🌸 دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان)

فروشگاه کنار خیابان 1940 (به انگلیسی: The Shop Around the Corner) یک فیلم کمدی و محصول 1940 کشور آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که «آلفرد کرالیک» (استوارت) که در یک مغازه‏‌ى فروش کالاهاى چرم در بوداپست کار می‌کند، با دختر رؤیاهایش که هرگز او را ملاقات نكرده مكاتبات لطیف و شاعرانه‏‌اى دارد، غافل از اینكه دختر، «کلارا نوواک» (سولاون) کارمند تازه استخدام شده‏‌ى همان مغازه است....

این فیلم به کارگردانی Ernst Lubitsch, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم فروشگاه کنار خیابان 1940 یا دانلود دوبله فارسی فیلم The Shop Around the Corner 1940 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Margaret Sullavan, James Stewart, Frank Morgan, Joseph Schildkraut, Sara Haden, Felix Bressart, William Tracy, Inez Courtney, Sarah Edwards, Edwin Maxwell, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود فروشگاه کنار خیابان 1940 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Margaret Sullavan, James Stewart, Frank Morgan, Joseph Schildkraut, Sara Haden, Felix Bressart, William Tracy, Inez Courtney, Sarah Edwards, Edwin Maxwell, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی فروشگاه کنار خیابان 1940 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود The Shop Around the Corner 1940 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 Not Rated بوده و قبل از دانلود فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر Not Rated سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای کمدی, درام, عاشقانه, بوده و محصول کشور آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم فروشگاه کنار خیابان 1940 8.0/10 از 10 می باشد.

«آلفرد کرالیک» (استوارت) که در یک مغازه‏‌ى فروش کالاهاى چرم در بوداپست کار می‌کند، با دختر رؤیاهایش که هرگز او را ملاقات نكرده مكاتبات لطیف و شاعرانه‏‌اى دارد، غافل از اینكه دختر، «کلارا نوواک» (سولاون) کارمند تازه استخدام شده‏‌ى همان مغازه است...
آلفرد کرالیک در یک مغازه‏‌ فروش کالاهاى چرم در بوداپست کار می‌کند اما ...
در بوداپست مجارستان فروشگاه Matuschek and Company متعلق به آقای هوگو ماتوشچ است و لیسانس آلفرد کرالیک بهترین و با تجربه ترین فروشنده وی است. وقتی کلارا نووک موقعیت شغلی از فروشنده در فروشگاه را جستجو می کند ، ماتوسچک او را استخدام می کند اما Kralik و او با هم همراه نمی شوند. در همین حال ، کرالیک تنها و فداکار یک قلم ناشناخته دارد که قصد دارد خیلی زود پیشنهاد کند. با این حال ، او بدون هیچ توضیحی توسط ماتوسچک در شبی که قصد ملاقات با عشق مخفی خود را دارد اخراج شد. او به نواری می رود که ملاقات خود را با همکارش پیروویچ ترتیب داده اند و با کمال تعجب متوجه می شود که کلارا خبرنگار او است. اما شرمنده پس از رها شدن ، هویت خود را برای او افشا نمی کند. وقتی ماتوسچک فهمید که کورالیک را اشتباه کرده
دو کارمند در یک مغازه کادو فروشی به سختی می توانند یکدیگر را تحمل کنند، بدون اینکه متوجه شوند که از طریق پست عاشق یکدیگر می شوند...
دو کارمند یک فروشگاه فروشگاه کادو و هدیه که به سختی می توانند یکدیگر را تحمل کنند،به مرور عاشق یکدیگر شده و...

جهت دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

وقتی دلیل "You've Got Mail" را شنیدم، می دانستم که معادل "In Past Summertime" (با حضور جودی کریث و ون جانسن) است. من به همین ترتیب فهمیدم که مگ رایان و تام هنکس برای ساختن هیچ فیلمی با هم غیر از «بی خواب در سیاتل» مجهز نیستند.

اعتراف می‌کنم که ایجاد ارتباط بین YGM و خواهر در حال نزدیک شدن است، اما هیچ اختلاطی وجود ندارد. بدیهی است YGM یک کپی فوری از ItGOS بود. از همین چند وقت پیش نمی دانستم که پیشروی وجود دارد. از آنجایی که یک یار ملودیک بودم، از ماندن در کنار جودی فستون و ون جانسون بسیار راضی بودم، اما به همین ترتیب هر چیزی را با جیمز استوارت تماشا خواهم کرد. عنوان آنقدر مرا جذب کرد که بفهمم چه اتفاقی در آن می افتد. زمانی که متوجه شدم خط داستان را می‌دانستم (که دوست دارم) و جیمز استوارت نقش اولی بود که برای دیدن آن نیاز داشتم.

این یک داستان مسحورکننده است و با سرگرمی‌کنندگان مناسب به آن تمایل دارد. فوق العاده گفته شد جیمز استوارت و مارگارت سولاوان عالی بودند. در امتداد این خطوط، تا آنجا که مربوط می شود، فستون و جانسون بودند. رایان و هنکس کوتاه آمدند. آنها جاذبه مناسبی برای چنین طرحی ندارند.

در حال حاضر به این فکر می‌کنم که آیا بازخوانی قبلی از یک داستان مشابه وجود دارد یا خیر. تعقیب و گریز ادامه دارد.

چیزهای مفید: بازی بی عیب و نقص. عکاسی عالی، مجموعه و لباس پوشیدن. محتوای عالی؛ سرعت فوق العاده، هم در داخل صحنه و هم به طور کلی. چیزهای نه عالی؟ نمی توان هیچ کدام را در نظر گرفت.

اگرچه فیلم، با توجه به نمایشنامه ای که بر اساس آن ساخته شده، در بوداپست می گذرد، موضوعات آن بی نهایت انسانی است. بدون هیچ ضمانتی، تاکید بر یک قلمرو خاص تأثیر نامفهومی از ارتقای بینش عمومی دارد. همین امر باعث شده تا این قطعه درخشان به دو موزیکال تبدیل شود و با موفقیتی معادل به عصر کامپیوتری بازگردد.

این نگرانم که لذت فروشگاه کنار خیابان کمتر ارزشی داشته باشد. با گذشت سالها بررسی فیلم‌هایی که توسط ستارگان نمایش داده می‌شوند، به عنوان مثال، سولاوان و سران، به عنوان مثال، لوبیچ، که نام‌هایشان، بیایید با آن روبرو شویم، به همان اندازه که در زمان خود آشکار بوده‌اند، نیاز به کار دارد. سرنوشت بسیار وحشتناک تری ممکن است اتفاق بیفتد، و شاید هم اکنون برای مغازه اطراف پیچ، که در جلوی دی وی دی من به عنوان "محصول منحصر به فرد YOU'VE GOT MAIL" به تصویر کشیده شده باشد.

در این مورد، هر چیزی که بتوان به طور قطعی در مورد به‌روزرسانی بیان کرد، اولی بهتر است، تا حد زیادی.

فیلم لوبیچ یک اثر هنری است.

در صورتی که از افراد بسته ای برای نام گذاری فیلم کریسمس شماره 1 خود درخواست کردید (و تعداد زیادی از آنها 50 یا بیشتر چاشنی شده بودند)، هیچ کس باور نمی کند که "این یک زندگی باشکوه" ساخته فورترایت کاپرا در ابتدا تکمیل شود. نقطه در لیست در هر صورت، بیایید به یاد بیاوریم یک فیلم واقعاً عالی و قابل توجه دیگر را که جیمی استوارت، ارنست لوبیچ «فروشگاه در گوشه و کنار» را در بر می گیرد. کاپرا از ابزار یک پیام رسان آسمانی به نام کلارنس استفاده می کند که تلاش می کند بال های او را تهیه کند تا به شخصی که استوارت بازی می کند، خوبی و ارزش ذاتی خود را نشان دهد. با این حال، لوبیچ راهی کمتر پیچیده و کمتر آسمانی برای مقابله با انتقال پیام تعطیلات خود دارد: دوستانی از طریق مکاتبه که احساسات پرشوری را تجربه کرده‌اند در حالی که هرگز یکدیگر را ندیده‌اند. این دو فیلم اساساً در مورد نیروی پرستش، در ساختارهای متعدد و متفاوت آن، برای شارژ مجدد، بازیابی و بازگرداندن اهمیت به زندگی هستند. همانطور که به روش کاپرا بود، «زندگی» متدولوژی اغراق‌آمیزتر و غم‌انگیزتر را به کار می‌گیرد، اگرچه «فروشگاه» قطعه‌ای است که ناامیدکننده و به‌طور شگفت‌آوری غیرعاطفی در رسیدن به نتیجه معنادارش. بسیاری ممکن است به سمت قبلی متمایل شوند، با این حال من از رویکرد آخرین گزینه بدون هیچ شرطی حمایت می کنم. هر دو گنج هستند، بدون شک، در طول فصل کریسمس یا مطمئنا هر زمان از سال.

نمایش خانوادگی خوش آب و هوا، عشق بی قید، تقلید مسخره آمیز و طنز صدا. شور فیلم رئیس لوبیچ با سوژه های انسانی گرم و منظم. "فروشگاه در گوشه" یک مکان فوق العاده با توجه و جذابیت فراوان است. فیلم یک قطعه کند است. من معتقدم که این رویکرد عمدی است، با توجه به این واقعیت که منطقی تر به نظر می رسد. داستان تقریباً بسیار است. معمولی. رابطه یا ستایش شخص اصلی، طعم های عجیب و غریبی در داستان است. این دو تغییر در تمرین روزمره قهرمانان و دیدگاه آنها نسبت به زندگی.

قلب های تنها یک قطعه را تداعی می کنند. از کاغذ معتبر است. دیدن اینکه چگونه رئیس به طرز ماهرانه ای طنز، نمایش و احساسات را در هم می آمیزد جالب است. در فروشگاه کنار خیابان مسیر موضوع را از دست نمی دهد، محیط مانند قبل و فقط شخصیت های در حال تکامل ادامه می یابد. به تصویر کشیدن شخصیت ها فوق العاده است. شگفت انگیز است. مستقیماً مورگان در حالی که هوگو ماتوشک ادعای مغازه را می کند و او مستبدی با ملاحظه است. جیمز استوارت در نقش آلفرد کرالیک یک کارگر وسواسی و فردی پرهزینه و متروک است که تنظیم کردنش سخت است. مارگارت سولاوان در نقش کلارا نواک محافظت می شود. غمگین بانویی که در آن منازعه دنیای خود و بیرونی است. فلیکس برسارت در نقش پیروویچ، کسی که در زندگی دو ایستگاه دارد. کار و خانواده. دو تا از بهترین عشق و دو تا از بزرگترین دلهره. یک همراه از شانس. صدای عقل و صلح.

فیلمی که از محیط کریسمس درخواست می کند.

بدیهی است که ستایش فروشگاه کنار خیابان غیر از آنچه تاکنون بوده است، ضروری نیست. می‌توان بخواهد هر کریسمس به‌عنوان معامله‌ای برای وسیله نقلیه ساخارین استوارت، این یک زندگی درخشان است، نمایش داده شود. امید ضعیف است.

من به ویژه مجذوب توانایی رئیس لوبیچ هستم. علیرغم این واقعیت که سرگرمی‌کنندگان واقعی در نمایش شخصیت‌های مختلف آسمانی هستند، دست استاد لازم بود تا طرح‌بندی صحنه‌ها، زمان‌بندی و ظرافت‌های کوچک ارتباطی را که در اینجا می‌بینیم تهیه کند. فقط بیلی مور خارج از کنترل، به عنوان یک کارگردان نسبتاً بااستعداد، وتر است.

مقایسه با ساخته بعدی هنکس-رایان همان طور که بسیاری از آنها به اشتباه و وحشتناک یاد کرده اند. در هر صورت، به ندرت وجود دارد که توصیه کنیم موضوع گسترده و مناسب باشد، چه به عنوان اتهام مناسبت یا به عنوان احساسات مستقیم. ایمیل را جایگزین صندوق‌های نامه کوچک کنید.

اگر این اواخر در مورد یک اثر هالیوودی که به طرز عجیبی در موقعیتی قرار گرفته بود که قرار بود در واقع منفجر شود، احتیاط داشته باشم. می‌توان بدون زیاده‌روی، مبادلات و حساسیت‌های بسیار آمریکا را در مقایسه با تابلوهای مجارستان، یا علاوه بر این واقعیت قابل تأیید که بوداپست در آن زمان تحت یک سیستم بنیادگرا قرار داشت و در آستانه تبدیل شدن به حامی هولوکاست بود، نادیده گرفت. فروشگاه کنار خیابان باید به تنهایی تصمیم گیری شود، که قابل توجه است.

آن را هر کریسمس تماشا کنید. شما ناامید نخواهید شد!

جیمی استوارت همواره منبعی برای یک فیلم است. این یکی دارای محتوای بسیار خوب است که بارها اصلاح شده است. دوره Libitschs نیز درجه یک است. مارگارت سالیوان به خوبی با استوارت به عنوان کارگری که به دنبال رئیسش می رود به خوبی بازی می کند.

فرانک مورگان سرپرستی یک گروه کمکی را بر عهده دارد و همه با شغلی که در آن پیش بینی شده اند مناسب هستند. داستان مربوط به کار استوارت در یک فروشگاه است. و تبدیل شدن به سرپرست سرپرست تحت مالکیت مورگان. قبل از اینکه او و اوسالیوان این کار را انجام دهد در حال همکاری و تقویت یک رابطه فوق‌العاده هستند تا زمانی که در مورد چیزی بی‌اهمیت با هم درگیر شوند.

سپس، از طریق نامه‌های مکاتبه‌ای شروع به معامله با دوستان خود می‌کنند، و هر کدام نمی‌دانند که چه کسی را می‌نویسند. اما در پایان فیلم استوارت متوجه می شود که نامه های او را دریافت می کند. آنها با مطالعه آن حروف سر به پا می افتند.

صحنه اوج بازی بی عیب و نقص یک تبادل طولانی بین استوارت و اوسالیوان در شب کریسمس است که در آن او طولانی ترین مسیر کلامی قابل تصور را به او می دهد تا تصدیق کند که اوست. مردی که شیفته او است و این تمایل رایج است. این یکی از ذهن‌افکن‌ترین پیک‌های دعوای کلامی در هر نقطه‌ای از فیلم است. او موانع زیادی را برای نبرد با او ایجاد کرده است که او باید محتاطانه ترین راه را برای رسیدن به پایانی شاد دنبال کند.

وقتی نوبت به این اوج می رسد، هم سالیوان و هم استوارت این تجربه را بازی می کنند. عالی. به‌اندازه کافی نادر است که انجام شادی‌بخش به‌طور خاص مانند این یکی لذت بخش باشد.

The Shop Around the bend (1940): کارگردان: ارنست لوبیچ/بازیگران: جیمز استوارت، مارگارت سولاوان، هنس مورگان، جوزف شیلدکرات، ویلیام تریسی: رام کام فوق العاده ای که گهگاه دست از سرگردانی ما بر می دارد، هرچند معمولاً سرسختانه مسحورکننده است. . این فعالیت بر اساس یک مغازه کوچک است که در آن جیمز استوارت و مارگارت سولاوان در نقش نمایندگانی بازی می‌کنند که ناخودآگاه از طریق مکاتبه با هم دوست هستند. کاندید مورگان نقش خرده فروشی را بازی می کند که برای کریسمس به همه چیز در شرایط عالی نیاز دارد. رئیس ارنست لوبیچ با معرفی اتصالات در یک مغازه معمولی گوشه ای نمایش خوبی از خود نشان می دهد، با این حال فیلم نیز عمق زیادی دارد. استوارت به عنوان کسی که بر مغازه تسلط داشته و کنترل آن را حفظ کرده است فوق العاده است، با این حال یک تصور اشتباه باعث پایان کار او می شود. سولاوان دارای نفوذ متقابل زن است که از فعالیت های علیه استوارت بدون توجه به درگیری های آنها ابراز تاسف می کند. مورگان دقایق خود را صرف می کند و می فهمد که چگونه زندگی در مغازه را بررسی کند و مزایایی را به افراد کار دشوار نشان دهد. جوزف شیلدکرات نقش پست فیلم را بازی می‌کند که استراتژی‌هایش منجر به یک نمایش بی‌رحمی می‌شود که در آن او را از فک اخراج می‌کنند. ویلیام تریسی نقش یک بچه حمل‌ونقل جوان را بازی می‌کند که مرتباً از مغازه بازدید می‌کند و در درازمدت از یک بدبختی جلوگیری می‌کند. در حالی که بسته شدن احمقانه است، نمایش شخصیت های فیلم از میان دیوارهای این مغازه کوچک به یک واقعیت عینی جذاب از ما اشاره می کند که باید در بازه های زمانی هشت ساعته یکدیگر را تحمل کنیم. امتیاز: 8/10

The Shop Around the bend (1940) مروارید مناسبتی است که اخیراً در HBOMAX تماشا کردم. داستان داستان فروشگاهی در بازار را دنبال می‌کند که زن جوان دیگری به کارمندانش می‌پیوندد، هموطن جوانی که تسلیم بانوی جوانی شده است که هنوز او را ندیده است، برای او نامه می‌نویسد و یک خرده‌فروش با ناراحتی در خانه. همکار جوان و کارگر زن جدید برای کنار آمدن با هم می جنگند و همکار جوان احساس می کند که مالک با او رفتار عجیبی دارد. این سه کیهان قرار است کریسمس همه را منفجر و ویران کنند، مگر اینکه بتوانند مانند یک خانواده متحد شوند و روابط خود را حفظ کنند.

فروشگاه کنار خیابان توسط ارنست لوبیچ (بهشت می تواند ایستاده باشد) هماهنگ شده و جیمز در آن بازی می کند. استوارت (سرگیجه)، مارگارت سولاوان (سه همراه)، فورترایت مورگان (جادوگر شهر اوز)، جوزف شیلدکرات (ژورنال آن به زودی)، فلیکس برسارت (در رابطه با زندگی، آیا چیزی برای آن وجود دارد) و ویلیام تریسی (تری و دزدان دریایی).

شخصیت‌های این تصویر به طرز باشکوهی ترکیب شده‌اند، بازیگران بی‌عیب و نقصی دارند و به زیبایی به جمعیت منتقل شده‌اند. تبادل عالی است و عناصر بین شخصیت ها جالب است. فیلم دارای اجزای غیرمعمول متعددی است، صرف نظر از اینکه پایان آن غافلگیرکننده نیست. داستان‌های فرعی فوق‌العاده‌ای وجود دارد، به‌ویژه خط داستانی همسر مالکان. پیشرفت شخص درست مانند تأثیر شرایط بر نمایندگان فروشگاه های بی پایان عالی است. یک هدف قطعی باعث لبخند زدن شما می شود.

به طور کلی، این جواهری است که دست کم گرفته شده است و باید آن را دید. من به این امتیاز 9/10 می پردازم و قاطعانه آن را پیشنهاد می کنم.

فروشگاه کنار خیابان به دلیل سه ویژگی مهم است که باعث می شود یک طرح معمولی به یک داستان عالی تبدیل شود: بازیگری درخشان، ترکیب بندی عالی، و بازیگران نقش مکمل. بازی سه شخصیت مهم با مارگارت سولاوان در نقش کلارا، جیمز استوارت در نقش آلفرد و سر راست مورگان در نقش ماتوشک عالی است. در واقع، فروشگاه کنار خیابان ممکن است کار امضا کننده استوارت باشد، چیزی که به وضوح موضوع «جیمی استوارت» را سخت می کند. سولاوان نفوذی دارد که مدت هاست تا حدودی رادیکال است، بانویی صمیمانه و در عین حال شدید و منحصر به فرد که سرنوشت خود را کنترل می کند. همچنین، مورگان فروشنده ناگهانی با قلب درخشان است. در مورد آهنگسازی استثنایی است که می توان ردیف هایی را یافت که جایی با فعالیت ندارند. شرایط تقریباً معمولی است و زبان فیلم نه خیلی نوستالژیک است و نه خیلی قوی، با توجه به توصیه ای که هملت به بازیکنان می دهد بازی شکسپیر است. بازیگران نقش مکمل بخش بسیار قوی هستند، بنابراین وقفه کمی از موضوع اصلی هر صحنه وجود دارد. اعتبار استثنایی به فلیکس برسارت در نقش پیروویچ تعلق می گیرد، کسی که بصیرت دارد و به نظر می رسد جنبه انسانی زندگی را درک می کند. به ویلیام تریسی، بچه باهوش حمل و نقل تبدیل به مامور شد. و به جوزف شیلدکرات، که می تواند باعث شود که اخلاق شرایط اخلاقی به نظر برسد. سرگرمی‌های امیدوار می‌توانند فروشگاه کنار خیابان مناسبی را برای مطالعه پیدا کنند، همانطور که محققان و روسای تازه‌کار ممکن است. در فکر دوم، حتی افراد کهنه کار هالیوود نیز از بررسی فروشگاه کنار خیابان سود می برند. مطمئن شوید که این یکی را ببینید، به خصوص با مشکلات جنگ بزرگ دوم که خیلی دور نیست.

چرا فروشگاه کنار خیابان اینقدر مبهم است من دقیقاً مطمئن نیستم. شاید به این دلیل است که «این یک زندگی درخشان است» جیمز استوارت آن را تحت الشعاع قرار می دهد، یا شاید با توجه به این واقعیت است که نوسازی پیشرفته آن «You've Got Mail» همه جا را فرا گرفته است، یا به نظر من اساساً این گونه است که به دست آوردن فیلم بسیار دشوار است.

یک نکته مهم برای فیلمنامه نویسان این است که «نشان داده نمی شود بگو»، واضح است که روزنامه نگاران The Shop Around the bend (سامسون رافائلسون و بن هچت) این را متوجه نشدند. با این حال آنها متوجه شدند که چگونه می توانند یک ساختار حیله گر در مورد گفتمان سرگرم کننده ایجاد کنند. بدیهی است که این داستان در ابتدا یک نمایشنامه فازی بود که توسط میکلوس لازلو ساخته شده بود، که پاسخ می دهد چرا اینقدر مملو از کلمه بیان شده به صورت کلامی است. این کلمات بسیار با یکدیگر همگرایی دارند و برای ساختن یک داستان مختصر، اما ساده با دسته‌هایی از عکس‌های فوری ضروری از کمدی خلق شده‌اند.

ارنست لوبیچ، رئیس، داستان را بدون اجازه دادن به داستان پیش می‌برد. درهم می‌روند و سرعت بالایی را برای داستان 97 دقیقه‌ای حفظ می‌کنند. لوبیچ بعداً گفت که این شماره 1 او در حرفه خود بود. حرفه او شامل انتخاب شدن برای 3 جایزه اسکار و هماهنگی فیلم های متحرک نمونه است، به عنوان مثال، در مورد زندگی، آنچه در مورد آن فکر کنیم، Paradise Can Pause و Ninotchka. او اسطوره ای از دوران درخشان هالیوود است و در صورتی که فروشگاه کنار خیابان شماره یک او باشد، بدون شک به معنای تماشای آن است! در صورتی که بتوانید جایی را برای تماشای این احساس احمقانه کریسمس پیدا کنید، من شکی ندارم که کاملاً از آن قدردانی خواهید کرد، حتی با اجزای متناوب نسبتا کسل کننده آن که در چندین صحنه غوطه ور شده است.

فروشگاه Around the bend فیلمی زیبا است که توسط مارگارت سولاوان و جیمز استوارت در مشاغل شماره یک اجرا شده است. تقریباً مطمئناً این دومین فیلم برتر کریسمس جیمز استوارت است!

فروشگاه دلربا لوبیچ در حوالی پیچ باید جزو بهترین کمدی‌های بی‌نظیر باشد، نه، فیلم‌های فوق‌العاده ساخته شده. لوبیچ از فیلم به عنوان "کاملاً بهترین کاری که تا به حال انجام داده ام" یاد می کند و علیرغم این واقعیت که آموزش لوبیچ من هنوز یک قطعه کم است، من تمایل دارم با رئیس باشکوه موافق باشم. فروشگاه کنار خیابان از نظر بازیگری عالی است (از هر دو کارگردان سولاوان و استوارت و بازیگران درجه یک، ترکیبی هوشمندانه (بهتر یا زرنگ تر از این نمی شود) و ساختار داستانی ایده آلی دارد.

ما همه می‌دانند که ده دقیقه بعد از ورود کلارا نواک (خانم سولاوان فوق‌العاده) به فروشگاه هدایای ماتوشک و زندگی نماینده کرالیک (جیمی استوارت، در بهترین فرم) این دو با هم به پایان خواهند رسید. در مورد، حماقت محض در این فیلم، مانند سایر عناوین در کلاس، به عنوان مثال، IT HAPPENED ONE، در رسیدن به آنجاست...

مقابله با فیلم دشوار است. فروشگاه کنار خیابان خارق‌العاده بلافاصله بر افراد احساساتی و بدبین‌ها چیره خواهد شد. تماشای اتفاقات در فروشگاه هدیه وین بسیار خوشحال کننده است، با لوبیچ، همانطور که گولدینگ در مسافرخانه شگفت‌انگیز انجام داد، که یک محیط کامل را از یک تنهایی می‌سازد. تنظیم اولیه. پشتیبانی از سرگرمی‌ها، برای مثال صادق مورگان، جوزف شیلدکرات، فلیکس برسارت و ویلیام تریسی به فیلم تنوع زیادی می دهند (و همگی خطوط خارق العاده ای دارند)، با این حال این دوست از طریق نامه نگاری است (دو نماینده استوارت و سولاوان از یکدیگر متنفرند، شاید خوب باشد. به ندرت با یکدیگر عصبانی هستند، اما روی کاغذ «دوست عزیز» یکدیگر هستند) بین دو سرنخ فوق‌العاده که مدت‌ها پس از پایان تیتراژ باعث می‌شود پوزخند بزنید.

یک فیلم بنیادی، و آن باعث می شود شارژ مناسبت باور نکردنی.