است و به نظرم اجزای سواری هیجانانگیز هستند که به نظر من خیلی کار نمیکنند. خوب.
این فعالیت به لندن منتقل میشود، زیرا مککناها به دنبال فرزندشان که توسط درایتونهای انگلیسی برده شده بود میگردند، و فیلم به نوعی با شمارهگیری به پایان میرسد. شخصیتهای جدیدی از اسکاتلند یارد برای ارائه وجود دارد و متخصص بزرگ با توجه به دادههایی که لوئیس برنارد هنگام انتقال به او گفت، به دنبال مردی غیرقابل قبول میگردد. او به یک تاکسیدرمیست با نام مشابه ظاهر می شود و هیچ چیز بدی در مورد صحنه وجود ندارد. این یک ثانیه کوچک برای ارزش آن است، اما در نهایت به بن بست تبدیل می شود، زیرا جو به تنهایی متوجه می شود که نام یک مرد هنوز یک کلیسا نیست.
راهروی آلبرت با این حال، جانشینی یک مرحله بالاتر از این مرحله است. فقط روایت تصویری با موسیقی که بر تک تک صداها چیره میشود و جو میجنگد تا بفهمد چگونه با چیزی که میداند رخ خواهد داد مقابله کند. با این حال، آن را بیش از حد شروع نمی شود. در اولی، یک ثانیه سریع وجود داشت، زیرا تیرانداز سنجاقی را که قبلا دیده بودیم به مادر داد و ما همه جا تایید سهام را میبینیم. در این فرم جدید، تیرانداز به جو نزدیک می شود و فقط به او می گوید که چه اتفاقی خواهد افتاد. با این حال، از آن نقطه به بعد، گروه بندی عالی است.
آخرین صحنه عظیم فیلم، تیراندازی را با یک گشت و گذار به کنسولگری جایگزین می کند، جایی که جو «Que Sera» را می خواند و هدف نهایی آن تلاش برای تلاش برای انجام این کار است. حرکت به سمت هنک که آنها انتظار دارند (به طور دقیق) در درون پنهان می شود. این دگرگونی این امکان است که شخصیت مادر در اولین هدف توانایی خود (تیراندازی) را برای نجات کودک به جو با استفاده از تخصص او (خواندن) برای نجات فرزندش به کار می گیرد. این یک صحنه خوب به تنهایی است، و استفاده جذاب از تنوع برای ایجاد غوغا متفاوت در حین دستیابی به اهداف مشابه.
به خودی خود، فرم 1956 The One Who Realized Lot of قوی است. خنک کننده ستون فقرات، بازدید مجدد از نوع طبیعی تر پس از چند فیلم که با جمعیت یا کارشناسان و همچنین هیچکاک ارتباط نداشت. شاید در مجموع خیلی طولانی باشد و آنطور که ممکن است کار شده باشد، هنوز زمان شگفت انگیزی است که توسط چند نمایشگاه عالی با گروه بندی اوج فوق العاده ای در راهروی آلبرت برگزار می شود.