🌸 دانلود فیلم Girl with a Pearl Earring 2003 (دختری با گوشواره مروارید)

دختری با گوشواره مروارید 2003 (به انگلیسی: Girl with a Pearl Earring) یک فیلم درام و محصول 2003 کشور فرانسه, لوکزامبورگ, بریتانیا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که خدمتکاری جوان که در خانه‌ی یک نقاش بنام «یوهانس ورمر» کار می کند، رفته رفته به دستیار او و همینطور مدل یکی از نقاشی هایش تبدیل می شود..

این فیلم به کارگردانی Peter Webber, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم دختری با گوشواره مروارید 2003 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Girl with a Pearl Earring 2003 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Scarlett Johansson, Colin Firth, Tom Wilkinson, Cillian Murphy, Judy Parfitt, Essie Davis, Joanna Scanlan, Gabrielle Reidy, Chris McHallem, Alakina Mann, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود دختری با گوشواره مروارید 2003 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Scarlett Johansson, Colin Firth, Tom Wilkinson, Cillian Murphy, Judy Parfitt, Essie Davis, Joanna Scanlan, Gabrielle Reidy, Chris McHallem, Alakina Mann, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی دختری با گوشواره مروارید 2003 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Girl with a Pearl Earring 2003 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 PG-13 بوده و قبل از دانلود فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر PG-13 سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای درام, عاشقانه, بوده و محصول کشور فرانسه, لوکزامبورگ, بریتانیا, هست. زبان اصلی فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Girl with a Pearl Earring 2003 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم دختری با گوشواره مروارید 2003 6.9/10 از 10 می باشد.

خدمتکاری جوان که در خانه‌ی یک نقاش بنام «یوهانس ورمر» کار می کند، رفته رفته به دستیار او و همینطور مدل یکی از نقاشی هایش تبدیل می شود.
دلفت، هلند، سال 1665، «گریت» (جوهانسن)، دختری هفده ساله در خانه ی «یوهانسن ورمر» (فرمت) پیشخدمت می شود و رفته رفته توجه این نقاش هلندی را جلب می کند. با آن که از نظر تربیت، آموزش و جایگاه اجتماعی، دنیایی از هم فاصله دارند، ولی «ورمر» درک و فهم غریزی «گریت» را از رنگ و نور، باز می شناسد و آرام آرام او را به دنیای پر رمز و راز نقاشی هایش راه می دهد...
یک خدمتکار دهقان جوان که در خانه نقاش یوهانس ورمیر کار می کند، دستیار با استعداد او و الگوی یکی از معروف ترین آثار او می شود.

جهت دانلود فیلم Girl with a Pearl Earring 2003 (دختری با گوشواره مروارید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

بانوی جوان با حلقه مروارید (2003)، با هماهنگی پیتر وبر، یک

شاهکار درباره یک اثر هنری است. وبر از رمان باشکوه تریسی شوالیه

یک کار هنری واقعی ساخته است. تقریباً

هر صحنه در دختری با گوشواره مروارید باشکوه دقیق به نظر می رسد. داستان فیلم در محله قدیمی نقاش یوهانس ورمیر در دلفت می گذرد. این شهر،

بود، و هست به خاطر نور بی‌گمان، سرد و شمالی‌اش. ورمیر

همیشه به عنوان بهترین نقاش این نور شناخته شده است.

ساخت فیلمی درباره یک متخصص نور یک آزمایش است و وبر

به خوبی با این چالش روبرو می شود.

سخنان من در مورد اسکارلت جوهانسون در نظرسنجی من از "گمشده در

ترجمه" همه چیز بود جز تعریف و تمجید. در هر صورت او در این فیلم

خوب است. خانم جوهانسون خود را به دختر کارگر

گریت تبدیل می کند و توانایی او برای ظاهر شدن بانوی جوانی که

ورمیر در «بانوی جوان با گوشواره مروارید» به تصویر کشیده است، است. عجیب است.

این یک فیلم اولویت‌دار برای هر کسی است که علاقه‌ای به کاردستی دارد، و به روشی که کار و متخصصان روی صفحه نمایش نشان داده می‌شوند. آن را از دست ندهید!

توجه: در رمان، خالق این مفهوم را درک می‌کند که گریت مجبور است به عنوان یک کارگر

از زمان پدرش - نقاش کاشی‌ها، کار کند. - -

به دست او برای همیشه آسیب رسانده است. این یک واقعیت مهم در

داستان است- - گریت از دوران جوانی با این فرض بزرگ نشد که

به یک کارگر خانگی تبدیل شود. متأسفانه این نکته

در قسمت‌های اولیه فیلم مشخص نشده است، بنابراین آن را ارائه می‌کنم.

من نقاشی درخشان یوهانس ورمیر را در لاهه با احترام عمیق دیدم. من با سرگرمی رمان خلاقانه تریسی شوالیه را خوانده ام. و در حال حاضر من دختری با گوشواره مروارید برجسته را دیده ام که بسیار محترمانه توسط پیتر وبر هماهنگ شده است. اسکارلت جوهانسون جوان، که به طرز بی عیب و نقصی در این شغل همنام نقش آفرینی کرده است، در یک اثر دیگر به طور همزمان («گمشده در ترجمه») است که در آن رابطه ای سنگین، هرچند ناتمام، با مردی با سن متوسط دارد. در اینجا این کالین فرث است که - در شغلی دشوارتر از آنچه که معمولاً به او پیشنهاد می شود - یک صنعتگر هلندی است که توسط نظافتچی خانه اش، گریت، خیره شده است که آشکارا جریان های اختراعی خود را به طور قابل توجهی بیشتر از همسرش (اسی دیویس) یا مادر سرسخت خود درک می کند. از طریق ازدواج (جودی پارفیت). صحنه‌ای که ورمیر گوش دختر را سوراخ می‌کند و خون می‌کشد، آشکارا تصویری است برای آنچه اتفاق نمی‌افتد.

که در دلفت در سال 1665 می گذرد، دختری با گوشواره مروارید مشترک در آن منطقه یا حتی آمستردام فیلمبرداری نشده است، بلکه در لوکزامبورگ فیلمبرداری شده است و اساساً هیجان انگیز به نظر می رسد. مطمئناً این جواهری از فیلمی با چنین نکات برجسته درخشان بی‌شماری است: فیلمبرداری آسمانی توسط ادواردو سرا پرتغالی که از نور معمولی استفاده می‌کند، طرح خلقت توسط سیستم عامل Ben vas که جزئیات زندگی هلندی قرن هفدهم را به تصویر می‌کشد، مجموعه واقعی. پلان دین ون استرالن، گفتار شجاعانه (و در عین حال مناسب) اندک اولیویا هترید و موسیقی ناخوشایند الکساندر دسپلات فرانسوی. بازیگری همیشه عالی است و به غیر از مشاغلی که قبلاً به آنها اشاره شد، باید اعتبار را به تام ویلکینسون در اجرای محکم، اگر هم بی‌درد، به عنوان حامی (طراحی شده) ورمیر اختصاص داد.

در ستون E در کمبریج Expressions نشسته بودم، احتمالاً به نظر می‌رسیدم که یک بازیکن دیگر را دوست دارم، که به طور مبهم تیتراژها را مطالعه می‌کرد و برای دانشجویان و شرکت‌کنندگان در باشگاه فیلم در یک طرف محکم می‌بست تا به دقت بررسی کنند و صندلی‌هایشان را خالی کنند. در درونم این تمایل خارق‌العاده را داشتم که اگر به نحوی توانستم حرکت کنم یا دهانم را باز کنم تا صحبت کنم، می‌توانم مانند یک خانم جوان گریه کنم. برای کسی که تمایلی به ارائه عمومی احساسات و تمسخر افرادی که در بدبختی ساختگی ناله می کنند، نیست، این نسبتاً نگران کننده بود.

اما GWAPE یک بدبختی نیست، بلکه نمونه ای در کار، تنوع و عکاسی که کاملاً شاهدان عینی را می بلعد. داستان به طور گذرا وسیله ای برای صنعتگر ارائه می دهد و گفتمان عملی و بی عیب و نقص به سادگی پوششی به این اثر هنری می دهد. یکی القا می‌کند که هر شات می‌تواند به ساعت‌ها نیاز داشته باشد تا شکل بگیرد و هر کلمه و به‌نظر سخت چیده شده باشد. دقت و ظرافت از گروه ها تا صحنه ها قابل توجه است.

کالین فرث در نقش کالین فرث نقش آفرینی می کند. حول یک غیر مادی بودن دوربین منتظر کشش های قابل توجهی در کلوزآپ روی اوست و بازی بدون کلام او هم بی وقفه و هم بی عیب و نقص است.

با همه اینها، فیلم حداقل خود محوری یا آموزنده نیست. من آشکارا اعتراف می کنم که چیزی شبیه به یک انسان دوستی هستم، اما به دلیل عالی بودن این اثر کاملاً کاهش یافته است.

کاربران برجسته قرمز و طرفداران جان چارم به هیچ وجه نیازی به پیوستن به اسکار ندارند. جایی که ادواردو سرا مطمئناً بهترین فیلمبرداری را خواهد گرفت و جوهانسون نیز ممکن است با احتمال کمی برای برنده شدن در آن حضور داشته باشد.

یک نمایش دهنده واقعی به زندگی. برای سرفصل های صنایع دستی و فیلمبرداری، GWAPE به طور موثر در میان ده فیلم اصلی از تعداد زیادی که دیده ام قرار می گیرد. این مساوی است با حماسه والد پشتیبان و لورنس عربستان به این شیوه. بسیاری از صحنه ها واقعاً سزاوار ترسیم و نصب در نمایشگرها هستند - آنها بسیار عالی هستند.

در مورد نمایشگاه ها، اکنون می توانم دلیل این همهمه و هیاهوی درباره اسکارلت را ببینم. این که یک سرگرم کننده جوان می تواند فیلمی را منتقل کند که در آن گفتمان بسیار کمی وجود دارد و در آن، به عنوان اصلی، اساساً در هر پلان ظاهر می شود، تا حدودی در مورد میزان تخصص او در بازیگری فکر می کند. ممکن است او در هر مقطعی مریل استریپ بعدی ما باشد؟ با در نظر گرفتن همه چیز، طرح فیلم اساساً بر اساس پول است، با این حال جودی پارفیت به عنوان بانو واقعاً کار بسیار خوبی انجام می دهد.

دختری با حلقه مروارید باید به طور کلی دیده شود و کاملاً قابل قبول باشد. اما ممکن است در این دو منطقه نبرد کند. ممکن است خیلی "آرام" باشد تا بتوان ترجیحات گسترده را درگیر کرد. در این مورد من آن را با "سکس، دروغ و نوار ویدئویی" مقایسه می کنم، که دارای یک فشار نسبتا شیک است. علاوه بر این، فاجعه ظاهر شدن آن در سال 2003، سالی که بنیاد به پیتر جکسون برای کار (به شدت شایسته!) او در مجموعه سه نفره LOTR اعطا می کند، دارد.

اگر به هر نحوی در هر یک از هنرهای بیانی مشارکت دارید، اکیداً می توانم پیشنهاد کنم که دختری با گوشواره مروارید را ببینید. در هر صورت، من نیز به صراحت به شما پیشنهاد می کنم که ابتدا کتاب تریسی شوالیه را مطالعه کنید. تجربه دیدن همسرم با توجه به این واقعیت که او پیش‌بینی می‌کرد یک داستان ساده‌تر و واضح‌تر داشت، نسبتاً کاهش یافت. نشانه آثار شوالیه محیط دردناک او است، که در آن هر جزء بصری و شنیداری به شدت و بدون مزاحمت به تأثیر کلی کمک می کند. خالق (و رئیس فیلم) هر دو در این رویه مهارت دارند و در نهایت تکنیک و وضعیت ذهنی ساخته‌های ورمیر را با دستاوردی چشمگیر کپی می‌کنند. من دستاوردهای آنها را تحسین می کنم.

دو یا سه هفته قبل از اعدام اسکارلت یوهانسن در «گمشده در ترجمه» هیجان‌زده نبودم. الان فکر می کنم که در کل فقط فیلم بود که به خصوص آن را دوست نداشتم. در اینجا او اجرای گیج کننده و هیپنوتیزم کننده ای را ارائه می دهد که باید به عنوان یک اثر هنری ظریف به تصویر کشیده شود. فیلم مانند هنر یک نقاش «مجموعه» است. هیچ چیز ناخوشایندی وجود ندارد همه چیز، بر خلاف «LIT»، جریان دارد، در عین حال آرام. با این حال هرگز شما فعالیت را به همراه نمی آورید. باید از آن لذت برد. دکورها، گروه‌ها، نمایشگاه‌ها و موسیقی. این یک فیلم بی عیب و نقص است. سرعت آهسته است، با این حال مانند اره منبت کاری اره مویی تخیلی کاملاً با هم هماهنگ می شود. در یک نقطه خاص، من اعتماد داشتم که موسیقی شامل پیانو باشد. در صحنه زیر با هارپسیکورد آشنا شدیم. آن موقع فهمیدم که این فیلمی بود که بدون تلاش و کوشش به اولین آهنگ خودم باز شد. با فرض اینکه واکنش‌هایی وجود داشته باشد، ممکن است که من احساس نمی‌کردم کالین فرث به اندازه شخصی مانند جانی دپ برای این کار حذف شده است. من فرث را دوست دارم اما به نظر من او معمولاً بیشتر در خانه با مشاغل سبک تر است. با وجود این، واقعاً مهم نیست، زیرا کل بازیگران فوق‌العاده هستند، به‌ویژه خانم یوهانسن، که از تمام کارهایی که قبلا انجام داده بود، بهتر عمل می‌کند، که چیزی می‌گوید، زیرا او در «دنیای ارواح» فوق‌العاده است و بیلی بونس تورنتون را بازی می‌کند. در "مردی که آنجا نبود". من هرگز در مورد صنعتگر یوهانس ورمیر نمی دانستم که در مسائل مربوط به هنرهای بیانی نقش مهمی دارد. با این حال، برای شرکت در این داستان، نباید پیشانی بالایی داشته باشید. شما به سادگی باید این گزینه را داشته باشید که ارزش را در تخصص فیلم خوب ببینید. در نهایت، یک کلمه دوباره در مورد موسیقی. عالی بود تا جایی که من دنبال موسیقی متن فیلم می گردم، اگر یکی باشد. در صورتی که صحنه‌ی گوش‌نواز دشوار به نظر برسد، با تکه‌تکه‌کردن روح فرد بسیار خنثی می‌شود. 9 از 10.

من اخیراً هرگز به این فکر نکردم که قصد دارم از یک بوم به یک فیلم، یک جلد به هزاران بسازم. با این حال اینجا کسی آن را انجام داده و عالی است. شما به رنسانس هلندی منتقل می‌شوید و به نوعی شبیه هر یک از آن نقاشی‌های قدیمی است.

به نظر می‌رسد که شخصیت‌ها در یک زندگی بی‌وقفه به زندگی خود ادامه می‌دهند. چشم اندازهای طولانی و کندی در چهره های ساکن وجود دارد. به نظر می رسد همه چیز در حرکت کند رخ می دهد. شخصیت اصلی به طور کلی ساکت و آرام است، یا شاید در بیشتر موارد او به سادگی می ترسد. ما مدام به صورت او خیره می‌شویم، گویی به عکسی در یک گالری آثار هنری.

روش زندگی این خانم جوان تکان‌دهنده است. او فقط یک لباس دارد که همیشه نمی تواند آن را از بین ببرد یا بشویید، زیرا لباس دیگری ندارد، اما انرژی خود را صرف شستن لباس های مدیرانش می کند. خوشبختانه، با توجه به این واقعیت که این یک فیلم است و زنده نیست، ما نمی توانیم بوی او را حس کنیم. دست ها و بازوهای او با کبودی پوشانده شده است، زیرا او تمام انرژی خود را صرف شستن با پاک کننده لیمو می کند. او در فضایی استراحت می کند که اتاق هری پاتر را در زیر پله ها مجلل جلوه می دهد. پدرش باعث تحقیر آنها می شود که باعث می شود هر یک از انگشتان و بینایی خود را از دست بدهد و صورتش را با زخم پوشانده است. این بانوی جوان (قصاب، صنعتگر، حامی کار بیهوده) یا اینکه چرا بچه ها تلاش می کنند او را محو کنند، اما در آن زمان هیچ فیلمی وجود نخواهد داشت.

در واقع به نظر نمی‌رسد که هنرمند در ترکیب بانوی جوان باشد، چاشنی‌تر و برجسته‌تر است، اما با توجه به اینکه تاج چیزی شبیه به تاج است، فریب می‌خورید. شما می بینید که ارزش برداشت ما از ظاهر یک فرد از موها یا کلاه آنها ناشی می شود.

هیپنوتیزم کننده است، صرف نظر از تدریجی بودن آن. شما عاشق فعالیت هستید، زیرا تعداد زیادی از آن وجود ندارد. این یک فیلم هنری اساسی است. تقریباً مطمئناً می توان در مورد آن تا ابد آثار علمی نوشت.

«دختری با گوشواره مروارید» فیلمی درباره ورمیر است که به خوبی می توانست توسط ورمیر ضبط شود. با این، من به این معنا اشاره می کنم که استراتژی های سینمایی آن (به ویژه درون) درک کاملی از عناصر آثار هنری ورمیر - نورپردازی و خلق آنها را نشان می دهد. مبادله نور و سایه، انواع درخشان و کم رنگ که با پایه‌های بی‌نقص‌تر و خفه‌تر متمایز شده‌اند، «دختری با گوشواره مرواریدی» را به یک سعادت حیرت‌انگیز تبدیل می‌کند.

تبادل شخصیت‌های فیلم فیلم لایه‌ای از سطح را به شالوده بصری اضافه می‌کند، همانطور که ورمیر می‌توانست پوششی برای نمایش رنگ‌های اساسی یکی از آثارش اضافه کند. اسکارلت جوهانسون صداقت شیرین و مسحور کننده ای در مورد او در میان آلودگی و علاقه بقیه بازیگران دارد. با این حال، ما فوراً می پذیریم که او نیز، در صورتی که به واسطه کار خودش فاتحانه نباشد، اساساً دانش محلی خاصی دارد که به او اجازه می دهد ورمیر را مطابق با ترجیحات خود ملاقات کند، نه فقط به عنوان یک شعله قدیمی یا یک شی جنسی. br/>
ورمیر کالین فرث ضعیف و نامطمئن است، مناسب نیست یا تمایلی به مخالفت با آسیب های عموم مردم خود ندارد. سرگرم کننده ها و سرگرمی های بیش از حد دائماً شگفت انگیز هستند و فیلم را به یکی از آن گروه های جذاب و دلپذیر تبدیل می کنند. طیف کاراکترها شامل یک زن سرکش، یک همسر وسواسی مشکوک، یک خیرخواه شهوتران بیان انسانی (تام ویلکینسون) و یک دختر کوچک انتقام جوی حقیر است. سوراخ کردن غضروف گوش دختر کارگر توسط ورمیر برای پیوستن به حلقه مروارید مملو از تصاویر جنسی بود، گویی او باکرگی او را گرفته و خون کشیده است، سپس در آن مرحله، گل میخ مروارید را به او داده است که نشان دهنده علاقه او به او است. مانند کل ارتباط میان ورمیر و گریت، این عمل نیز بیانی حساس، کم اهمیت و در عین حال قوی از انرژی واقعی (هر چند ناتمام) است. نیروی هنر چنین است.

"دختری با گوشواره مروارید" مطمئناً مرواریدی با هزینه فوق العاده است.

با توجه به یک رمان تئوریک قابل تأیید از تریسی شوالیه، این یک فیلم صنایع دستی در مورد کار است. خالق ذهن خلاق خود را روی شرایطی قرار داد که شامل توسعه کار خارق‌العاده ورمیر «بانوی جوان با گوشواره» است. اطلاعات کمی نسبت به یوهانس ورمیر وجود داشت، به غیر از اینکه او در دلفت، هلند در حدود سال‌های 1650 و 1675 پویا بود و او و نیمه بهترش 14 جوان به دنیا آوردند. چیزی حدود 35 تصنیف به او نسبت داده شده است. این امکان وجود دارد که بسیاری دیگر به نام هنرمندان دیگر فروخته شده باشند.

بدون محدودیت بیش از حد از واقعیت‌های قابل تأیید بد طراحی شده، مقاله‌نویس در اینجا داستان جذابی ساخته است که منظور تولیدکنندگان از صفحه نمایش است. یک روش بصری استثنایی گفتمان ناچیز است، اما بازی، به ویژه از اسکارلت جوهانسون («گمشده در ترجمه») در نقش بانوی جوان کارگر، گریت که موضوع بوم است، به طرز دردناکی عالی است. عذاب آور معمولاً آزاردهنده کالین فرث (در نقش ورمیر) خفه می شود و نمایشگاه های حمایتی خوبی از تام ویلکینسون در نقش حامی فاسد ورمیر به عنوان ون روییون و جودی پارفیت به عنوان مادرشوهر سرکوبگر او وجود دارد.

شما اساساً می توانید بو کنید. کانال ها، با این حال مستقیم تر، حلقه های فیلم صادقانه آشکار است. خانواده Vermeer واقعاً بسته است و احساس باید در زیر سطح بخار شود. خود ورمیر به سادگی نیاز به نقاشی دارد، اما نمی تواند از نیاز به تطبیق خانواده، به ویژه با مادرش از طریق ازدواج، دور شود. شاهکار خارق‌العاده، بوم، پرکار است، با این حال منشأ ورمیر و اعتبار اوست، گرچه گریت الهام‌بخش آن است.

فیلم‌های مربوط به متخصصان و جریان نوآورانه اغلب به دنبال درام غیرمادی هستند تا جبران کنند. روشی که بیان تخیلی در بیشتر موارد کار دشواری کسل کننده است، اما دختری با گوشواره مروارید در دام نمی افتد. به‌خوبی ممکن است آن چیزی که واقعاً در خانواده ورمیر رخ داده است، دور از مسیر باشد، با این حال به طور مثبت قابل تصور است، و داستان فوق‌العاده‌ای را بازگو می‌کند.

پاورقی برای متخصص کالین فرث: با فرض اینکه کالین واقعاً دوست دارد یک تست بازیگری داشته باشد، او را تشویق کنید تا پارودی استندآپ را انجام دهد.

دختری با گوشواره مروارید واقعاً همان چیزی است که می‌توان آن را با تماشای یک نقاشی ورمیر به صورت خشک مقایسه کرد یا به عبارت دیگر قطعه‌ای کند است، اما مطمئناً ارزش دیدن را دارد. در واقع، در صورتی که سرعت بیشتر بود، به ما اجازه نمی‌داد که هم تکه‌های پر زحمت روشن‌شده را بگیریم و هم خودمان را در این جهان سنگ‌ریزه‌ای غیرقابل پیش‌بینی در داخل هلندی قرن پانزدهم غرق کنیم. داستان مربوط به گریت با بازی اسکارلت جوهانسون است که پدرش یک خالق کاشی است که دچار اختلال بینایی شده است. از زمان نیاز، او را به عنوان خدمتکار به خانواده ورمیر می‌فرستند، جایی که او از نظافت آتلیه‌ی نقاش، تا کوبیدن سایه‌های او و در نهایت انگیزه دادن به اثر هنری شگفت‌انگیز عنوان می‌رود. اعدام یوهانسون برای فردی که بصیرت و اراده گریت دارد تا حدودی غیرفعال است. باز هم، ارائه کم اهمیت، موضع گیری های زیرکانه، و شکوه رنگین کمانی او به ما این امکان را می دهد تا به آنچه می بینیم فکر کنیم، همان طور که می توان ورمیر را مطالعه کرد. از مجموعه کمی از آثار او چندان شناخته شده نیست. بوم‌های ورمیر داستان‌هایی هستند که غالباً مربوط به افراد شاغل در جامعه هلندی است، جهانی بی‌نهایت منحصر به فرد در رابطه با آثار رایج در ایتالیا یا فرانسه. آفرینش‌های هنری ورمیر همان‌طور که می‌خوانیم، در انتظارات و الهامات تصویر یوهانسون از گریت «خوانده می‌شوند». این بازی ناچیز با دقت در فیلم Girl with a Pearl Earring مورد استفاده قرار می گیرد زیرا جمعیت بخش بزرگی از کار را با تصور شخصی که می بینند انجام می دهند. احتمالاً این روش کنترل‌شده توضیحی است که او برای جایزه گلوب درخشان تعیین شده است.

دختری با گوشواره مروارید ظرافت‌های زیادی را ارائه می‌کند که زمان و جامعه را روشن می‌کند. علاوه بر این، با چند فیلمبرداری جذاب که با کیاروسکوروهای دوست‌داشتنی فیلم‌برداری شده است، و با رنگ‌ها و سطوح غنی ورمیر، آن را روشن کنید. بعد از دیدن فیلم خیلی زود کتاب را خواندم. کتاب خوب است، فوق العاده نیست. دختری با گوشواره مروارید به‌عنوان اثری با مهارت‌های واقعی، تقریباً معادل کتاب است. در رمان، آهنگسازی سرراست و ساده است و ما احساسی متصور از دنیای ورمیر داریم. سیر و فیلمبرداری فیلم به ما اجازه می دهد که خلاقیت های نفیس را ببلعیم و در عین حال به ما اجازه می دهد نگاه نسبتاً پسندیده ای به زمان ورمیر داشته باشیم.

این روزها هرگز نمی توانید تعداد زیادی از اسکارلت جوهانسون را ببینید. پس از یک موفقیت دوگانه در انتخاب (و موفقیت) در بفتا، او واقعاً اخیراً همه چیز را در شهر به راه انداخته است. رمز و راز موفقیت جوهانسون دقیقاً چیست؟ خوب ... صبر کن این نظرسنجی صرفاً برای بررسی او و آخرین فیلم او، بانوی جوان با حلقه مروارید، تنظیم نشده است. فیلمی که برخی می توانند آن را به عنوان یک قطعه افتخارآفرین دوره ای ببینند. با این حال، به جز تکمیل گمراه کننده و تا حدودی سست وسط، به ندرت باعث اشتباه می شود. این یکی از آن فیلم‌هایی است که عموماً برای بازگویی داستان به بازیگران و حال و هوای خود وابسته است و موفق هم می‌شود. (علاوه بر این، در مجموع با یکی از برجسته ترین موسیقی های ملودیک سال همراه است.)

بر اساس رمان تریسی شوالیه، بانوی جوان با حلقه مروارید در هلند قرن هفدهم می گذرد. اسکارلت جوهانسون نقش خدمتکاری به نام گریت را بازی می کند که در حالی که به جای صنعتگر یوهانس ورمیر (کالین فرث) کار می کرد، او را برانگیخت تا تصویر مشهور "دختری با گوشواره مروارید" را به نمایش بگذارد. او توسط افراد خاصی از خانواده اش دعوت می شود، اما دیگران او را تحقیر می کنند.

اینکه یوهانسون به ندرت حرفی برای گفتن دارد بی اهمیت است. (صادقانه بگویم، به طور کلی در فیلم Girl with a Pearl Earring رد و بدل زیادی وجود ندارد.) تحولات و ظاهر او، که به نظر می رسد هیچ یک از آنها محدود یا خسته کننده نیست، برای واقعی کردن شخصیت او فراتر از آن است. زمانی که واقعاً می‌خواهد صحبت کند، خطوط خود را با تلفظی نزدیک و شگفت‌انگیز انگلیسی بیان می‌کند. او ممکن است برای نمایشگاهش در Lost in Interpretation ستایش بیشتری به دست آورده باشد، اما او در اینجا بی رقیب است. کالین فرث ممکن است در جلو و مرکز توجه باشد، با این حال، فیلم، به عنوان بخش بزرگی از نظرسنجی من، جایگاهی با جوهانسون دارد. در واقعیت، فرث (که خود معمولی دلهره‌آور و قابل اعتماد او است) برای یک بازیگر نقش مکمل جدی، که به‌علاوه تام ویلکینسون فوق‌العاده و هنرمند ایرلندی، کیلیان مورفی (اینترمیشن) را در خود جای داده است، مهم است.

نمایش‌های دوره‌ای تمایل به تمرکز بیشتر روی ظاهرشان تا روحیه شان. در حالی که بانوی جوان با گل میخ مروارید برخی اوقات نشانه هایی از این موضوع ارائه می دهد (مطمئناً، عمق شخصیت تا حدودی متناقض است)، این یک اثر جذاب و کامل است که به ما امکان می دهد درک بیشتری از توانایی اسکارلت جوهانسون

داستان دختری با گوشواره مروارید تخیلی است اما در پرتو فرضیه ای در مورد یک ترکیب اصیل و یک صنعتگر است. هیچ چیز هیجان انگیزی در اینجا اتفاق نمی افتد و این توجیه واقعی برای عملکرد تحسین برانگیز دختری با گوشواره مروارید است. داستان در دهه 1600 اتفاق می افتد که در آن کودک کوچکی به نام گریت (اسکارلت جوهانسون) به عنوان نگهبان خانه صنعتگر هلندی یوهانس ورمیر (کالین فرث) می رود. خانواده توسط مادر ورمیر با ازدواج ماریا دیمینیش (جودی پارفیت) کنترل می شود که تلاش شجاعانه ای انجام می دهد تا روی اتفاقات خانه اش محکم نگه دارد، اما او نیز اهمیت ورمیر و تخصص او را درک می کند زیرا این کار دستمزد قابل توجهی دریافت می کند. وقتی به طرز تحسین برانگیزی با هم کنار آمدند همسر ورمیر، کاترینا (اسی دیویس) مهارت کار را درک نمی کند و علیرغم اینکه باردار است، خواهان توجه بیشتر از سوی او است. گریت در حین تمیز کردن استودیو، ترکیب‌بندی‌ها را می‌بیند و به زودی رگه‌هایی از درک تعامل صنعت‌گری را نشان می‌دهد که ورمیر آن را احیاکننده می‌داند. او ترتیبی می‌دهد که گریت به اتاق بالایی برود تا بتواند به استودیو نزدیک‌تر باشد، جایی که می‌تواند به ترکیب رنگ‌ها و آماده‌سازی سریع استودیو در اولین قسمت روز کمک کند. یکی از طرفداران به نام ون روییون (تام ویلکینسون) به ورمیر نیاز دارد تا تصویری از گریت برای او ترسیم کند و این باعث می شود کاترینا بسیار حسادت کند. ورمیر با یک گل میخ مرواریدی که کاترینا در اختیار دارد، وضعیت بدنی خود را دارد و ماریا اجازه می دهد که این موضوع را به دخترش نگوید.

دختری با گوشواره مروارید توسط پیتر وبر هماهنگ شده است که به طور موثر اجازه می دهد این داستان ساده بماند. و در مواقعی که از بخش خصوصی شخصیت ها می کاهد، چنگ نزنید. اتصال بین دو لید به یک پایه نگه داشته شده و به ندرت با یکدیگر تماس دارند. همانطور که آنها رنگ را با هم ترکیب می کنند، یک شات وجود دارد که در آن دو دست آنها تا حدودی یکدیگر را مسواک می زنند و احتمالاً ضربه ای که در آن تماس واقعی برقرار می شود، زمانی است که ورمیر به سوراخ کردن غضروف گوش گریت کمک می کند. یکی از بخش های جذاب این داستان نحوه ای است که گریت نشان می دهد که او حواس یک صنعتگر بودن را دارد اما با چارچوب رتبه در آن بازه زمانی فرصتی برای دنبال کردن چیزی که واقعاً در آن توانایی دارد را پیدا نمی کند. فیلم کار می کند. به طور مؤثری که داستان را در سطح عملی نگه می‌دارد و در کنار نمایشگاه‌های قوی، این فیلمی است که واقعاً مهارت را ارزش می‌دهد.